مهدی بیگدلی |  mimbigdeli
مهدی بیگدلی | mimbigdeli
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

ریسک‌ کردن، بهترین راه تکامل!

التاجر الجبان محروم و التاجر الجسور مرزوق (کنز الاعمال: ۹۲۹۳)

این جمله پیامبر رو چند روز پیش که داشتم پستای پیج اینستاگرامم رو چک می‌کردم دوباره دیدم. رسما ی‌ مدت اسیرم کرده بود...

خیلی جمله‌ی بلندیه...
ی‌ جا هست ۱۰ تا کتاب ۲۰۰ صفحه‌ای می‌خونی، ی‌ جا هست ۶ تا کلمه؛ بعد اون ۶ تا کلمه مسیر زندگی تورو تغییر می‌ده یا باعث می‌شه مسیر زندگی ده‌ها یا صد‌ها یا میلیاردها نفر دیگه هم تغییر کنه. این جمله به‌نظرم ازون جملاته. شاه‌کلیدیه که تمام درهای بسته‌ی تجارت رو می‌تونه باز می‌کنه.

اگه بخوایم متن رو باز کنیم می‌تونیم برا شروع به لحاظ لغاتش بررسیش کنیم.

تاجر عموما به کسی گفته می‌شه که خرید و فروش می‌کنه. خودش تولیدکننده نیست. نمی‌خوام بگم دلاله، چون احساس می‌کنم معنای جالبی رو به ذهن متبادر نمی‌کنه.
جبن رو بخوایم ساده بگیم باید بگیم ترس و جسارت رو به‌نظرم باید غیر از شجاعت بگیریم. تو جسارت ی جور گستاخی، کله‌شقی هست. ی جور تجاوز از حدود مطرحه، شاید بعضی جاها منجر به بی‌ادبی باشه

تا اینجا اگر بخوایم جمله «التاجر الجبان محروم و التاجر الجسور مرزوق» رو به لحاظ لغت معنی کنیم باید بگیم: کسی که خرید و فروش می‌کنه اگر بترسه محرومه و اگر جسارت داشته باشه مرزوقه.
نمی‌گیم نترس باشه. نه! شاید بترسه اما بر ترسش با انجام دادن اون‌کاری که ازش می‌ترسه غلبه می‌کنه و جلو می‌ره. خطر می‌کنه.

بخوایم امروزیش کنیم باید بگیم: تاجری که ریسک می‌کنه مرزوقه و تاجری که ریسک نمی‌کنه محرومه.

یعنی یکی از مواردی که پیامبر توی موفقیت کسب‌و‌کار روش تاکید داره ریسک پذیری و جسارت داشتنه. انگار خدا از آدم ترسو خوشش نمیاد.

اگه بخوایم ریشه‌ای ماجرا رو ببینیم، تو عالمی به این وسعت با این پیچیدگی، با این نظم که هر ذره‌ای به اندازه یک میکرون از جایی که باید باشه انحراف نداره، چه جایی برای ترس باقی می‌مونه.

ترس از عدم شناخت میاد. عدم خودشناسی و به تبع اون عدم شناخت هستی. شاید بتونیم این‌جوری بگیم که هر چی آگاهی بیشتر باشه ترس کمتر می‌شه.

البته باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که وقتی پیامبر جسارت رو مبنای مرزوق بودن قرار داده، نشون می‌ده با شناخت کم هم می‌شه وارد شد و فقط نیاز به کله‌شقی و دیوونگی داره. البته نه دیوانگی احمقانه، دیوانگی عاقلانه. بگذریم...


پس لازمه‌ی مرزوق بودن جسارت داشتن یا ریسک‌پذیر بودنه. اما بریم سراغ مرزوق و محروم.

مرزوق به‌نظر من نه یعنی این‌که تاجرِ باجسارت تجارت می‌کنه بعد رزق بهش می‌رسه. یعنی همون زمانی که باجسارت کار می‌کنه دارای رزقه. حالا رزق رو دوس‌داری پول بگیر، دوس‌داری رشد فردی بگیر، دوس‌داری حال خوب بگیر... هرچی... در همون حالِ جسور بودنش، دارای رزقه.

نمی‌دونم ولی یادمه ی کاسبی اومد پیش عارفی و گفت: چندوقتیه کاسبیو گذاشتم کنار و برای عبادت و مطالعه، بیشتر وقت می‌ذارم. عارف بهش گفت: کاسبی نکردن باعث نقصان عقل می‌شه.
چیزی که خودم متوجه شدم اینه که کسب حلال سخت‌تر از کسب حرومه. کسب حلال باعث می‌شه تو بلندمدت انسان بهتری بشی اما حروم باعث بدتر شدنت می‌شه.

اگر عالَم رو کارخونه آدم‌سازی ببینیم و حرکتمون رو به سمت کامل‌تر شدن و بهترشدن بتونیم درک کنیم، می‌بینیم ریسک‌پذیر بودن و ریسک‌کردن باعث می‌شه ما انسان قوی‌تر، بهتر و کامل‌تری بشیم.

حدیثکسب و کارکارآفرینیروانشناسیریسک
یه نفر که دوست داره یاد بگیره و یاد بده | mimbigdeli.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید