میلاد خادمی
میلاد خادمی
خواندن ۹ دقیقه·۶ ماه پیش

تجربه شرکت در مصاحبه کنکور دکتری

من سال ۱۴۰۳ در کنکور دکتری مدیریت صنعتی (مدیریت سیستم‌ها) و سیاست‌گذاری علم و فناوری دانشگاه شریف و مدیریت فناوری و سیاست‌گذاری علم و فناوری دانشگاه تهران شرکت کردم. از اون‌جایی که برای خودم یه مقدار گنگ بود که تو جلسه چی قراره بگذره و در کل فرآیندش چطوری بود، گفتم یه تجربه‌نگاری کنم شاید در آینده به درد بقیه بخوره. خودم البته از دو سه نفر از کسایی که سال‌های پیش تو مصاحبه شرکت کرده بودند، مشورت گرفتم و از کمک‌شون ممنونم.

خیلی سریع یه خلاصه‌ای بگم از کارهایی که قبل از حضور تو جلسه مصاحبه باید انجام بدیم:

بعد از کنکور، سازمان سنجش رتبه اولیه رو اعلام می‌کنه، مطابق با دفترچه رشته‌محل‌ها، اولویت‌هامون رو انتخاب می‌کنیم. دوباره یه مدتی می‌گذره، سازمان سنجش اعلام می‌کنه که تو کدوم رشته‌محل‌ها دعوت به مصاحبه شدیم. از اینجا به بعد دیگه تو رشته‌هایی که دعوت به مصاحبه شدیم، کارمون با دانشگاه‌ها شروع میشه.

برای هر دانشگاه، باید جداگونه ثبت‌نام کنیم. معمولا دانشگاه‌ها یه پیامک/ایمیل بهمون می‌زنند و میگن که بریم تو فلان لینک و کارهای ثبت‌نام رو انجام بدیم. ولی خب خودمون باید سایت دانشگاه‌های مختلف رو چک کنیم و اطلاعیه‌هایی رو که می‌دن رو دنبال کنیم که یه موقع، ددلاینی رو از دست ندیم.

تقریبا روال ثبت‌نام اکثر دانشگاه‌ها مشابه هم هستش. یه سری اطلاعات فردی و شخصی می‌خوان که باید پر کنیم یا عکس بگیریم و آپلود کنیم. به جز اطلاعات شخصی، اطلاعات تحصیلی، پژوهشی و شغلی‌ای که انجام دادیم هم براشون مهمه و از ما مدرک می‌خوان. یه سری مدارک رو باید از سامانه آموزش دانشگاهی که ارشد اونجا بودیم، بگیریم. از اون جایی که ممکنه وقت برای ثبت‌نام کم باشه یا گرفتن بعضی مدارک از دانشگاه ارشد طول بکشه، اگه زودتر این کارها رو انجام بدیم بهتره. ولی خب چندان هم کار عجیب غریبی نبود و تو همون تایم خودش هم انجام‌پذیر بود.

عمده اطلاعاتی که دانشگاه‌ها می‌خوان، ایناست:

  • اطلاعات تحصیلی مثل پروژه کارشناسی و کارشناسی ارشد، یه خلاصه دو صفحه‌ای از پایان‌نامه ارشد، مدارک گواهی موقت تحصیل کارشناسی و گواهی معدل ارشد، ریزنمرات کارشناسی و ارشد و معدل هر مقطع؛
  • اطلاعات پژوهشی مثل نگارش مقاله یا کتاب، یا ترجمه کتاب و هر چیزی که قابلیت و توان پژوهشی و قدرت نگارش ما رو نشون می‌ده؛
  • کارنامه اولیه و کارنامه دعوت به مصاحبه‌ای که سازمان سنجش میده؛
  • مدرک زبان از هر نوعی؛
  • توصیه‌نامه اساتید؛
  • رزومه شغلی؛
  • انگیزه‌نامه؛ (تو ثبت‌نام دانشگاه شریف، این سوالات رو خودشون پرسیده بودند و باید جواب می‌دادیم: انگیزه خود را از ورود به دوره دکتری بیان نمایید. زمینه‌های مورد علاقه خود را برای تحقیق در مقطع دکتری با ترتیب اولویت ذکر کنید. خلاصه­ ای را که بتواند نشانگر موضوع و ایده پژوهشی مورد نظر دانشجو برای تحقیق در مقطع دکترا باشد، در چند جمله بیان نمایید. اساتید راهنمای پیشنهادی متناسب با زمینه‌های مورد علاقه‌ی خود را به ترتیب اولویت ذکر نمایید. لطفا اهداف تحصیلی و حوزه مورد علاقه پژوهشی خود را با تاکید بر دلایل انتخاب این دانشکده در دانشگاه شریف وارد کنید.)
  • پروپوزال از کار پژوهشی‌ای که می‌خوایم تو دکتری انجام بدیم؛
  • هزینه ثبت‌نام.

پر کردن همه‌ی این موارد اجباری نیست. مثلاً اگه مدرک زبان نداریم اشکالی نداره ولی خب اگه داشته باشیم امتیاز مثبت محسوب میشه. در کل هر چقدر بتونیم خودمون رو تو این موارد قوی‌تر بکنیم، شانس‌مون تو قبولی مصاحبه دکتری بیشتر میشه. یه کاری هم که تو فاصله زمانی بین کنکور و اعلام نتایج میشه کرد اینه که رزومه خودمون رو قوی‌تر کنیم. مثلاً اگه می‌تونیم، یه مدرک زبان بگیریم، یا یه مقاله از پایان‌نامه ارشد دربیاریم یا ... .

تو مصاحبه، شناخت اساتید مصاحبه‌کننده از ما خیلی مهم و تعیین‌کننده‌ست. یه گزاره درست ولی نانوشته وجود داره که جلسه مصاحبه تقریباً یه چیز فرمالیته‌ست و اکثر اساتید قبل جلسه انتخاب‌هاشون رو کردند. طبیعی هم هست تا حدودی اگر اینجوری باشه. بالآخره اون استاد می‌خواد حداقل چهار سال با شما ارتباط داشته باشه و یه جورایی هم رشد خودش به کار شما وابسته‌ست، پس ریسک نمی‌کنه و کسی که می‌شناستش و یه بار امتحانشو پس داده رو قبول می‌کنه. پس مسئله از این‌جا شروع می‌شه که انگار اساتید انتخاب‌هاشون رو کردند و ما اونقدر باید قوی عمل کنیم و ظاهر بشیم که نظر اونا رو به خودمون جلب کنیم. یه کار دیگه‌ای که می‌تونیم قبل از مصاحبه انجام بدیم اینه که اگه دانشگاه جدیدی می‌خوایم بریم که استادش ما رو نمی‌شناسه، یه جوری براش شناخت ایجاد کنیم. یا اگه هدف‌مون اینه که دانشگاه خودمون دکتری بخونیم، یه جوری به اساتید نشون بدیم که هنوز انگیزه کار پژوهشی داریم و دوست داریم این فضا رو. تقریباً اینطوریه که کنکور این کارکرد رو داره که ما با رتبه‌مون، به اون رشته‌محلی که دوست داریم، دعوت می‌شیم. از این‌جا به بعدش دیگه با مصاحبه درمیاد. البته رو کاغذ فکر کنم تأثیر هر کدوم نصف نصفه. ولی خب تو عمل، رتبه چندان کارساز نیست و تعیین‌کننده اصلی، مصاحبه و خواست اساتیده. یعنی هیچ تضمینی وجود نداره که رتبه ۱ کنکور دکتری، تو اون رشته قبول بشه! اگه اساتید، اون دانشجو رو نخوان، رتبه و رزومه و همه‌ی این‌ها چندان اهمیتی نداره.


خب بعد از این مقدمه نسبتاً طولانی، بریم سراغ خود جلسه مصاحبه:

سال ۱۴۰۳ در مجموع ۵۱ نفر در دو رشته مدیریت صنعتی (مدیریت سیستم‌ها) و مدیریت بازرگانی (مدیریت بازاریابی) دانشگاه شریف دعوت به مصاحبه شده بودند. این تعداد به دو گروه تقسیم شده بودند و فرآیند مصاحبه دو مرحله‌ای بود. مرحله اول توانمندی‌های عمومی سنجیده می‌شد. اساتید حاضر تو جلسه مصاحبه دکتر میرفخار، دکتر فیض‌بخش و دکتر میرباقری بودند. (مصاحبه‌کنندگان اون یکی گروه هم فکر کنم دکتر آراستی و دکتر عیسایی و یکی دیگه از اساتید بودند) عمدتاً سوالات کلی و عمومی پرسیده شد:

  • اولش میگن یه معرفی کوتاه بکن.
  • بعدش یخرده از انگیزه و اینکه چرا دکتری می‌خوای بخونی می‌پرسند.
  • بعد میگن ایده‌ت اینه که رو چه موضوعی میخوای کار کنی؟
  • بعد اینکه چرا این رشته و دانشگاه و دانشکده رو انتخاب کردی.
  • بعدش اینکه میگن چرا ما باید تو رو انتخاب کنیم :)
  • آخر جلسه هم ازت می‌خوان که قسمت مقدمه یه مقاله انگلیسی رو بلند بخونی و یه خلاصه از مطالبی که فهمیدی رو به انگلیسی بگی و یه رفت و برگشتی صورت می‌گیره که متوجه سطح زبانت بشن. (تو مصاحبه رشته اقتصاد، یه مقاله رو روزهای قبل مصاحبه می‌فرستند و شما باید به اون مسلط باشی و از اون سوال می‌پرسند. هم برای سنجش سطح زبان و هم سوال‌های علمی و فنی (روش پژوهشی))

عصر همین روز تماس گرفتند و ایمیل زدند که شما مجدداً دعوت به مصاحبه شدید و فردا دوباره باید بیاید برای مصاحبه. یه فایل ارائه هم باید آماده می‌کردیم. ده دقیقه زمان داشتیم و باید یه خلاصه‌ای از پایان‌نامه ارشد، یه خلاصه‌ای از رزومه کاری و اینکه الآن مشغول چه کاری هستیم و قسمت سوم هم اولویت‌های پژوهشی که داریم و مشخصا موضوعی که می‌خوایم تو دکتری روی اون کار کنیم رو با تفصیل بیشتری توضیح بدیم.

تو این مرحله ۱۰ نفر باقی مونده بودند و جلسه مصاحبه جدیت بیشتری داشت. زمان جلسه اول یک ربع بود و زمان این جلسه نیم ساعت شد که ده دقیقه‌ش رو ما باید ارائه می‌کردیم و ۲۰ دقیقه هم اساتید سوال می‌پرسیدند.

اساتید حاضر، خانم دکتر میرفخار و آقایان دکتر آراستی، علوی، کرمی، میرعمادی، شادنام و خلیلی نصر بودند.

تو این جلسه، سوال‌های علمی و فنی پرسیده شد. باید روی پایان‌نامه ارشد تسلط خوبی داشته باشیم. اگه زمان زیادی از دفاع گذشته، یه بار دیگه مرور کنیم. تقریباً تو این جلسه با سوال‌هایی که اساتید می‌پرسند انگار یه بار دیگه از پایان‌نامه‌مون دفاع می‌کنیم. از روش پژوهش و بنیان‌های نظری کاری که تو ارشد انجام دادیم سوال‌ پرسیده میشه. ایده‌ای که برای پژوهش دکتری داریم هم به صورت جدی و دقیق مورد سوال قرار می‌گیره. در مجموع، از این رفت و برگشت‌ها یه شناخت نسبی از ما تو ذهن اساتید شکل می‌گیره.


تقریباً جلسه سیاست‌گذاری هم مثل جلسه اول مدیریت بود؛ با این تفاوت که تعداد سوال‌ها بیشتر بود. زمان این جلسه حدود ۲۵ دقیقه بود. اساتید حاضر در جلسه دکتر مدنی‌زاده، دکتر شادنام، دکتر میرنظامی و دکتر هنرور بودند. در کل ۱۲ نفر دعوت به مصاحبه شده بودند.


جلسه مصاحبه سیاست‌‌گذاری علم و فناوری و مدیریت فناوری دانشگاه تهران، به صورت همزمان بود. یعنی مصاحبه هر دو رشته تو یه جلسه بود. اونجا هم تقریبا همین روند طی شد. یه سری سوال دیگه‌ هم پرسیدند، مثل اینکه چه کتاب‌هایی تو رشته خوندی؟ (خیلی علاقه‌مند به کتب فارسی بودند) یا یه سری سوال علمی و نظری تیپیکال از رشته پرسیدند که فقط جوابی که مدنظر اونا بود باید می‌دادی.

در کل، سطح برگزاری جلسه مصاحبه دانشگاه شریف با تهران اصلاً قابل مقایسه نبود. شیوه اطلاع‌رسانی قبل از جلسه، نظم جلسه، سوالاتی که اساتید می‌پرسیدند و مکالمه و بحثی که شکل می‌گرفت و ... از خیلی از نظرها، رفتار شریف بهتر از تهران بود.


چند تا نکته:

  • جلسه مصاحبه نهایتاً نیم ساعت طول می‌کشه ولی خب فشار روانی‌ای که می‌ذاره قشنگ اندازه چندین ساعت کار مداوم هست. یعنی شما وقتی از جلسه میای بیرون قشنگ تخلیه میشی :)
  • تو جلسه ممکنه اساتید این شگرد رو داشته باشن که یه جوری تمرکز شما رو به هم بزنند و منتظر باشن که عکس‌العمل شما رو ببینند. مثلاً تو جلسه سروصدای زیادی باشه؛ اساتید با هم حرف بزنند؛ تو جلسه رفت‌وآمد اضافی باشه؛ سوال‌های نامربوط بپرسند؛ موقع صحبت شما، تو حرف‌تون بپرن و ... . این‌جا شما نباید تو پازل اساتید بازی کنید و باید هوشیار باشید که تو تله نیفتید و آرامش و تمرکز خودتون رو حفظ کنید.
  • ممکنه که اساتید انتخاب‌هاشون رو کرده‌ باشند و صرفاً از سر رفع تکلیف جلسه شما رو برگزار کنند. خصوصاً اگه جزو نفرات آخر مصاحبه باشید. اینجا هم چاره‌ای نیست جز اینکه نهایت توان و تلاش خودتون رو بکنید تا نظر اونا رو تغییر بدید. دیگه فقط همین چند دقیقه در اختیار شماست تا از توانایی خودتون دفاع کنید و اساتید رو متقاعد کنید که شما رو باید انتخاب کنند. پس اگه متوجه شدید که اساتید چندان رغبتی به جلسه مصاحبه شما ندارند، به جای ناامید شدن، اتفاقاً باید چند دقیقه‌ای رو پرفشار تلاش کنید تا توجه اونا به شما جلب بشه. یعنی باید ذهنیت بازنده رو از خودتون دور کنید و برهم‌زننده عمل کنید تا اونا تو جلسه شوکه بشن از مواجهه با شما.
  • یه نکته دیگه اینکه قبل از جلسه، باید زمینه‌های پژوهشی و تخصصی هر کدوم از اساتید رو مطلع بشید. ظاهراً تو دکتری تخصیص دانشجو به استاد صورت می‌گیره و مثل ارشد نیست که شما آزاد باشید استاد رو انتخاب کنید. یعنی اگر به شما بگن که فلان رشته و دانشگاه قبول شدید، استاد راهنمای تز دکتری‌تون رو هم معلوم می‌کنند. به همین خاطر دو تا کار باید انجام بدید. اول اینکه ظرفیت هر کدوم از اساتید رو دربیارید و ببینید کدوماشون دانشجو می‌گیرند. دوم اینکه تو جلسه مصاحبه، علایق، توان‌مندی‌ها و کاری که می‌خواید انجام بدید رو جوری نشون بدید که به علایق و تخصص استاد دل‌خواه‌تون می‌خوره و نزدیکه.
  • بعد از جلسه مصاحبه هم اساتید با هم‌دیگه مشورت می‌کنند. اینجا دیگه نقطه امید آخره و یه استادی یا باید شما رو انتخاب کرده باشه، یا تو بحث‌ها پشت شما دربیاد و ازتون تعریف کنه و بقیه رو متقاعد کنه که فلانی خوبه تا پذیرفته بشید. تقریباً این‌طوریه که اگه یه استادی بگه من فلانی رو می‌خوام، بقیه اساتید زیاد چون و چرا نمیارن.

آخرش هم بگم که همه این موارد تا اون بالایی نخواد، کاری از پیش نمی‌برن.

ربّ المشرق و المغرب لا اله الّا هو فاتّخذه وکیلاً.

دانشگاه شریفمصاحبهدکتریمدیریت
بنویس بنویس بنویس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید