همیشه از آدم هایی که کاری ندارن اما شکل کار کردن در میارن بدم اومده ! همیشه از آدم هایی که به کارشون جو میدن و اون رو بزرگ جلوه میدن و دائم می گن سرمون شلوغه بدم اومده ! حالا چرا دارم این حس های تنفر و بد اومدن رو اینجا مطرح می کنم و می نویسم ؟ چون تو محیطی که تو این ده سال دارم توش کار می کنم پر بودن از این جور افراد و آدم ها . محیط کار من و خیلی از ماها متاسفانه پر شده از عنکوبت هایی ( آره دقیقا باید به این آدم ها عنکبوت گفت ) که دور و اطراف ما در حال تنیدن تار هستن و جالب اینه که کسایی که تو این تارها می افتن ماها هستیم که خیلی راحت هر کاری رو بهمون محول می کنن انجام میدیم بدون اغراق و بزرگنمایی ها . جالب اینه که این آدم ها یه خاصیت خیلی ممتاز هم دارن ، اونا در پیش شما از انواع و اقسام جملات و الفاظ برای تفسیر سایر همکاران و اینکه بهشون توهین شده و باهاشون بد صحبت کرده و تو فلان مورد بهشون گفته وظیفه من نیست و من رو عصبانی کرده سخن می گن و دقیقا وقتی با اون آدم تلفنی حرف می زنن و یا برخورد می کنن گرم ترین برخورد و با لحن آرام و دوستانه ای باهاش حرف می زنن و این طور مواقع تنها چیزی که با خودت می گی اینه که من واقعا شکل گاو هستم که این آدم من رو گاو فرض می کنه !! خلاصه که گیر افتادیم تو تار عنکبوت این آدم نماها و هیچ راه خلاصی هم نیست جز این که به هنر ظریف بی خیالی پناه ببریم ........
نظر شما چیه ؟!