مرسده خدادادی
مرسده خدادادی
خواندن ۱ دقیقه·۱۰ ماه پیش

واژه‌ماژه: Stopmodernism

داشتم چرخی در وبسایت یک دانشگاه لهستانی می‌زدم که برخورد کردم به این واژه.

بخشی از عنوان یک سخنرانی دانشگاهی بود با عنوان کامل:

Stopmodernism: Russia's War against Modernity

یعنی واژه‌های مدرنیسم و استاپ را به هم چسبانده بود و آن را تبدیل به یک واژۀ مرکب کرده بود، مثل پست‌مدرنیسم. در اینجا واژۀ stop به عنوان یک اسم، به واژۀ modernism چسبیده و یک اسم جدید ساخته، در حالی که گوینده وقتی آن را بخواند، شاید ذهنش برود به سمت یک گروه فعلی «Stop modernism» به معنی مدرنیسم را متوقف کنید، ولی بعد وقتی می‌فهمد بین این دو کلمه فاصله‌ای نیست و اشتباه تایپی هم نیست، متوجه اسم بودن آن می‌شود. در گفتار به نظر من، از روی تکیه می‌شود فهمید که این یک واژه است و نه گروه فعلی.

شما باشید، برای این واژۀ مرکب چه معادل فارسی‌ای پیشنهاد می‌کنید؟


واژه‌شناسینو واژهو در ابتدا کلمه بودواژۀ مرکبترکیب
اگر با جستجوی نامم در گوگل به اینجا آمده‌اید، قدمتان روی چشم؛ منتها چیزی از زندگی شخصی‌ام اینجا پیدا نمی‌کنید. اینجا صفحۀ یادداشت‌هایم در باب زبان‌شناسی، زبان‌ها و آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید