برای هر کسب و کاری چه استارتاپ و چه یک مغازه در بازار تهران، پول مثل خون برای زندگی و ادامه بقای آن کسب و کار است و اگر روزی پول تمام شود کسب و کار از بین میرود و میمیرد و طرز شگفت انگیزی تمام شدن پول آسان است، استارتاپهای بزرگ و کوچک خیلی زیادی بودند که بدون اینکه بفهمند خیلی زود پولشان تمام شد و دیگر راه برگشتی نداشتند و شکست خوردند. اینجا نکات مهمی درباره مدیریت پول در استارتاپ صحبت میکنم، هنگاهی که شروع به تامین مالی(جذب سرمایه یا وام) میکنید، هنگامی که به استخدام فکر میکنید، وقتی بودجه مارکتینگ سال آینده خود را آماده میکنید، در همه این حالات باید به طور جدی به مسائل مالی و اعداد و ارقام استارتاپ خود توجه کنید.
در این مطلب میخواهیم نگاهی به اعداد و ارقامی بیندازیم که باید حواستان به آنها باشد، آیا پیش بینی های مالی شما واقع گرایانه هستند؟
اعداد مهمی که باید همیشه به آنها توجه کنید
یکی از اشتباهاتی که بنیانگذاران استارتاپها مرتکب میشوند این است که واقعا نمیدانند به چه عددی نگاه کنند تا مطمئن شوند که حال کسب و کارشان خوب و سالم است. در واقع، سه چیز هست که شما باید خوب بدانید:
محاسبه این اعداد دشوار نیستند. شما برای بررسی این سه مورد به تخصص عجیبی نیاز ندارید این تمام اطلاعاتی است که میتوانید از طریق اینترنت بانک حساب شرکت و یا اظهارنامههای مالی خود به دست آورید. شما به حسابدار یا به نرمافزار مالی خاصی نیاز ندارید. بررسی، محاسبه و توجه به این اعداد بسیار ساده است، اما شما شگفتزده خواهید شد از اینکه چه تعداد از کارآفرینان و استارتاپها اصلا به این اعداد توجه نمیکنند! شما با استفاده از این ۳ مورد میتوانید چیزهای دیگری را هم محاسبه کنید. شما میتوانید به نرخ سوخته شدن پول( Burn Rate) را محاسبه کنید، می توانید مدت زمانی که با پول موجود در حساب شرکت میتوانید ادامه دهید(Runway)را محاسبه کنید، میتوانید نرخ رشد شرکت را محاسبه کنید و ببینید که آیا شرکت به طور پیشفرض زنده است یا خیر!
نرخ سوخته شدن پول(Money Burn Rate)
نرخ سوخته شدن پول یا همان نرخ پول هزینه شده یعنی میزان هزینه های ثابت و متغیر منهای میزان درآمد خالص محقق شده، این دو مورد را از حساب بانکی خود میتوانید پیدا کنید. به عنوان مثال، شما۵۰ میلیون تومان هزینه در ماه بهمن سال ۹۸ دارید، ۳۰ میلیون تومان هم درآمد شماست، بنابراین نرخ سوخته شدن پول شما در ماه ۲۰ میلیون تومان است. برخی ماه ها یکسری هزینه های اضافه برای شرکت شما دارد، مثلا اسفند که موعد پرداخت عیدی و پاداش است یا تیر که معمولا شرکت ها به شرکت های حسابرسی و حسابدار هزینه پرداخت میکنند، برای اینکه عدد شما به واقعیت نزدیک تر باشد میتوانید میانگین درآمد و هزینهی ۳ یا ۶ ماه قبل را محاسبه کنید.
با پول موجود در حساب شرکت تا چه زمانی میتوانید ادامه دهید(Runway)
وقتی که شما نرخ سوخته شدن پول در شرکت خود را داشته باشید، حالا میتوانید محاسبه کنید که شرکت شما با پول داخل حساب شرکت تا چند ماه میتواند فعال باشد و به حرکت خود ادامه دهد. محاسبه Runway بسیار ساده است، کافیست موجودی حساب شرکت خود را بر نرخ سوخته شدن پول ماهیانه تقسیم کنید. در مثال قبل نرخ سوخته شدن پول ماهاینه شرکت شما ۲۰ میلیون تومان بود، در صورتی که موجودی حساب شرکت شما ۱۴۰ میلیون تومان باشد، شما ۷ ماه Runway دارید.
همانطور که می بینید محاسبه این اعداد بسیار ساده است اما بسیاری از کارآفرینان استارتاپی توجهی به این اعداد نمیکنند. در محاسبه این اعداد واقعیت را در نظر بگیرید، توجه کنید که این اعداد فقط برای شماست و شما با نگاه به این اعداد میتوانید سلامت استارتاپ خود را ارزیابی کنید، واقع بین باشید و درباره این اعداد به خود دروغ نگویید.
نرخ رشد (Growth Rate)
حال شما میتوانید نرخ رشد استارتاپ خود را محاسبه کنید، کافیست پول وارد شده به شرکت(درآمد) در ماه دوم را منهای درآمد وارد شده به شرکت در ماه اول کنید و حاصل را بر درآمد وارد شده به شرکت در ماه اول تقسیم کنید.به عنوان مثال درآمد شرکت شما در بهمن ۹۸ معادل ۵۰ میلیون تومان بوده است. درآمد شما در ماه دی 30میلیون تومان بوده است، در نتیجه نرخ رشد شما 25 درصد است. این یعنی درآمد شرکت شما در ماه بهمن نسبت به ماه دی ۲۵ درصد افزایش داشته است.
آیا استارتاپ شما به طور پیش فرض زنده است؟ (Defult Alive)
در آخر باتوجه به این اعداد شما میتوانید ببنید استارتاپ شما به طور پیش فرض زنده است یا نه! راه محاسبه این مورد به این شکل است که اگر هزینه های شما ثابت باشد و رشد درآمدی که در مثال قبل محاسبه کردهاید ادامه پیدا کند، آیا پول کافی برای رسیدن به سودآوری و نقطه سر به سری دارید؟ برای محاسبه این مورد یک ماشین حساب ساده وجود دارد که در این لینک میتوانید به آن دسترسی داشته باشید.
شما میتوانید هزینههای ماهانه خود را که خط قرمز است ببینید، میتوانید به نقطه شروع درآمد ماهیانه خود نگاه کنید، که نقطه سبز در ابتدا است، و سپس میتوانید شیب آن خط را به عنوان نرخ رشد خود تغییر دهید و حساب کنید که کجا سودآور میشوید و چقدر سرمایه لازم است.
تصویر بالا را نگاه کنید، در این مثال شما ۱۵۰هزار دلار نیاز دارید تا نقطه سر به سری را رد کنید و نقطه سودآوری برسید و این مورد ۲ سال طول میکشد. در واقع اگر شما ۱۰۰هزار دلار در حساب بانکی خود داشته باشید یعنی نمیتوانید به سودآوری برسید و با مشکل روبرو هستید و باید درآمد خود را افزایش دهید یا راهی برای کاهش هزینهها پیدا کنید. هدف اصلی سودآوری است، سودآوری شما را بینیاز از جذب سرمایه میکند، خصوصا در شرایط اقتصادی فعلی کشور و جهان شما نیاز دارید که سودآور شوید.
به عنوان یک استارتاپ شما حتما لازم نیست سودآور باشید، اما اگر بدانید که میتوانید یک هزینه خاص را کنار بگذارید و یا یک کار خاص را انجام دهید و سود آور باشید بهتر است این کار را انجام دهید.
هزینهها را دست کم نگیرید!
مورد بعدی که باید به آن توجه کنید دست کم گرفتن هزینههاست، اگر به قسمتی که درباره محاسبه اینکه استارتاپ شما به طور پیش فرض زنده است یا نه! برگردیم، ما فرض کردیم هزینه ها ثابت میماند و درآمد رشد میکند اما در واقعیت احتمالا اینطور نیست و هزینهها در ماه های آینده ثابت نمیماند و افزایش پیدا میکند و شما باید به هزینه هایی که اتفاق میافتد خوب توجه کنید، کدام بخش هزینه ها افزایش پیدا کرده است، دلیل افزایش چیست؟
یکی از دلایل افزایش هزینه ها در استارتاپ های کوچک این است که شما به عنوان بنیان گذار استارتاپ ممکن است هم برنامه نویسی کنید، هم بخش هایی از مارکتینگ، تولید محتوا و … را انجام دهید. در نتیجه هزینه های نیروی انسانی شما در ابتدای کار بسیار پایین است، بدست آوردن ۱۰۰ مشتری کار سختی نیست و با هزینه(CAC) پایین جذب میشود اما به دست آوردن ۱۰هزار مشتری تلاش بیشتری میطلبد و هزینه جذب مشتری (CAC) بالاتری دارد. احتمالا شما نیاز به استخدام افراد جدید دارید یا باید در کانال های مارکتینگ جدیدی هزینه کنید. اینها باعث میشود هزینه های شما افزایش پیدا کند.
یکی دیگر از دلایل افزایش هزینهها استخدام کارکنان جدید است، توجه کنید که هزینه استخدام کارکنان فقط حقوق توافق شده نیست! هزینه های مختلفی روی کسب و کار شما به ازای استخدام یک کارمند اضافه میشود، بیمه، مالیات، سنوات، عیدی، حق اولاد و حق مسکن و حتی هزینه استقرار کارمند در فضای کاری شرکت، اینترنتی که ماهیانه استفاده میکند، لپ تاپی که برای کار کردن نیاز دارد و …، تمام اینها هزینه هایی ست که برای استارتاپ بوجود میآید و معمولا بنیانگذاران آنها را پیش بینی نمیکنند. در واقع هر کارمند ۳۵ تا ۷۰ درصد بیشتر از حقوق خالص توافق شده برای شما هزینه دارد!پس لازم است هنگام پیشبینی هزینه ها موارد مختلفی که ممکن است باعث افزایش هزینه شود را حساب کنید، خصوصا در ایران و با تورم ۴۰ درصدی!!!
محاسبه این اعداد بسیار ساده است، برای محاسبه تمام این اعداد شما میتوانید یک حسابدار استخدام کنید اما به عنوان بنیانگذار استارتاپ شما باید خودتان این اعداد را محاسبه و مرور کنید و همیشه به آنها توجه داشته باشید. مشکل اینجاست بنیانگذاران استارتاپ ها این اعداد را محاسبه میکنند اما به سرعت آنها را فراموش میکنند. در صورتی که این درست نیست، شما به عنوان بنیانگذار یک استارتاپ همیشه باید به این اعداد توجه کنید، هر فصل آن ها را بازبینی کنید، هرماه و هرهفته آنها را مرور کنید. البته در این روزهای اقتصاد ایران و مشکلات مختلفی که وجود دارد، پیشنهاد میکنم هر روز این اعداد را نگاه کنید!