نتیجه گرایی و دستیابی به نتایج متوازن:
در تعریف این مفهوم میتوان بیان کرد که: واحد بازرگانی سرآمد و موفق، به نتایجی دست مییابد که تمامی ذینفعان سازمان را مشعوف نماید و نیز تمام سعیاش بر این است که استراتژی و اهداف، با رویکرد دستیابی به نتایج متوازن، برای کلیه ذینفعان سازمان طراحی گردد.
و یا به عبارتی دیگر، واحد بازرگانی تلاش مینماید تا نتایج حاصل از عملیاتی نمودن استراتژیها، منجر به نتایج متوازنی برای همه ذینفعان شود.
چگونگی پیادهسازی اين مفهوم در عمل:
در محيط دنياي امروز تغييرات سريعي اتفاق ميافتد و نيازها و انتظارات ذینفعان اغلب و به سرعت تغيير ميكند. سازمانهاي سرآمد، در پاسخگویی به اين نيازها و انتظارات متغير، چالاك و منعطف هستند. سازمانهاي سرآمد، نيازها و انتظارات ذينفعان خود را اندازهگیری كرده و از آن فراتر ميروند. تجارب و تصورات ذینفعان را نسبت به خودشان برآورد ميكنند و عملكرد ديگر سازمانها را در اين خصوص مشاهده و بازنگري مينمايند.
اطلاعاتي كه براي اين اندازهگیریها و مشاهدهها به كار ميروند از ذینفعان فعلي و آتي سازمان گردآوری ميشود. اين سازمانها از اين اطلاعات براي تعيين پیادهسازی و بازنگري خطمشیها، استراتژيها، اهداف بلندمدت، اهداف کوتاهمدت، معيارها و برنامههاي کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت استفاده ميكنند. اطلاعات گردآوري شده به سازمان كمك ميكند تا به مجموعه متوازني از نتايج براي ذینفعان دست يافته و آن را توسعه بخشد.
همانگونه که ذکر شد، سطح بلوغ مفهوم نتیجه گرایی و دستیابی به نتایج متوازن به سه سطح: مرحله آغازین، میانه راه و سطح بلوغ و کمال طبقهبندی میشود که در جدول 2-1 نیز به آن اشاره شده است.
مزاياي بهکارگیری اين مفهوم در سازمان:
ارزش آفرینی برای مشتریان:
در تعریف مفهوم ارزشآفرینی برای مشتریان میتوان عنوان کرد که:
سازمان سرآمد، ارزش پايدار براي مشتري ايجاد مينمايد، ونیز نیازها و انتظارات مشتریان با اهداف سازمان مرتبط شده و مشتری مداری در سطح سازمان جاری است و بر مبنای آن نیز عمل میشود.
-چگونگی پیادهسازی اين مفهوم در عمل:
سازمانهاي سرآمد مشتریانشان را ميشناسند و از نزديك با آنها آشنا هستند. آنها ميدانند كه مشتريان، داوران نهايي درباره كيفيت محصولات و خدمات سازمان هستند.
آنها بر این نیز واقفاند كه از طريق تمركز شفاف بر انتظارات و نيازهاي مشتريان بالقوه و بالفعل و حفظ مشتريان، شاخصهايي چون سهم بازار و اعتماد و وفاداري مشتريان به حداكثر خود ميرسد. اين سازمانها پاسخ گوي نيازها و انتظارات فعلي مشتريان هستند و براي بهبود پاسخگویی به مشتريانشان هر جا نياز باشد آنها را به بخشهاي مختلف تقسيم ميكنند.
آنها فعالیتهای رقبا را مشاهده و نظارت كرده و بهگونهای عمل ميكنند كه اين نيازها را برآورده كرده و در صورت امكان از آن نيز فراتر روند.
آنها تجارب و تصورات مشتریانشان را مشاهده و مرور نموده تا در صورت وقوع خطا به سرعت و به طور مؤثری پاسخگو باشند و بتوانند روابط عالي با تمامي مشتریانشان برقرار کنند.
- مزاياي بهکارگیری اين مفهوم در سازمان:
رهبری دوراندیش و الهامبخش و ثبات در مقاصد:
رهبري دوراندیش و الهامبخش یعنی: رهبری که توانایی ترسیم چشمانداز را داشته باشد توأم باثبات در مقاصد. وی به ارزشهای سازمان و رسیدن به سطحی که منابع انسانی سازمان به آن ترغیب شوند، باید معتقد باشد.
- چگونگی پیادهسازی اين مفهوم در عمل:
سازمانهاي سرآمد، رهبراني دارند كه جهتگیری شفاهي براي سازمانشان وضع كرده و آن را اشاعه ميدهند. براي اين كار آنها ديگر رهبران و مديران سازمان را متحد كرده و در آنها انگيزه ايجاد ميكنند تا آنها نيز الهامبخش كاركنان خود باشند.
آنان ارزشها، اخلاقيات، فرهنگ و ساختار حاكميت را در سازمان به نحوي مستقر ميكنند كه هويت و جذابيت منحصربه فردي براي ذینفعان سازمان به ارمغان آورد. در اين سازمانها رهبران، در تمامی سطوح، مستمراً افراد را به سوي سرآمدي ترغيب و تهييج ميكنند و براي انجام اين كار، در رفتار و عملكرد، الگوي ديگران هستند.
چنین سازمانهایی از طريق ارائه مثالهاي عملي، سازمان و كاركنان را مديريت و رهبري ميكنند و ذينفعان سازمان را شناخته و با آنها در فعاليتهاي مشترك بهبود همكاري مينمايند. در شرايط پرتلاطم، اين مديران به نحوي وفاداري و استواري در رسيدن به مقصود از خود نشان ميدهند كه موجب جلب اعتماد و تعهد ذینفعان ميگردد. در عين حال آنان ثابت ميكنند كه توانايي تطبيق و تغيير جهتگیری سازمان همگام با تغييرات محيطي مداوم و سريع را دارند و اين كار را به نحوي انجام ميدهند كه كاركنان با آنها نیز همراه شوند.
- مزاياي بهکارگیری اين مفهوم در سازمان:
مديريت مبتني بر فرآیندها و واقعيات:
سرآمدي در مدل تعالی بازرگانی يعني: مدير بازرگانی و نیز مدیریت سازمان از طريق مجموعهای از سیستمها، فرآيندها و واقعيتهاي مرتبط و به هم وابسته سروکار داشته باشند.
- چگونگی پیادهسازی اين مفهوم در عمل:
سازمانهاي سرآمد، سيستم مديريت كارآمدي دارند كه بر پايه نيازها و انتظارات كليه ذینفعان بناشده است و به نحوي طراحي گشته كه اين نيازها و انتظارات را برآورده سازد.
يك مجموعه شفاف و يكپارچه از فرآیندها، سازمان را در اجراي سيستماتيك خطمشیها، استراتژیها و اهداف بلندمدت و طرحهاي سازماني توانمند كرده و تضميني براي انجام صحيح اين كار خواهد بود.
اين فرآيندها به شكلي مؤثر جاري گشته و به صورت روزانه و مداوم مديريت شده و بهبود مييابند. تصميمات بر اساس اطلاعاتي اخذ ميشوند كه در عمل قابل اطمينان بوده و با عملكرد واقعي و برنامهریزی شده سازمان، قابليت فرآيندها، سیستمها و نيازها، تجارب و انتظارات ذینفعان و عملكرد ساير سازمانها (كه در صورت لزوم و اطلاعات رقبا را نيز شامل ميگردد) مرتبط هستند. ریسکها نیز بر اساس شاخصهاي مناسب عملكرد، شناسايي شده و به شكلي مؤثر مديريت ميگردند.
حاكميت سازمان شیوهای كاملاً حرفهاي دارد و تمامی نیازمندیهای بيروني شركت را برآورده كرده و از آن نیز فراتر ميرود و حتی شاخصهاي پيشگيرانه را نیز تعیین و پیادهسازی میکند به نحوي كه موجب حفظ و افزایش ميزان اعتماد ذینفعان در سازمان میشود.
مزاياي بهکارگیری اين مفهوم در سازمان:
موفقیت از طریق مشاركت كاركنان و توسعه منابع انسانی
سرآمدي در مدل تعالی بازرگانی يعني: حداكثر كردن مشاركت كاركنان واحد بازرگانی از طريق توسعه و مشاركت دادن آنان در كار.
- چگونگی پیادهسازی اين مفهوم در عمل:
سازمانهاي سرآمد شايستگيهايي را كه در سازمان براي پیادهسازی خطمشیها، استراتژیها، اهداف درازمدت و طرحهایشان در زمان حال و آينده نياز دارند، درك و شناسايي ميكنند. اين سازمانها بهگونهای افراد را استخدام كرده و آموزش ميدهند كه با اين شایستگیها مطابقت داشته باشند و در تمام مراحل آموزش و توسعه از آنها مجدداً و قاطعانه حمايت ميكنند.
حمايت از توسعه كاركنان و ترويج آن، به آنها اين امكان را ميبخشد كه تمامی توان بالقوه خود را به كار گيرند. چنین سازمانهایی كاركنان را مهيا ميسازند كه خود را با تغييرات مورد نياز( چه از جنبههاي عملياتي و چه از جنبه قابليتهاي فردي) هماهنگ كنند.
سازمانهاي سرآمد اهميت روز افزون سرمايه فكري كاركنان خود را دریافتهاند و از دانش آنها به نفع سازمان بهره میبرند. اين سازمانها به دنبال آن هستند كه به نحوي كاركنان را تشويق كرده و به آنها پاداش دهند كه در آنها حس تعهد و اعتماد به سازمان ايجاد شود.
چنین سازمانهایی با ترويج و تبليغ ارزشهاي سازماني، فرهنگ اعتماد، صداقت و توانمند كردن كاركنان مشاركت بالقوه و بالفعل آنها را به حداكثر ميرسانند و با ايجاد و گسترش فضا براي اين مشاركت، ايدههاي بهبود در سازمان را اجرا و عملی میسازند.
- مزاياي بهکارگیری اين مفهوم در سازمان:
پرورش خلاقیت و نوآوری:
سرآمدي در مدل تعالی بازرگانی يعني: به چالش طلبيدن وضع موجود و ايجاد تغيير از طريق نهادينه كردن يادگیري به قصد خلق نوآوري و بهبود بخشيدن فرصتها.
- چگونگی پیادهسازی اين مفهوم در عمل:
سازمانهاي سرآمد، پيوسته در حال آموختن از نتایج عملكرد و فعاليتهاي خود و ديگران هستند. آنها مدام در حال الگوبرداری و بهينه كاوي از داخل و خارج سازمان میباشند.
اين سازمانها دانش كاركنان را جذب و حفظ كرده و اشاعه ميدهند تا از اين طريق يادگيري در طول و عرض سازمان به بيشترين ميزان خود برسد و براي دريافت ایدهها از تمامی ذینفعان پذيرش زيادي دارند.
آنها كاركنان خود را ترغيب ميكنند تا نگاهشان به سازمان و قابليتهاي فردیشان، نگاهي دورنگر و فراتر از نياز امروز باشد. اين سازمانها ضمن حفظ و نگهداري دقيق سرمايههاي سازمان، هميشه وضع موجود را به چالش طلبيده و به دنبال فرصتهايي براي نوآوري و بهبود مستمر هستند تا ارزشافزوده ايجاد نمایند.
مزاياي بهکارگیری اين مفهوم در سازمان:
توسعه شراکتهای ثمربخش:
سرآمدي يعني: توسعه و حفظ مشاركتهايي كه براي سازمان ارزش ايجاد ميكنند.
- چگونگی پیادهسازی اين مفهوم در عمل:
سازمانهاي سرآمد دریافتهاند كه در دنياي امروز، كه تغييرات و تقاضاها به شدت متغيرند، موفقيت آنها نیز ممكن است به مشاركتهايي وابسته باشد كه ايجاد میکنند.
آنان به دنبال ايجاد و توسعه مشاركت با ديگر سازمانها بوده و چنين مشاركتهايي موجب ميشود تا آنان با بهينه كردن شايستگيهاي محوري، ارزش بيشتري براي ذینفعان خود به ارمغان آورند. ممكن است اين مشاركت با مشتريان، جامعه، تأمینکنندگان و حتي رقبا و با حفظ شفاف منابع طرفين ايجاد شود. شركا براي رسيدن به اهداف مشترك، استفاده از تخصص، منابع و دانش يكديگر و ايجاد يك رابطه پايدار مبتني بر اعتماد، احترام و صداقت متقابل، با يكديگر كار ميكنند.
-مزاياي بهکارگیری اين مفهوم در سازمان:
پایبندی به مسئوليت اجتماعي شركت:
سرآمدي يعني: فراتر رفتن از چارچوب الزامات قانوني كه سازمان در داخل آنها فعاليت ميكند و تلاش براي درك و برآورده كردن انتظاراتي كه ذینفعان سازمان در جامعه دارند.
- چگونگی پیادهسازی اين مفهوم در عمل:
سازمانهاي سرآمد به عنوان يك سازمان پاسخگو، روشي بسيار اخلاقي براي شفافيت و پاسخگویی به ذینفعان خود در قبال عملكردشان در پيش ميگيرند، آنان حساسيت و توجه ویژهای به پاسخگویی اجتماعي و حفظ ثبات زیستبوم سازمان در حال و آينده دارند و اين ديدگاه را ترويج ميكنند. مسئولیت اجتماعي در ارزشهاي اين سازمانها بيان شده و در تاروپود آنها تنيده شده است.
آنها از طريق مراوده باز و پذيرا با ذینفعان، انتظارات و مقررات محلي ( و در مواقع لزوم مقررات جامعه جهاني) را درك و رعايت كرده و از آن فراتر ميروند.
اين سازمانها ضمن توجه به مديريت ريسك، به دنبال فرصتهايي براي تعريف پروژههایی با جامعه هستند كه منافع دو سويه داشته و برانگیزنده و نگهبان اعتماد ذينفعان به سازمان باشد.
آنان به تأثیرات حال و آينده سازمان بر جامعه آگاهي دارند و سعي بر اين دارند كه تأثیرات نامطلوب سازمان بر جامعه را به حداقل برسانند.
- مزاياي بهکارگیری اين مفهوم در سازمان:
جدول(2-1) ارزشها و مفاهیم بنیادین مدل تعالی بازرگانی را بهصورت خلاصه بیان میکند.
شاخصشاخص موردنظر در نقطه تعالینتیجه گرایی و دستیابی به نتایج متوازننتایجی که رضایت کلیه ذینفعان سازمان را در بر داشته باشدارزشآفرینی برای مشتریانخلق ارزشهای مطلوب مشتریرهبری دوراندیش و الهامبخش و ثبات در مقاصدرهبری دوراندیش همراه با ثبات مقصدمدیریت مبتنی بر فرایندها و واقعیاتمدیریت سازمان به صورت یکپارچه از طریق فرایندهاموفقیت از طریق مشارکت کارکنان و توسعه منابع انسانیحداکثر مشارکت از طریق توسعه آنها و دخالت دادن آنان در امورپرورش خلاقیت و نوآوریبه چالش کشیدن وضع موجود و ایجاد تغییر بهمنظور نوآوری و خلق فرصت بهبود با استفاده از یادگیریتوسعه شراکتهای ثمربخشتوسعه همکاری که برای سازمان ارزشافزوده ایجاد کندپایبندی به مسئولیت اجتماعی شرکتفراتر رفتن از الزامات قانونی و تلاش برای درک و پاسخگویی به انتظارات ذینفعان سازمان در جامعه
جدول(2-1) ارزشها و مفاهیم بنیادین مدل تعالی بازرگانی