ما انسانها (در تصمیمگیری و انتخاب) دوگانه هستیم.
دانیل کانمن این دوگانگی را سیستم 1 و سیستم 2 مینامد.
مذاهب و ادیان حتی به چندگانگی اشاره میکنند (نفس اماره، لوامه....)
فلاسفه رواقی ایگو (نفس یا منیت) را دشمن خوشبختی ما میدانستند.
در مدل ترانسرفینگ، این دوگانگی را دل (روح) و ذهن مینامیم که البته تعریف جدیدی نیست ولی آشنایی با کارکرد آنها در مدل ترانسرفینگ میتواند روی زندگی روزمره شما اثرات عمیقی بگذارد.
در مدل ترانسرفینگ، ذهن، همان وجه منطقی (یا به ظاهر منطقی?) زندگی ماست که اطلاعات خودش را از تجربههای گذشته، از پاندولها و از دنیای اطراف به دست میآورد.
ذهن منبع اضطراب و نگرانی ماست چون ناخواسته گرفتار پاندولها شده و به همین دلیل اغلب برنامههای او، طبق برنامهریزی پیش نمیرود و به همین دلیل همیشه اضطراب دارد.
نگران آینده هست و حسرت گذشته را میخورد.
اما....دل یا روح،
همان تکهای از وجود خالق هست. اگر اعتقاد داشته باشید که در وجود انسان، علاوه بر ذهن و جسم، چیز دیگری هم وجود دارد همان دل یا روح است. دل به دلیل اینکه قطرهای از اقیانوس است به اطلاعات اقیانوس دسترسی دارد و مثل ذهن، سفید و نانوشته به این دنیا وارد نشده است.
اما نقش هر کدام از این دو در تصمیمگیریها ما چیست؟
مشکل دل همینجاست.
دل، زبان انتزاعی ذهن را نمیفهمد. نمیداند که پول زیاد چیست؟ دل دقیقا مانند کودک خردسالی است که با پدر خود به بازار رفته و دست او را برای خرید اسباببازی میکشد.
اما ذهن که به شدت درگیر پاندولها شده دل را حبس کرده و کم کم و با افزایش سن و سال، دیگر صدای او را نمیشنود.
در مدل ترانسرفینگ، دلیل اصلی که ما احساس کامیابی نمیکنیم (حتی اگر به شدت موفق باشیم)، همین است.
اگر فکر میکنید که ذهن مزاحم است و باید صدای دل را شنید، اشتباه میکنید. در ترانسرفینگ، سعادت نهایی و رسیدن به هر هدفی در گرو هماهنگی کامل دل و ذهن است که در مورد آن در آینده بیشتر خواهم نوشت اما الان میخواهم به عنوان اصلی مطلب امروز برسم.
متقاعد کردن خودتان (یا تلاش برای آن) نشانه این است که انتخاب درستی را انجام ندادهاید
فرض کنید که یک کت و شلوار برای خودتان خریدهاید.
اگر به شکل پیوسته در اینترنت در حال تحقیق در مورد کیفیت آن هستید، اگر برای دیگران مدام توضیح میدهید که کت و شلوار شما عالی هست و با این قیمت بسیار به صرفه بوده و انتخاب عالی داشتهاید، مطمئن باشید که انتخاب درستی نکردهاید.
هر انتخابی که نیاز به متقاعد کردن خودتان داشته باشد، انتخاب اشتباهی بوده یا حداقل اینکه انتخاب درستی نیست.
چرا؟
در زندگی، اکثر تصمیمها توسط ذهن گرفته میشود. زبان ذهن، زبان منطق است اما با وجود شواهد بسیار زیاد در مورد مثبت بودن یک تصمیم، باز هم در بسیاری از موارد، از تصمیم خودتان احساس راحتی نخواهید کرد.
حتما شما هم موافق هستید که با فهرست کردن خوبیها و بدیهای یک انتخاب، نمیتوان یک انتخاب خوب و رضایتبخش داشت.
البته که نه.
هر انتخاب فوقالعاده حاصل هماهنگی کامل دل و ذهن است.
ذهن باید تمامی استدلالهای خودش را به کار گرفته و گزینههایی را انتخاب کند. از آنجایی که ذهن تحت اثر پاندولها به خواب رفته (یا به شکلی هیپنوتیزم شده)، پس از رسیدن به نتیجه، انتخاب را تمام کرده و در نتیجه در بسیاری از مواقع از انتخاب خودش پشیمان میشود.
پس باید چه کار کنید؟
پس از انتخاب ذهن، باید از خواب بیدار شوید و اکنون به حالت احساسی دل خودتان توجه کنید. معمولا اگر دل به انتخاب ذهن، نظر منفی داشته باشد، به خوبی و به روشنی این احساس را حس خواهید کرد.
باور نمیکنید؟
کافی است امتحان کنید. در ترانسرفینگ قرار نیست شما چیزی را باور کنید، هر چیزی را امتحان کنید و اگر نتیجه مثبت بود، آن را در زندگی خودتان تکرار کنید.
پینوشت:
اکنون متوجه شدید که چرا تلاش برای متقاعد کردن خودتان کار اشتباهی هست؟ ذهن بدون دخالت دل، تصمیمی گرفته و چون توافق درونی برای آن وجود ندارد تلاش زیادی میکند تا با شواهد بسیار، این انتخاب را خوب و عالی جلوه دهد.
اما من و شما میدانیم که این کار ما بیهوده است و باید روش دیگری را در پیش بگیریم.
اگر به شنیدن مطالب بیشتر در این مورد علاقه دارید، روی این لینک کلیک کرده و به کانال تلگرام ترانسرفینگ بپیوندید.