بدان قیام تو ار باب فخر دین این است
فدای آن دو لب تو که خشک و خونین است
به قدر عالم اگر هم به دل غمی باشد
ولی غم تو برایم حسین سنگین است
چه کرده ای تو که با یاد روز عاشورا
تمام اهل زمین اشکبار و غمگین است
برای ما حرمت خانه ای است امن و امان
و عشق و مهر تو ما را رفیق دیرین است
اگر که دلبر و دلدار ما خودت باشی
قسم به عشق که والله عشق شیرین است
محبّ تو که ز غیرت شفا نمی خواهد
چرا که اسم تو ما را دوا و تسکین است
به روز حشر چه باک از حساب و هول عذاب
کسی که عشق حسین اش مرام و آئین است
(گ. م)