کولهپشتی ۹۹
۱. فرض کنید کولهپشتی دارید که قرار است در آن تجربیاتی را از سال ۹۹ بگذارید و با خود به سال ۰۰ ببرید. تجربیات مثبتی که همراه داشتن آنها به شما کمک میکند نسبت به سال قبل فردی توانمندتر بشوید. در کولهی خود چه تجربیاتی را قرار میدهید؟
حرف زدن. پارسال هم برای من حرف زدن جواب این سوال بود ولی واقعیت امر، امسالی که گذشت برای من حرف زدن معجزه کرد. یعنی توانستم حرف بزنم و بشنوم و عالی بود، انصافا خیلی خوب بود. من فکر میکنم این ویژگی هنوز چیزهایی دارد که من باید آنها را یاد بگیرم و به نظرم لازم است تا سال بعد هم این تجربه را با خود داشته باشم و باز آنرا تجربه کنم.
۲. برای حرکت در مسیر زندگی باید سبک و چابک بود. چه مواردی را از کولهی خود خارج میکنید که در سال ۹۹ باقی بماند و شما سبکتر حرکت کنید؟ چیزهایی که از کوله خارج میکنید مثلا میتواند تجربیات ناخوشایند یا ناراحتیها باشد.
خودمحورپنداری. من امسال فهمیدم که در ساحت جهان دیگری، اثری ندارد که من شکست بخورم یا پیروز شوم. اینکه من هدفی داشته باشم یا نداشته باشم. جملات بدیهیاند و احتمالا از سوم راهنمایی به بعد همه آنرا میدانیم ولی من امسال آنرا فهمیدم. من از فصل آخر سال تلاش کردم تا کمکم این خودمحورپنداری را از مبنای نگاهم به دنیا کمرنگ کنم و در سال جدید نیز به همین مسیر ادامه خواهم داد.
۳. فرض کنید در پایان سال ۰۰ بیشتر آن فردی شدهاید که شبیه خود ایدهآل شما است. در این صورت چه ویژگیها و رفتارهایی باید در شما تقویت شود؟ چه چیزهایی را در کولهی خود میگذارید که کمک میکند این ویژگیها در شما تقویت شود؟
دویدن. سلامتی سال گذشته جواب من به این سوال بود ولی دروغ چرا، امسال به تنها چیزی که توجه نکردم سلامتی بود :)). برای امسال خیلی دوست دارم یک روتین خیلی ساده و کوچک از ورزش کردن را برای خودم بسازم. به نظرم برای من و با توجه به تاریخچهای که از زندگی دارم دویدن میتواند روتین خوبی باشد. برای این منظور از دوستانی که به انجام این فعالیت مشغول بودند درخواست کمک کردم که پادکست رانیو قسمت ۳۶ برای من مفید بود و ایلیا به من کتاب «راهنمای مقدماتی دویدن» را هدیه داد از «ایان مک نیل». کتاب را خواندهام و دقیقا همان چیزی است که میتواند به درد یکی مثل من بخورد ولی هنوز دویدن را شروع نکردهام ولی دوست دارم روتین دویدن را تجربه کنم. کی؟ توکل به خدا :)).
پ.ن: امسال برای من سال عجیبی بود، احتمالا همانطور که برای شما هم. برای من الان در پایان سال این حس وجود دارد که امسال از آن سالهایی بود که کم در زندگی آدم اتفاق میافتد؛ از آن سالهایی که حس میکنی وارد مرحلهی دیگری شدهای. مرحله؟ پلهی بعدی؟ جهانی متفاوت؟ هر چه که باشد من این حس را نسبت به امسالم داشتم و باز مثل سال قبل، اثر مهدی بر زندگی من آنقدر پررنگ بود که هیچ نیازی به توضیح ندارد.