پادنوشت‌ها و ضدّیادداشت‌ها
پادنوشت‌ها و ضدّیادداشت‌ها
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

کم کاری نیست سرپا موندن و ادامه دادن!


با رییس بزرگ حرف می‌زدم. خوبیش اینه که همیشه یه آرامش مزخرفی داره که رو اعصابه. داستان «می‌بینم تو خودت فرو رفتی حسابی» رو براش تعریف کردم و گفتم همه انگار بدجور تو خودمون فرو رفتیم. اما این داستان انگار براش خیلی مصداق پیدا نمی‌کنه. کلاً کار و بارشون تا اطلاع ثانوی شده دورکاری و البته که نگرانه اما مثل همیشه خوش‌بینی عمیقی داره. از «ناشناخته‌های ناشناخته» می‌گه که می‌تونند راهگشا باشند. لعنتی طاعون هم بزنه بهش باز یه «درست می‌شه» خاصی ته حرفاش هست. بهش حسودیم می‌شه.

اون یکی رییس هم که کلاً فاز «باید ادامه ادامه بدیم چون باید ادامه بدیم» برداشته مثل همیشه، منتها این بار یه کم با آتیش بیشتر.

یه رفیق دیگه هم که می‌گه ما سگ‌[سخت]جونیم و می‌گذره فقط باید حواسمون بیشتر جمع باشه.

رفیق دیگه هم می‌گه من به سال ۹۹ امیدوارم و این آشفته‌حالی و به‌هم‌ریختگی، درسته که دهشتناکه اما لازمه و بعدش ختم به خیر می‌شه. فقط باید آدم باشیم.

البته واضحه که هر چارتاشون دهنشون داره سرویس می‌شه اما بودنشون بی‌شک نعمته در این زمانه‌ی عسرت.

دمشون گرم. دم همه‌ی اونای دیگه‌ای هم که هنوز سرپا موندند گرم.

کم کاری نیست واقعاً این سرپا موندن و ادامه دادن.

کروناویروسکرونارواقی زیستنامید
محمد نجفی هستم و هنوز فکر می‌کنم کوچگر همواره حسّ کوچگری‌اش را حفظ می‌کند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید