می خواستم راجع به کتاب قوانین قدرت بنویسم و شما رو ترغیب کنم به خوندنش دیدم این آقای علیرضا مجیدی نامی خیلی بهتر از من نوشته پس عینه اون رو اینجا کپی می کنم : باشد که خداوند از ما راضی باشد .
حضور در یک کتابفروشی و ورق زدن کتابها، همیشه این فایده را دارد که احتمال آشنایی شما با کتابها و نویسندههای ناآشنا، اما خوب بسیار بالا میرود.امروز روی ویترین یک کتابفروشی، چشمم به کتاب قوانین قدرت افتاد، اول فکر کردم که کتاب تئوریک سیاسی باید باشد، اما وقتی که کتاب را ورق زدم متوجه شدم کتابی است بسیار جذاب و خواندنی، حاوی ترفندهایی برای زندگی، مدیریت و کار گروهی.بیشتر ماها بعد از یکی دو دهه کار گروهی، کار در یک شرکت یا مدیریت یک مجموعه کوچک و بزرگ، با آزمون و خطا، ترفندهایی را یاد میگیریم، مثلا یاد میگیریم با چه تیپهای شخصیتی حشر و نشر نکنیم، چطور از توانایی هر فرد به نفع خود استفاده کنیم، چطور دیگران را ترغیب کنیم تا در جهت منافع جمعی و ما کار کنند، چطور خلاقیت خود را افزایش دهیم و چطور منفور بالادست خود نشویم!
شاید خود ما هم متوجه یادگیری تدریجی این نکات و ترفندها نشویم، اما این تجارب را میشود آموخت.
کتاب قوانین قدرت، با زبانی ساده و شیوا و در قالب حکایتهای نغز تاریخی، تلاش میکند، این نکات را به آموزش بدهد.
این کتاب، از آن نوع کتابهایی است که شما میتوانید خیلی راحت، هر شب یک فصلش را بخوانید، بدون اینکه خسته شوید.
در هر فصل این کتاب، یک نکته به شما آموزش داده میشود. کتاب شباهتی به پندنامههای تاریخی یا کتابهای انتزاعی مدیریت ندارد، در هر فصل این دروس در قالب یک داستان و یک حکایت تاریخی جذاب به شما گوشزد میشود.
جالب است که در این کتاب که آن را «رابرت گرین» نوشته و محمدرضا آل یاسین به فارسی ترجمه کرده است، حکایت معروف شاگرد و مربی کشتی گلستان سعدی و یا حکایت حمله مغولها به ایران در زمان محمد خوارزمشاه را هم میتوانید بخوانید!
علاوه بر این شخصیتهای معروف در کتاب قوانین قدرت کم نیستند: ناپلئون بناپارت، کریستف کلمب، لویی چهاردهم، هایلاسلاسی، ایوان مخوف، بیسمارک، جولیوس سزار، دانته، ماری آنتوانت، توماس کرامول یا مائو تسه تونگ.
این کتاب رو حتما تهیه کنید و بخونید.هم خرید اینترنتی اون تو اینترنت موجود هم فایل کتاب برای دانلود اما کتاب خوب رو هیچ وقت دانلود نکنید بلکه بخرید تا از داشتنش لذت ببرید.