از آیات ۱۸۷ و ۲۲۶ سورۀ بقره میتوان دریافت که خداوند، غریزۀ جنسی را در هر یک از مردان و زنان قرارد داده است و انسان در اِمساک دائمی و خویشتنداری همیشگی از این غریزه، ناتوان است و پاسخگویی به این نیاز، حقّ هر زن و مردی است. این آیات، همچنین به نادرستیِ سرکوب جنسی اشاره دارد. قرآن، به ارضای غریزۀ جنسی (و حتی در قالب واژههای کنایی، به نزدیکی و آمیزش جنسی)، اشاره دارد؛ امّا در آیات پنجم تا هفتم سورۀ مؤمنون، ازدواج را تنها راه درست (حلال) رابطۀ جنسی دانسته است.
پیامبران و بندگان مقرّب خدا هم از این قاعده مستثنا نبودهاند. از امام صادق(ع) روایت است: چشم پیامبر بر زنی افتاد و از زیباییاش به شگفت آمد. پس به خانۀ همسرش اُمّ سلمه رفت و آن روز، وقتی به نزد مردم آمد، گفت: «ای مردم! تأثیر نگاه، از کارهای شیطان است. پس هر کس برایش چنین پیش آمد و تأثیر گرفت، به نزد همسرش برود».(۱)
قرآن، در آیات بسیاری، خودارضایی، زنا و همجنسگرایی را حرام و ممنوع دانسته است و بر راه طبیعی، متعادل و مشروع ارضای شهوت، یعنی ازدواج، تأکید دارد و حتی در آیۀ 32 سورۀ نور، همگان را موظّف کرده است که مقدّمات ازدواج افراد بیهمسر، اعم از زن و مرد را فراهم کنند و نباید فقر و تنگدستی، مانع ازدواج آنان شود؛ چرا که خداوند به فضل خویش آنها را بینیاز خواهد کرد که خداوند گشایشگر داناست. گفتنی است خطاب آیه، به همگان است و هر نوع کمک مادّی و معنوی (مانند وساطت در ازدواج) را نیز شامل میشود.
در روایات هم بر امر ازدواج، بسیار سفارش شده است و برخی از احادیث چنان مشهورند که شاید به ذهن خواننده هم خطور کرده باشد.
در روایتی از امام صادق(ع) چنین آمده است: مردی به حضور پدرم آمد. ایشان از آن مرد سؤال کرد: «آیا همسر داری؟». جواب داد: «نه». پدرم فرمود: «دو رکعتِ نماز متأهّل، بهتر از شبزندهداری مجرّد است که تمام شبْ نماز بگزارد و روز را روزهدار باشد».(۲)
تشکیل خانواده، مقدّماتی چند لازم دارد که مجال پرداختن به همۀ آنها نیست و فقط به مواردی اشاره میشود.
یکی از مقدّمات ازدواج، خواستگاری و پیشنهاد برای تشکیل خانواده است و معمولاً از سوی مرد یا خانوادۀ او انجام میگیرد. هر چند برای این موضوع، دلایلی هم ذکر شده است، امّا طبق آیۀ ۲۷ سورۀ قصص، حضرت شعیب(ع) به حضرت موسی(ع) پیشنهاد ازدواج با یکی از دخترانش را در مقابل هشت یا ده سال کار میدهد.
در زندگی پیامبر(ص) هم میبینیم که خدیجه(س) دلبستۀ محمّد امین میشود و از او خواستگاری میکند و بعد عمو و خویشان آنها مقدّمات ازدواجشان را فراهم میکنند.
نکتهای که در خواستگاری نهفته است، آشنایی پیش از ازدواج و نگاه کردن به همسر آینده و گفتگو با وی در محدودۀ مجاز است. البته نظر دختر هم شرط است، چنانچه در داستان ازدواج علی(ع) چنین است که علی از پیامبر(ص)، فاطمه را خواستگاری میکند و پیامبر، پس از درمیان گذاشتن با دخترش و جویا شدن نظر او، پاسخ علی را میدهد.
جالب است که بدانید حضرت آدم نیز حضرت حوّا را خواستگاری کرده است. در روایتی آمده است: هنگامی که حوّا را آفرید... آدم گفت: «پروردگارا! این موجود زیبا کیست که قرب او و نگاه کردنش سبب اُنس است». خداوند فرمود: «ای آدم! این بندۀ من حوّا است. آیا دوست میداری او انیس تو و همسُخنت باشد؟». آدم گفت: «بلی، بارخدایا! و همیشه بر این نعمت تو را سپاسگزار و ستایشگر خواهم بود». خداوند به آدم فرمود: «از حوّا نزد من خواستگاری کن؛ او میتواند همسر و همتایی باشد برای ارضای غرایز جنسی».(۳)
در اسلام دربارۀ اهمیت انتخاب همسر، چه مرد و چه زن، و شایستگیها و ویژگیهای ظاهری (جسمی) و معنوی (دینی و اخلاقی) آن، بسیار سخن آمده است.
در قرآن در موارد فراوانی، به اوصاف همسر شایسته، اشاره شده است و در آیۀ ۲۶ سورۀ نور فرموده است: «زنان ناپاک (خبیث)، برای مردان ناپاک و مردان ناپاک، برای زنان ناپاک و زنان پاک، برای مردان پاک و مردان پاک، برای زنان پاکاند».
در اینجا از چند ویژگی شاخص که در بین مرد و زن مشترکاند و در ازدواج، لازم است مورد توجّه قرار بگیرند، نام میبریم: ایمان، عقل، ادب، توجّه داشتن به خواستههای جنسی همسر، عفاف و داشتن اصل و نسب.(۴)
البته باید توجّه داشت که با وجود دقّت در انتخاب، باز هم ممکن است مشکلاتی به وجود آید که با صبر و شکیبایی و همدلی، به مرور زمان، حل خواهند شد. از پیامبر(ص) نقل شده است: «هر مردی که به خاطر خدا و به امید پاداش او، در برابر بداخلاقی همسرش صبر کند و آن را به حساب خدا بگذارد، خداوند متعال برای هر روز و شبی که شکیبایی میورزد، همان ثوابی را به او میدهد که به ایّوب در قبال بلایی که دید، عطا کرد...»(۵) و «هر زنی که در برابر بداخلاقی شوهرش شکیبایی ورزد، خداوند، همانند ثواب آسیه (همسر فرعون) به او عطا میکند».(۶)
در سنّت آفرینش، ازدواج، آثار مهم و ثمرات پرباری به همراه دارد که در قرآن و حدیث به آن اشاره شده است. برخی از آن پیامدها عبارتاند از:
آرامش زوجین یکی از اهداف ازدواج است. آیۀ ۲۱ سورۀ روم و آیۀ ۱۸۹ سورۀ اعراف بر این مطلب تأکید دارند و آرامش زن و مرد و مودّت و دوستی میانشان را از نشانههای پروردگار دانستهاند.
از مجموع دو آیه، به نظر میرسد که نیاز به آرامش، با اهمیتتر از نیاز جنسی است و امری یکطرفه نیست؛ بلکه هر دو، با مودّت و دوستی میتوانند به آن دست یابند.
برخی مفسّران، مقصود از لباس در آیۀ ۱۸۷ سورۀ بقره (هُنَّ لِباسٌ لَکُم و اَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ) را آرامشی که با همسر حاصل میشود دانستهاند، همان گونه که خدا، شب را در آیۀ ده سورۀ نبأ، لباس (مایۀ آرامش و آسایش) دانسته است.
از آنچه گذشت، روشن است که فرو نشاندن شهوت و پرهیز از انحرافات جنسی، از طریق ازدواج میسّر است؛ امّا ارضای غریزۀ جنسی و رسیدن به لذّت جنسی را نمیتوان هدف اصلی ازدواج دانست. هر چند در حدیث آمده است که میان لذّتهای مادّی و جسمانی در دنیا و آخرت، هیچ کدام به پایۀ لذّت زناشویی نمیرسد؛(۷) امّا با توجّه به آیات قرآن و دیگر روایات، مشخص میشود که با ازدواج، آرامش و عشق و محبّت میان طرفین سایه میاندازد و با پاسخ دادن زوجین به خواستههای جنسی یکدیگر، از گناه دوری میکنند و نیمی از دینشان را حفظ میکنند.(۸) باید توجّه داشت که این جا پایان کار نیست، بلکه هر دو، در رشد و کمال روحی و اخلاقی (معنوی) یکدیگر و نیز در سامان دادن به زندگی مادّیشان، مشارکت و مساعدت میکنند و نقش بسیار مؤثری دارند.
بنا بر این، میتوان مشارکت در حیات مادّی و معنوی را از اهداف ازدواج دانست. برای نمونه، دو داستان از زندگی دو شخصیت الهی علی و فاطمه، میآورم.
در یکی از روزها که چیزی در منزل نبود تا علی و فاطمه و فرزندانشان رفع گرسنگی کنند، زهرا لباس خود را نزد زنی یهودی، گرو گذاشت و مقداری جو گرفت و با آن، نان پخت. همسر یهودی که به خانه آمد، پرسید: «این نور که در خانه است از چیست؟». زن گفت: «نور لباس فاطمه است». مرد و زن یهودی مسلمان گشتند و... .(۹)
روزی پیامبر به خانۀ علی رفت و دید حسن و حسین نیستند. احوالشان را پرسید، فاطمه گفت: «امروز در خانه، چیزی برای خوردن نبود، علی وقتی بیرون میرفت گفت: حسن و حسین را با خود میبرم تا مبادا گریه کنند و از تو درخواست غذا نمایند. آنان را برداشت و نزد فلان یهودی رفت». پیامبر در جستجوی علی، بیرون رفت و او را در نخلستان یهودی یافت که مشغول آبکشی بود و حسن و حسین بازی میکردند و مقداری خرما پیش آنها بود. پیامبر به علی فرمود: «قبل از گرم شدن هوا، حسن و حسین را به خانه برگردان». علی گفت: «یا رسول الله! وقتی از خانه بیرن آمدم، غذایی در خانه نداشتیم. صبر کنید تا مقداری خرما برای فاطمه تهیّه کنم. با این یهودی قرار گذاشتهام که در مقابل کشیدن هر دَلو آب، یک دانه خرما بگیرم...».(۱۰)
طبق بیان قرآن در آیۀ ۵۳ سورۀ طه، زوجیت، قانونی فراگیر در میان همۀ جانداران و از جمله گیاهان است و در آیۀ یازده سورۀ شورا، آن را وسیلهای برای تولید و بقای نسل در انسان و حیوان دانسته است و آیۀ ۷۲ سورۀ نحل، برای انسان، نعمت همسر داشتن از جنس خودش و قرار دادن فرزندان و نوهها از او را یادآور میشود.
آیۀ اوّل سورۀ نساء، به این هدف از ازدواج، این گونه اشاره دارد: «ای مردم! از پروردگارتان که شما را از یک تن آفرید و همسرش را از او آفرید و از آن دو، مردان و زنان بسیاری را منتشر ساخت، پروا کنید».
با ازدواج و تولید مثل، علاوه بر حفظ نوع بشر، به نیاز فطری انسانها برای پدر و مادر شدن پاسخ داده میشود. آیۀ ۴۶ سورۀ کهف، فرزند داشتن را زینت زندگی دنیا بر میشمرد که بیانگر علاقۀ انسان به داشتن فرزند است؛ امّا باز هم همه چیز در تولید مثل خلاصه نمیشود؛ بلکه نکتۀ اصلی تربیت فرزندان و بقای نسلی صالح است که وظیفۀ مشترک پدر و مادر است.
در موارد فراوانی در قرآن، درخواست فرزند صاحل از خداوند نقل شده است. از جمله حضرت زکریّا(ع) که پس از مشاهدۀ شایستگیهای حضرت مریم(س)، از خداوند، فرزند پاکیزه را درخواست میکند.(۱۱)
الگوی همسرداری و تربیت فرزند صالح، در خانۀ علی و فاطمه یافت میشود که به زینب، درس فداکاری و شجاعت دادند و حسن را چنان تربیت کردند که به خاطر مصالح اسلام، سکوت کرد و حسین را چنان که در راه اسلام، جان عزیزش را فدا کرد؛ چرا که آنها تحت تربیت رسول خدا(ص) بودند.
یک مثال خیلی کوچک: روزی پیامبر در خانۀ علی و زهرا استراحت میکرد. حسن، آبی میخواست، رسول خدا برخاست و قدری شیر دوشید، در ظرفی ریخت و به حسن داد. حسین از جا برخاست و به طرف حسن آمد که کاسۀ شیر را از دست او بگیرد. پیامبر، جلوی حسین را گرفت و نگذاشت شیر را از حسن بگیرد. فاطمه که این منظره را تماشا میکرد، گفت: «یا رسول الله! گویا حسن را بیشتر دوست داری». پیامبر پاسخ داد: «چنین نیست. علّت دفاع من از حسن، این است که او حقّ تقدّم دارد و زودتر از حسین، تقاضا کرده است».(۱۲)
دربارۀ تفسیر «مودّت» و «رحمت» مورد اشارۀ آیۀ ۲۱ سورۀ روم، نکتهای جالب گفتهاند که آن را در پایان نوشتار میآورم: آنچه در آغاز زندگی مشترک، بین زن و شوهر، یگانگی برقرار میکند و اثر آن در عمل روشن میشود، «مودّت (دوستی و عشق)» است؛ ولی پس از گذشت اندک زمانی، «رحمت»، جای مودّت را پر میکند. مودّت، جنبۀ دوسویه و داد و ستد دارد؛ امّا رحمت، یکجانبه و ایثارگرانه است. پرورش کودکان و خدمت کردن بلاعوض به همسر، نیازمند ایثار و رحمت است. در این جاست که برای حفظ نظام خانوادگی، رحمت ـ که صفتی فراتر از مودّت است ـ ، جای مودّت را میگیرد.(۱۳)
در چنین شرایطی، حتی اگر برای مدتی، مودّت میان زوجین، رنگ ببازد، رحمت موجود میان آنها، نظام خانواده را حفظ میکند، تا دوباره به عشق و دوستی پیشین، باز گردند.
پانوشت:
۱. الکافی، ج ۵، ص ۴۹۴.
۲. سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۸۳.
۳. وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص ۲،ح ۱.
۴. ر.ک: مسائل ازدواج و حقوق خانواده، علی اکبر بابازاده، فصلهای ۲۰، ۲۱، ۳۴، ۴۲، ۴۸ و ۵۰.
۵. ثواب الأعمال، ص ۳۳۹، ح ۱.
۶. بِحار الأنوار، ج ۱۰۳، ص ۲۴۷، ح ۳۰.
۷. ر.ک: وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص ۱۰، ح ۶.
۸. ر.ک: الکافی، ج ۵، ص ۳۲۹.
۹. مناقب ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۳۸۷.
۱۰. ذخائر العقبی، ص ۴۹.
۱۱. ر.ک: سورۀ آل عمران، آیۀ ۳۸.
۱۲. بحار الأنوار، ج ۳۷، ص ۸۶.
۱۳. ر.ک: دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۵۵۸.
منابع:
۱. منتخب میزان الحکمه (با ترجمه فارسی)، محمّد محمّدی ریشهری، تلخیص: سیّد حمید حسینی، ترجمه: حمیدرضا شیخی، قم: دار الحدیث.
۲. دائرة المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم: بوستان کتاب.
۳. زن در اندیشۀ اسلامی، مهدی مهریزی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اوّل، ۱۳۸۱ ش.
۴. فاطمه، احیاگر شخصیت زن، فریده مصطفوی (خمینی) و فاطمه جعفری، قم: اجر، اوّل، ۱۳۸۳ ش.
۵. مسائل ازدواج و حقوق خانواده، علی اکبر بابازاده، قم: بدر، سوم، ۱۳۷۵ ش.
این مطلب قبلاً در شماره ۳۳ ماهنامه «حدیث زندگی» (بهمن و اسفند ۸۵) منتشر شده است.