می دانید ما جایی از این وطن ، بر اثر یک حادثه شاید هم را گم کرده ایم ، فکر که میکنم جایی انگار دینمان شبیه هم بوده یا حداقل آیین های مشترکی داشته ایم که دلگرم بودیم به آن و آرام میشدیم با آنها...
شاید باورتان نشود صداهای مشترکی که هم ما و هم شما را جایی به هم می رساند...
فکر میکنم یکی از صداها اذان است و امروز مثل ربنای محمد رضا شجریان ، اذان را هم به ما روا ندارید...
شاید باورتان نشود اما ما هم خدا را میپرستیم و الله اکبر اذان دلمان را می لرزاند و باور داریم که تنها بزرگی برای خداست ...
اما امروز همه مان شبها از دلهره اذان صبح تا خود خود صبح بیداریم...