قبل از هرچیزی توجه کنید که جمع این واژه بیقاعده و به صورت thesauri است.
بگذارید اول از ریشهشناسی این کلمه شروع کنم: این واژه از اواخر قرن شانزدهم وارد زبان انگلیسی شد. ریشهی آن به لاتین و پیشتر از آن به یونانی برمیگردد. این واژه، از واژهی thēsauros یونانی به معنی «انباره، گنج» آمده است. معنی آن در زبان انگلیسی از سال ۱۸۵۲ از معنی گستردهتر انباره به معنی فرهنگ واژه محدود شد و این امر با چاپ Thesaurus of English Words and Phrases تالیف پیتر مارک راجِی* در سال ۱۸۵۲ اتفاق افتاد.
خب. تفاوت thesaurus و فرهنگ واژگان (دیکشنری) در چیست؟ در فرهنگ واژگان، واژهها به ترتیب الفبایی فهرست شدهاند در حالی که در thesaurus ، واژهها به لحاظ نزدیکی معنایی فهرست شدهاند. یک نمونه از یک صفحه از thesaurus را ببینید:
خب این همه گفتیم تا برسیم به معادل فارسی این واژه. من دیروز در کتاب هزار واژه فرهنگستان فارسی سرکی کشیدم و معادل اصطلاحنامه را دیدم. در کتاب دیگری تالیف دکتر فریبا قطره، معادل گنجواژه آمده است که با توجه به معنای یونانی آن به معنی گنج و انباره، معادل زیبایی است. راستش را بخواهید، به نظر شخصی من، اصطلاحنامه خیلی مفهوم این نوع فرهنگها را نمیرساند. شما با شنیدن واژه اصطلاحنامه یاد اصطلاحات تخصصی یک رشته میافتید و انتظارتان از چنین فرهنگی قاعدتاً این خواهد بود که آن اصطلاحات تخصصی را برای شما شرح دهد. من خودم گنجواژه را بیشتر میپسندم.
____________________________________
پانویس: تلفظ اسم این فرهنگنویس در ویکیپدیا به صورت راجِی /UK: /ˈrɒʒeɪ/ US: /roʊˈʒeɪ آمده است.
*Peter Mark Roget