اگر نمیدانستید، بدانید و آگاه باشید که این روندههای زیر زمینی که در سوراخهای زیر شهر تهران ما با نام مترو مشغول به کارند، نقشه راههایشان مدتی پس از انقلاب اسلامی در دکان عمو سبزی فروش به رسانیدن سبزی به دست مردم اشتغال داشته و مترو با توجه به این تجربه شغلی با فرهنگ عامه مردم آشنا شده است. بنابراین آنچه در ادامه خواهد آمد فرهنگ مترو است و ربطی به فرهنگ مردم شریفمان با بیش از 7000 سال تاریخ ندارد.
آیا تا به حال جا شدن گوسفندان در آغل را مشاهده کردهاید؟ اگر نکردهاید در ساعات شلوغی به مترو رفته و ببینید که مردم شریف ما چگونه با گوسفندان این مرز و بوم که گوشتشان قاچاق میشود ، همدردی و گوسفندپنداری میکنند و اصلا با هم شوخی دستی نکرده و کسی حرفی مبنی بر شکایت نمیزند. راستش را بخواهید مترو تمرینی برای همدردی با گوسفندان است که علت گرانی گوشتشان را درک کنیم.
این حرف من را باور نکنید، اما اگر چند روز به مترو سواری بپردازید و سوار لاکپشت(ماشینهای داخل خیابان که خیلی دیر به مقصد میرسند وگرنه ترافیک کجا بود و همه چند سرنشین هستند) نشوید. قطعا بازار شام را خواهید شناخت. چون مترو انواع کالاهایی که انتظارش را ندارید برای فروش به شما عرضه خواهد کرد.
یکی از کارهای اصلی مترو، شناساندن اولویت حق و حقوق شما به دیگران است. مثلا ما میتوانیم با جلوگیری از بسته شدن در مترو، به شناختن اولویت حق و حقوق خودمان اعتراف کنیم. یا با کج کردن سر و ندادن جای خود به پیرمردی 70 ساله نشان دهیم که ما چقدر در حقوق خود محق هستیم. همچنین میتوانید با هل دادن دیگران و عدم رعایت نوبت پیاده شدن و بعد سوار شدن مشت محکمی بر دهان آمریکا( یعنی مردمی که میخواهند حق شما را بخورند) بکوبید.
اگر مشتری دائم مترو باشید احتمالا در طول روز چند فیلم اکشن از درگیری مسافرین با یکدیگر سر سوار شدن و یا نشستن بر روی صندلی، امر به جنگ و نهی از صلح خواهید بود. همچنین با قرار گرفتن در شرایط سخت جنگی شیمیایی بوی بد دهان و تند عرق و همچنین فیزیکی فشار قبر بازو و سایر اعضا و جوارح بدن انشاء الله به غیر از عضوی کمی پایینتر از شکم مانوری دشمن شکن را اجرا کرده و برای جنگ واقعی آماده خواهیم بود.
ایستگاههای مترو مهد خدمت رسانی به مردم است، به طور مثال در ایستگاه شادمان، شما ورزش پله نوردی را خواهید آموخت و چرخ زندگی پزشکان و ارتوپدهای عزیر را خواهید چرخاند، ضمنا اگر کارت عابر بانک همراهتان نباشد و پول نقد کمی در جیب داشته باشید، کسی به شما بلیط مترو نخواهد فروخت و با انجام این امر شما را با اهمیت باز کردن حساب در بانک آشنا خواهند کرد! در ایستگاههای دیگر نیز علاوه بر تجربه مواردی لذت بخش میتوانید با بوی خوب سولفید هیدروژن که اصلا برای سلامتی مضر نیست آشنا شوید.
در مترو شما شاهد ارتباط قوی مردم با یکدیگر به جز در اندک مواردی که با هم حرف میزنند، خواهید بود. چون تقریبا همه یک گوشی همراه در دست گرفته و به بازی و خواندن تلگرام و سایر شبکههای اجتماعی و کارهای مهم اینچنینی مشغول هستند و همچنین خوشبختانه کسی هم که معمولا سرش در گوشی شما نباشد، خیلی کم پیدا میشود و ارتباطات شما توسعه خواهند یافت.
البته مزایای مترو زیاد است، مثلا شماره دادن و گرفتن، تست عضلات، تست اعصاب، تست بویایی، دیدن آدمهای مختلف و غیره جزئی از آنها است، که فعلا در این مقال نمی گنجد، زیرا نویسنده به علت اینکه از متروی امروز صبح جا نماند(ساعت 1:59 ق.ض، پاسی از نیمه شب گذشته است)، نیاز به خاتمه دادن این متن دارد.
و من الله توفیق
God Bless you
خیلی مخلصیم!
سه نوشته قبلی بنده: