ویرگول
ورودثبت نام
مرسده خدادادی
مرسده خدادادیاگر با جستجوی نامم در گوگل به اینجا آمده‌اید، قدمتان روی چشم؛ منتها چیزی از زندگی شخصی‌ام اینجا پیدا نمی‌کنید. اینجا صفحۀ یادداشت‌هایم در باب زبان‌شناسی، زبان‌ها و آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان است.
مرسده خدادادی
مرسده خدادادی
خواندن ۱ دقیقه·۵ ماه پیش

برشی از یک کتاب: حکومت‌نظامی اثر آلبر کامو

ما فقير بيچاره‌هايى كه جز نان و زيتون چيزى براى خوردن نداريم، داشتن يک قاطر برایمان ثروت بزرگى است، ما كه دوبار درسال، در سالگرد تولد و روز ازدواجمان لب به شراب مى‌زنيم، داريم رفته‌رفته اميدوار مى‌شويم. اما آن ترس قديمى هنوز از دل‌هايمان بيرون نرفته. زيتون و نان هر اندازه هم كه كم به ما بدهند طعم زندگى را به ما مى‌دهد مى ترسیم همان را هم از دست بدهيم و از گرسنگى بميريم.

ديه‌گو: اگر بگذاريد وضع به اين صورت بماند هم نان را از دست مى‌دهيد هم زيتون و هم جان‌تان را. امروز اگر می‌خواهيد همان اندک نان و زيتون را حفظ كنيد، بايد به ترس‌تان غلبه كنيد.

آلبر کامو
۳
۰
مرسده خدادادی
مرسده خدادادی
اگر با جستجوی نامم در گوگل به اینجا آمده‌اید، قدمتان روی چشم؛ منتها چیزی از زندگی شخصی‌ام اینجا پیدا نمی‌کنید. اینجا صفحۀ یادداشت‌هایم در باب زبان‌شناسی، زبان‌ها و آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید