محمد حسین بهرام
محمد حسین بهرام
خواندن ۱ دقیقه·۶ ماه پیش

ماه غم و شوق حرم

ماه غم می رسد و در دل من شوق حرم

شوق دیدار تو و صاحب و ارباب کرم

نوکرت را تو بغل کن که دلش خون شده است

بی خیال همه دنیا به تو مجنون شده است

طلبش هم نکنی عشق تو را ول نکند

مهر کس را به جز از مهر تو حاصل نکند

قمرت ماه دل بی کس و تارم شده است

ساقی تشنه لبت یاور و یارم شده است

خواب را برده ز چشمان من آن حضرت عشق

آن علمدار وفادار و یل غیرت عشق

سایه لطف تو شد مایه آسایش من

یاد بین الحرمین تو و آرامش من

دل دگر راه ترا خوب به خاطر دارد

حب تو مثل حبیب بن مظاهر دارد

(خط زده شده دو بیت)

پیرو راه توییم و تو به ما ماه شدی

قبل از خلقت ما بنده الله شدی

تربت ات راز شفای دل تبدار شده

کودک و پیر و جوان بهر تو دلدار شده

چایی روضه تو هر که دمی نوش کند

از می و جام به یکباره فراموش کند

راه تو راه صبوری است ره ایمان است

لشکر دشمن تو لشکر نامردان است

ما که یک عمر عزای تو به پا داشته ایم

غیر تو دلبر و دلدار کجا داشته ایم؟

یا حسین از تو تمنای شفاعت داریم

پیش تو از غم هجران شکایت داریم

(شعر از: گ. امیری)

بین الحرمینماهغمامام حسینمحرم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید