این نوشته ترجمه ی من است از ویدیویی از برایان تریسی که در یوتوب منتشر کرده است. لینک ویدیو را در پایان متن می بینید.
امروز می خواهم درباره این صحبت کنم که چطوری از پس ترسِ نوشتن یک کتاب بر بیایید.
آیا برای نوشتن کتاب خودت مشکل داری؟ یا شک داری که بتونی؟ شاید نمیدونی از کجا باید شروع کنی یا کتابت رو چطوری سازماندهی کنی و یا مراحل منتشر کردنش رو نمیدونی.
کلید موفقیت اینه که شروع کنی و بعد ادامه بدی.
1. نکته اول اینه که نگران نباش اولین مرتبه، کتابت عالی نباشه. سعی کن گرفتار افکارت درباره خطاهای کتابت نشی؛ هدفت باید این باشه که تمام ایده هاتو ثبت کنی و افکارت که تموم شدن، برمیگردی و ادیت میکنی. یادت باشه تمام کتاب ها در مرحله ویرایش خلق شدن، پس نگران اولین تلاش نباش. این ذهنیت تو رو آزاد میکنه تا در فرآیند نوشتن خلاق باشی و لذت ببری.
2. اینکه دیگران چه فکری میکنند، رها کن. نگران نباش دیگران درباره نوشته یا کتابت چه فکری میکنن. چیزی که مهمه اینه که تو پیامت رو منتقل کنی روی کاغذ.
3. برای نوشتن، زمان بگذار. بعضیا بهانه میارن که فرصت برای نوشتن ندارن. اما اگه میخوای کتاب بنویسی باید هر روز یه مقدار زمان تعیین کنی که فقط بنویسی.
4. بدان که برای چه کسی داری می نویسی. وقتی دقیقا بدونی مخاطبت کیا هستن و برا کیا داری می نویسی، قادر میشی که به راحتی با نوشته ات با خواننده ی ایده آل خودت صحبت کنی. اول مشخص کن مخاطب هدفت کیا هستن و بعد اگر لازم بود تحقیق کن تا بفهمی نیازها و علاقمندی های اونا چیه، و بعد توی نوشته ات به اون نیازها و علاقه ها اشاره کن.
5. قبل از شروع، شرح کلی کتابتو بنویس. داشتن یک شرح قوی، بهت یک هدف و جهت شفاف میده؛ همچنین کمکت میکنه که مقصد، و ایده اصلی کتابتو ببینی. اگر مشکل داشتین، بهتون قالب های شرح کتاب رو برای شروع پیشنهاد میدم.
6. نوشتنت رو به بخش های کوچک تقسیم کن. فکر نکن که میتونی یک فیل درسته رو یکباره بخوری، عوضش نوشتنت رو به لقمه های کوچیک تقسیم کن. هر مرتبه یک فصل بنویس و یا هر روز یک بخش رو انجام بده. نویسنده های مشهوری میشناسم که برای حدود 200-300 روز سال، روزی یک صفحه نوشتن، و در نتیجه نویسنده های فوق العاده ای شدن.
همچنین حواستون باشه که مجبور نیستی کتابتو تا آخرِ کار با ترتیب بنویسی. می تونی شروع کتاب رو آخر کار و پایانِ کتاب رو در اول بنویسی، و بعدا مطالب رو مرتب کنی.
7. خیلیییی بنویس، حتی وقتی که دوست نداری بنویسی. یکی از بهترین راه های غلبه بر ترس نوشتن اینه که روزی 1000 کلمه بنویسی. راز نوشتن یه کتاب اینه که فقط شروع کنی. با انجامش بهتر میشی.
8. ادیت کردن رو بزار برای آخرِ کار. وقتی در حین فرآیندِ نوشتن، ادیت هم بکنی، مانع جریان خلاقیت تو میشه. من همه افکارم رو برای کتابام تمام مدت بدون وقفه یا ادیت می نویسم. پس اول تمام اطلاعات رو از مغزت روی کاغذ بیار. بعدش برگرد به عقب و ادیتش کن.
9. از حواسپرتی ها رها شو. مخصوصا وقتی نگرانی که نوشته ات چطور میشه، خیلی آسون ممکنه حواست پرت بشه. اگه لازمه که یه گوشه ای خلوت کنی، اینکارو بکن. خودتو از حواس پرتی ها رها کن و فقط بنویس.
10. ذهنتو از ترسِ شکست خلاص کن. بجای تمرکز روی اینکه چرا نمی تونی یه کتاب بنویسی _اگر قبلا اینکارو نکردی_ روی آینده و پاداشی که نوشتن یک کتاب توی زندگیت خواهد داشت تمرکز کن. عوض ترس هات، مدام درباره چیزی که می خوای فکر کن.
11. منظم بمون. مطالبت رو در 7-10-12 یا 21 فصل، با یه ترتیب منطقی از ابتدا تا انتهاش، سازماندهی بکن. فکر کردن در فضای یه تعدادی فصل، مجبورت میکنه تصمیم بگیری هر فصل چه محتوایی باید داشته باشه و هر کدوم از فصل ها در ارتباط با بقیه فصول چطوری باید سازماندهی بشن.
12. بدون که چه زمان کار تمام شده. بدون که چه زمانی دیگه باید پرونده رو ببندی. باید بتونی به خودت بگی این کار تا حد امکان کامل شده، نه اینکه روی جزئیات کوچیک وسواسی بشی.
13. توی حوزه خودت یه متخصص بشو. مدام در شاخه ای که داری مینویسی، دانش خودت رو توسعه بده. اگر برای نویسنده شدن ترس داری، اول دانشت رو توسعه بده.
با پیدا کردن و خوندن هر چی که می تونی درباره بقیه نویسنده ها، کتابها و مقالاتی که موضوع مشابهی دارند؛ مطمئن شو که مطالبی متفاوت و بهتر از بقیه آدمایی داری که در رشته ی تو دارن می نویسن. هر چقدر تو موضوعت بهتر باشی، راحت تر میتونی کتابت رو بنویسی و بسازی.
میگویند اگر می خوای یک کتاب خوب بنویسی باید 10 کلمه درباره هر کلمه ای که توی یه موضوعی می نویسی، بدانی. پس مدام در موضوعت مطالعه کن، تا وقتی که شروع به نوشتن میکنی مطالب خیلی زیادی برای کار کردن داشته باشه.
14. اول پیامت رو بساز. تو بااید بدونی که کل کتابت قراره چه پیامی رو انتقال بده؛ و بعد میتونی بنویسیش. این چیزیه که علاقه آتشین داری که به مردم بگیش. تو می خوای به مردم کمک کنی. تو می خوای که بچه هات درباره ی این پیام بدونن.
15. نکته آخر اینکه هیچوقت برای شروع دیر نیست. یکی از بهترین کتابها در تاریخ، بخش دوم فاوست، نوشته شده توسط گوته در سن 84 سالگیشه. و هنوز هم در تمام دانشگاه ها مطالعه میشه. پس اگر نگرانی که واسه نوشتن خیلی دیر شده، نه نشده! گام اول اینه که، فقط بنویس.
اگه می خوای آینده رو عوض کنی؛ اقدام کن؛ و همین الان اقدام کن.
این نوشته ترجمه من بود از این ویدیو. منتظر نظرات و ایده های شما هستم.
