هر روز با خودمان حرف میزنیم. حرفهایی که اغلب نمی توانیم به کسی بگوییم! بسته به دیدگاه، هر شخصی دارای یک سری دیالوگهای ذهنی می باشد. این دیالوگها در حقیقت چیزی جز تعصبات ما نسبت به مسائل مختلف نیست. ما سعی میکنیم که با این تعصبات باورهایی پایه ای را محافظت نماییم. وقتی باورهای پایه ای شناسایی و حذف شدند، این تعصبات نیز برطرف خواهد شد. روش پیدا کردن باورها اصلا کار ساده ای نیست ولی برای شروع میتوان دیالوگهای ذهنی که تعصبات ما هستند را نوشت و آنها را معکوس نمود.
به عنوان مثال اگر در ذهن خود میگوییم بقیه خوب رانندگی نمیکنند و حق من را رعایت نمی کنند، حالا می بایست بگوییم همه خوب رانندگی می کنند و نتیجه خوب رانندگی کردن دیگران، رعایت شدن حق من خواهد بود.
علت اصلی که می بایست به سراغ دیالگوهای ذهنی برویم، این می باشد که باورهایی وجود دارند که باعث این تعصبات گردیده اند، باورهای ما باعث تعصبات ما شده اند و این تعصبات، کنشها و واکنشها و عادات روزانه ما را شکل داده اند و عادت های ما باعث زندگی فعلی ما شده اند. در حقیقت همانطور که در پست "ذهن چیست و چرا به آن نیاز داریم؟" توضیح داده ام که کارکرد ذهن چیست و نباید بیشتر از آن مورد استفاده قرار گیرد، پس برای کسب موفقیت می بایست با تعصبات خود مواجه شویم. نباید فراموش کنیم که موفقیت می تواند تا بینهایت ادامه داشته باشد.
به نظر شما، دیالوگهای ذهنی چه اثراتی دارند؟
ذهن خود را برنامه ریزی کنیم تا زندگی مورد نظر خود را بسازیم.
لطفا با فالو کردن اینستاگرام mindprogramming2000 از من حمایت کنید.
