دختࢪ‌ماھ
دختࢪ‌ماھ
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

گریه کن درباری


من ضرر کردم و تو معتمد بازاری
بار ما را نخریدند…تو برمیداری؟!

مثل طفلی که زمین خورده دویدم سویت
آمدم گریه کنم، حوصله ام را داری؟

داغ یک بوسه دو سال است به جانم مانده
به همین گریه مگر تازه کنم دیداری

پدرم گریه کنت بوده و آقا! من هم
به جز از گریه برای تو ندارم کاری

کربلایم ببری یا نبری خود دانی
بند قلاده ما را به کسی نسپاری!

غزلم در حد یک شاعر درباری نیست
بنویسید مرا گریه کن درباری!

هنگام ثمر دادنمان بود،خزان شد!🌿 @ghalamkhaste
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید