در ابتدا باید تعریفی از بازار و صنعت ارائه کنیم و به تفاوت این دو باهم بپردازیم. برخلاف تصور بازار(Market) و صنعت(Industry) در معنا و مفهوم باهم تفاوتهای فاحشی دارند و ما باید با دقت از این دو واژه استفاده کنیم.
بازار شامل همهی افراد، شرکتها و بنگاههایی است که به صورت بالقوه یا بالفعل، خریدار یک محصول مشخص هستند.صنعت شامل مجموعهای از بنگاه های اقتصادی است که نیازهای یک بازار مشخص را تأمین میکنند.پس در واقع در مورد هر خدمت و کالا صنعت شامل همهی فعالان سمت عرضه(supply) است و بازار شامل همهی فعالان سمت تقاضا(demand).
مثلا وینداد در صنعت خدمات حقوقی آنلاین فعالیت میکند و بازار آن شرکتها و کسبوکارهای کوچک و متوسط اقتصادی ایرانی است.
استراتژی رشد عمودی یا ورتیکال(Vertical)
گسترش تولید یا خدمات فعلی کسبوکار برای جذب سهم بازار بیشتر در همان صنعت است. اغلب شامل بهبود یا افزودن ویژگیها(Features) به محصولات فعلی، ارتقای پشتیبانی مشتریان و بهبود کارایی در عملیات میشود. در واقع در رشد عمودی کسبوکار به دنبال عمیقتر کردن نفوذ و تاثیرگذاری در بازار فعلی کسبوکار است.
مثال: شرکت Apple
اپل ابتدا با تولید و فروش کامپیوتر شروع کرد، اما در ادامه در راستای تاثیرگذاری عمیقتر و نفوذ بیشتر در بازار، محصولات فناورانهای را مانند آیپاد، آیفون، آیپد و اپل واچ را عرضه کرد و به صورت عمودی گسترش یافت. این محصولات تکمیل کننده یکدیگرند و همان بازار و کاربران محصول اولیه که کامپیوتر بود مخاطب آن هستند.
مثال: شرکت Amazon
آمازون به عنوان یک کتابفروشی آنلاین شروع به کار کرد اما در ادامه با افزودن دستهبندیهای بیشتری مانند محصولات الکترونیکی، پوشاک و مواد غذایی تند مصرف (از طریق Amazon Fresh) به صورت عمودی گسترش یافت. همچنین خدماتی مانند Amazon Prime را معرفی کرد تا وفاداری مشتریان و میزان هزینهکرد آنها در پلتفرم را افزایش دهد. تمامی این اقدامات برای نفوذ بیشتر در بازار بود.
مثال: شرکت دیوار
دیوار در ابتدا با آگهیهای دانشجویی آغاز به کار کرد و در ادامه تمامی دستهبندیهای مختلف در حوزه و خرید و فروش لوازم دست دوم را اضافه کرد، همچنین در راستای نفوذ و تاثیرگذاری بیشتر در دستهبندی خرید و فروش ملک پلتفرم آیهوم را خرید و در دستهبندی خرید و فروش خودرو هم کارنامه را راهاندازی کرد.
استراتژی رشد افقی یا هوریزنتال(Horizontal)
رشد افقی شامل گسترش به بازارها یا صنایع جدید است، این رشد اغلب از طریق معرفی محصولات یا خدمات جدیدی که ممکن است با پیشنهادات موجود مرتبط نباشند انجام میشود. این استراتژی سبد محصولات شرکت را متنوع کرده و وابستگی به یک بازار یا محصول خاص را کاهش میدهد.
مثال: شرکت Google
گوگل به عنوان یک موتور جستجو وب شروع کرد، اما در ادامه با گسترش افقی به بخشهای مختلفی مانند سیستمعاملهای موبایل(اندروید)، سختافزار(گوشیهای پیکسل)، خودروهای خودران (وایمو) و محصولات خانه هوشمند (نست) وارد شد.
مثال: شرکت Microsoft
مایکروسافت هم ابتدا با دنیای نرمافزار و تولید و فروش نرمافزار شروع به کار کرد اما بعدتر وارد حوزه سخت افزار، تولید کامپیوتر، موبایل و کنسول بازی رسید.
مثال: شرکت اسنپ
در ابتدا با پلتفرم حمل و نقل مسافر درون شهری آغاز به کار کرد و در ادامه وارد صنعت غذا شد و سفارش آنلاین غذا را راهاندازی کرد. همچنین در راستای دستیابی به بازارها و صنایع بیشتر وارد حوزه فینتک، فروشگاه آنلاین، بیمه و سوپرمارکت شد.
تفاوتهای کلیدی رشد عمودی و افقی
تمرکز:
استراتژی:
ریسک:
جریانهای درآمدی:
البته این نکته مهم است که تمام شرکتهایی که مثال زدم به صورت ترکیبی از هر دو استراتژی افقی و عمودی در رشد کسبوکارشان استفاده کرده اند. بسیاری از شرکتهای موفق از ترکیب رشد عمودی و افقی استفاده میکنند تا یک استراتژی رشد متعادل و قوی ایجاد کنند. به عنوان مثال، آمازون نه تنها تواناییهای تجارت الکترونیکی خود را تقویت کرد (عمودی)، بلکه به حوزه محاسبات ابری با AWS وارد شد (افقی)
درک زمان و نحوه استفاده از این استراتژیهای رشد میتواند تأثیر قابل توجهی بر قابلیت شرکت برای مقیاسپذیری و حفظ موفقیت بلندمدت داشته باشد.