کولهپشتی ۰۱
۱. فرض کنید کولهپشتی دارید که قرار است در آن تجربیاتی را از سال ۰۱ بگذارید و با خود به سال ۰۲ ببرید. تجربیات مثبتی که همراه داشتن آنها به شما کمک میکند نسبت به سال قبل فردی توانمندتر بشوید. در کولهی خود چه تجربیاتی را قرار میدهید؟
پرسپکتیو در روایتگری. تو سالی که گذشت من برای یاد گرفتن روایتگری خیلی تلاش کردم. الان میتونم بگم که تو این زمینه یه جونیور محسوب میشم. در طی سال بعد به نظرم باید یاد بگیرم که اول برای خودم و بعد در رویارویی با دنیا، از چه پرسپکتیوی دنیا رو روایت میکنم.
۲. برای حرکت در مسیر زندگی باید سبک و چابک بود. چه مواردی را از کولهی خود خارج میکنید که در سال ۰۱ باقی بماند و شما سبکتر حرکت کنید؟ چیزهایی که از کوله خارج میکنید مثلا میتواند تجربیات ناخوشایند یا ناراحتیها باشد.
انتزاع. انتزاع و تجریدی فکر کردن خوبه، ولی در طراحی سیستم نه زندگی روزمره. دوست دارم در سال جدید تا بتونم از تو-مغز-زندگی کردن پرهیز کنم.
۳. فرض کنید در پایان سال ۰۲ بیشتر آن فردی شدهاید که شبیه خود ایدهآل شما است. در این صورت چه ویژگیها و رفتارهایی باید در شما تقویت شود؟ چه چیزهایی را در کولهی خود میگذارید که کمک میکند این ویژگیها در شما تقویت شود؟
حسگر فعال. به نظرم میثمی که باید در رلیزهای بعدی بهش برسم، میثمیه که بیشتر حس میکنه و از حواسش به عنوان یک ابزار شناختی استفاده میکنه. فکر میکنم «فکر میکنم» و انتزاعی زیستن، در تقابل با زندگی قرار داره. زندگی مهمه و نکتهی مهمتر اینه که زندگی تنها چیز مهمه.