مهدی بیگدلی |  mimbigdeli
مهدی بیگدلی | mimbigdeli
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

ما همه هرزه‌ایم، الّا قلیلا

هر چی گشتم پیداش نکردم. خیلی بهم ریختم اما فشار گرسنگی وادارم کرد از خیرش بگذرمو بشینم پای غذا.

نشستم پایِ بساطِ افطار و یِ دونه خرما گذاشتم دهنم.

تو کل روز فقط همین چند ثانیه بود که نه استوری می‌دیدم، نه موسیقی می‌شنیدم، نه تونسته بودم تلویزیونو روشن کنم. تقریبا همه‌جا ساکت شد. یهو یِ احساس وحشتناک سراغم اومد.

خودمو وسط یِ عالمه فکر و تصویر و صدا دیدم که اصلا قابل تفکیک نبودن.

انگار یِ عالمه آدم داشتن تو سرم تو هم میلولیدن و دادوبیداد می‌کردن و اتفاقا حرفای مهمی هم می‌زدن اما انقدر سریع و شلوغ همه‌چیز داشت اتفاق میفتاد که من نمی‌تونستم به هیچ‌کدومشون توجه کنم.

خرما رو قورت دادم و یِ دفعه یادم افتاد که تلویزیونو روشن نکردم. ی فکرِ واحدِ واضح جای همه‌ی اون شلوغی رو گرفت. باید هرطور شده کنترلو پیدا کنم!


قطعا صفر و یک نیست

این‌که مردم دسته‌دسته دارن لایوهای مزخرف می‌بینن یا پست‌های دری‌وریِ چهار تا آدم دوزاری رو لایک می‌کنن خوبه یا بده؟

این‌که عده‌ی زیادی عمرشون رو دارن به چرخیدن توی محتواهای کوتاهِ بی‌ارزشِ بُنجُل حروم می‌کنن چیز جدیدیه؟

آیا شبکه‌های اجتماعی انسان‌ها رو به معتادان بی‌فکر تبدیل کردن؟

به‌نظر من واقعیت اینه که آدمای بی‌فکرو عَلّاف از اول تاریخ بشر همیشه بودن و همیشه هم اکثریت بودن.

ضمن اینکه حتی انسان‌های نیمه‌وارسته هم روزانه مقداری از زمان خودشون رو صرف خزعبلات می‌کردن. خلاصه یِ شلنگ‌تخته‌ای لابلا می‌نداختن.

یعنی به‌جز یِ دسته که پاکار ثابت کشتن اوقات عمرشون بودن، یِ تعداد متغیری در طول روز، مقداری از اوقاتشون رو صرف علافی می‌کردن.

بین علافان و نیمه‌وارستگان، تک‌وتوک هم بودن آدمایی که عمرشون رو کلا صرف بیهودگی نمی‌کردن.

حالا چی شده. اتفاقی که افتاده اینه که این حقیقت که عموم مردم موجوداتی سخیف و سطحی هستن به‌شکل گسترده و واضح برای همه آشکار شده.

این‌که فلان دانشمند هزار تا فالوور داره و فلان بانوی هرزه که جز اندام تحتانیش چیزی برای عرضه نداره یک میلیون فالوور داره، معناش این نیست که رسانه‌های اجتماعی انسان‌ها رو مسطح کردن. معناش اینه که اکثریت دنبال کشتن زمانشون هستن تا برسن به ته خط. درست مثل وقت‌کشی تو فوتبال.



ما همه هرزه‌مغزهای بالقوه‌ایم

برگردیم سرِ مصرف محتوا و اعتیادش.

منی که بیست‌و‌چهاری پای اینستاگرامم و دارم تو اکثر مواقع اراجیف می‌بینم آیا الان به این شکل دراومدم یا این هرزگیِ ذهنی رو قبلا هم داشتم؟ نکنه الان فرصتی پیدا کردم که بریزمش بیرون؟

اگر اجداد ما ساعت‌هاشون رو صرف نشستن و برخاستن‌های بیهوده می‌کردن، اگه پای سبزی پاک‌کردن، غیبت زمین و زمان رو می‌کردن، الان ما و در آینده فرزندان ما پای گوشیامون اون زمانو حروم می‌کنیم.

می‌خوام بگم این وقت تلف کردن همیشه در طول تاریخ بوده. فقط واضح‌تر شده.

حرفم سرِ این نیست که تفریح نکن یا نبین یا مثلا برو ی گوشه بشین صبح تا شب کتاب بخون. حرف جای دیگه‌اس.

سوال:

اگه موبایلت نباشه چکار می‌کنی؟ به چی فکر می‌کنی؟ حتما یِ ‌بار امتحان کن. به احتمال زیاد چیزایی که تو ذهنت میاد و می‌ره انقدر بیخوده که ترجیح می‌دی به‌جاش چهار تا ویدیو فان ببینی.

می‌دونی چی می‌خوام بگم. خیلیا می‌گن رسانه‌های اجتماعی فکر رو از مردم گرفتن. کاملا درسته. اما سوال اینجاست: آیا قبل از این رسانه‌ها مردم فکر می‌کردن؟ اگه فکر می‌کردن به چیا فکر می‌کردن؟ آیا افکارشون اندازه‌ی همین محتواهایی که مصرف می‌کنن سطحی نبوده؟



راه نجات

اول اینکه شاید بگی این وضعیتی که من بیشترین زمان عمرم رو پای گوشی یا هر صفحه نمایش دیگه‌ای بگذرونم و محتوای بیخود مصرف کنم اصلا هم بد نیست و کار بسیار مفرحیه. اگه حرفت اینه، خوش باش و لذت ببر.

اما اگه از این وضعیت می‌خوای خلاص بشی باید بگم به میدان جنگ خوش اومدی.

این جنگ، مبارزه با هیچ تکنولوژی یا ابزار یا شخص دیگه‌ای نیست. این یِ مبارزه‌ی درونیه. تو این مبارزه من باید یاد بگیرم بیشتر فکر کنم و رفته‌رفته کیفیت افکارم‌ رو بالاتر ببرم.

باید مقداری از زمانم رو صرف فکر کردن کنم. به‌جای کم کردن زمان استفاده از گوشی که منو با یِ زمان خالیِ بی‌هدف روبرو می‌کنه، باید یِ برنامه‌ی جدید وارد زندگیم کنم که برای انجام دادنش مجبور بشم از زمان هرزه‌گردیم کم کنم.

باید فکر کنم. باید فکر کنیم. باید برای تفکرِ متمرکز، توی زمان روزانم جا باز کنم. باید به بچه‌هام هم به‌جای نهی کردن از پای گوشی نشستن، فکر کردن یاد بدم.

وقتی فکر کردن یاد بگیرم از تنها شدن با خودم نمی‌ترسم. دیگه برای فرار کردن از یِ ذهنِ پرآشوب که می‌ترسه از دنیا عقب بمونه پناه به پرآشوب‌تر کردنش نمی‌برم.

دفعه‌ی بعد که خواستی غذا بخوری، نه گوشیتو کنارت بذار نه تلویزیونو روشن کن. بشینو با خودت باش!

شبکه اجتماعیروانشناسیرسانهسلامت دیجیتالمحتوا
یه نفر که دوست داره یاد بگیره و یاد بده | mimbigdeli.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید