گفتوگو مصطفی وثوقکیا / وزارت ورزش و جوانان قرار است از ابتدای خرداد مسابقه جام رمضان بازیهای رایانهای را برگزار کند؛ با این حال گزارشی که «صبحنو» روز شنبه منتشر کرد، نشان داد که بخشی از این بازیها مجوزهای لازم را ندارند و به دلیل خشونت زیاد و ترویج خشونت و کشتار در بسیاری از کشورها ممنوع شدهاند. به این بهانه با محمدجعفر نعناکار، معاون صیانت از هویت فرهنگی بنیاد سپهر و حقوقدان و مدرس دانشگاه گفتوگویی انجام دادیم که از نظر میگذرد.
حتما خبردار شدید که بازیهای رایانهای جام رمضان قرار است برپا شود. به نظر شما اینکه بازیهای ممنوعه در این بازیها انجام میشود، حاصل ضعف و کمکاری کدام نهاد است؟
متاسفانه باوجود هشدارهای جدی در حوزه صیانت از هویت فرهنگی در کشور، همچنان فضای سایبری و حوزه فناوریهای وابسته به آن فاقد نظارت و رگولاتوری مؤثر هستند. در حوزه فرهنگ در صورتی که تعاملات بینالمللی و درونی به صورت صحیح، سریع و صریح صورت نپذیرد، غالبا مخاطبان و کاربران دچار هجوم شده و بهعلت ذات این فضا ساختارهای فرهنگی و عقیدتی و ایضا قانونپذیری و جامعهپذیری دچار خدشه خواهد شد و این امر ناگزیر حقوق شهروندی را دچار تزلزل کرده و باعث خواهد شد تا حق و تکلیف متولیان مبهم و فاقد کارایی لازم شود. بازیهای رایانهای با وجود تعدد فناوریها و دانشهای بهکاررفته در دل خود زمینهساز بسیاری از هنجارپذیریها و ناهنجاریها هستند که این ناهنجاریها میتواند از زوایای مختلف علوم انسانی و اسلامی مورد مداقه قرار گیرد، در هر حال بنیاد ملی بازیهای رایانهای بهعنوان تنها نهاد متولی حوزه بازیهای رایانهای در این بخش باید عملکردی فعالانه داشته و تمرکز خود را بر پایش و پالایش اینگونه محصولات بگذارد. تساهل و تسامح در این حوزه امری توجیهناپذیر است که باید مورد عنایت متولیان امر قرار گیرد.
بخش عمدهای از این بازیها بر بستر اینترنت به صورت آنلاین برگزار میشود. آیا میتوان با استفاده از این فضا این مدل بازیها را که در داخل کشور مجوز ندارند، کنترل کرد؟
بدون شک ایجاد و استقرار شبکه ملی اطلاعات میتواند در این زمینه راهگشا باشد. همانگونه که قبلا نیز اشاره کردم، نبود مرجع رگولاتوری و پدافندی فرهنگی در حوزه سایبری، چنان خطرناک است که اگر اقدامات لازم در این زمینه صورت نپذیرد، به مرور شاهد تخریب ارکانهای اخلاقی و فرهنگی جامعه خواهیم بود، در صورتی که با استفاده از زیرساختهای فنی و مهندسی موجود در داخل کشور میتوان زمینه را به گونهای طراحی کرد که در صورت تجاوز به این حریم اقدامات لازم صورت پذیرد. نداشتن مجوز نشر و پخش یک محصول فرهنگی فناوریمحور و تشویق کاربران برای استفاده از چنین محصولی بیتردید تجاوز به حریم و حقوق کاربران است. شبکه ملی اطلاعات و استقلال پهنه سایبری کشور، نظارت بر چگونگی عملکرد و پاسخگوکردن فعالان این عرصه میتواند تهدیدات خارجی را به فرصتهای گرانبهایی تبدیل کند که متاسفانه این امر بهعلت نوع دیدگاههای سیاسی جهانیشدن و نه تعامل با جهان همچنان مغفول مانده است.
اخیرا وزارت ارتباطات در حوزه محتوا هم وارد فعالیت شده است. آیا این وزارتخانه در کنترل این ماجرا نقشی ندارد؟
وزارت ارتباطات بهعنوان بخشی از دولت شاید بتواند در عرصههای مختلفی به نقشآفرینی بپردازد؛ مخصوصاً با انحلال شورای عالی اطلاعرسانی و انتقال این وظایف به وزارتخانه، اما باید توجه کرد که بهطور کلی وزارت ارشاد متولی امور جاری فرهنگی است و شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی و دیگر شوراها و سازمانها بهعنوان سیاستگذاران این عرصه میتوانند به نقشآفرینی بپردازند اما اینکه وزارت ارتباطات بهعنوان پیشرو در زمینه محتوا وارد عرصه شود، این امر دارای مفاسدی است زیرا این وزارتخانه ذاتا وزارتخانهای فنی است و شاید درک مناسبی در حوزه محتوا نداشته باشد و البته از منظر قانونی فقط میتواند زیرساختهای ارتباطی و شبکه ملی اطلاعات را طراحی و مدیریت کند و باید توجه کرد که در این موضوع میتواند اقدامات مهمی را به ثمر برساند.
در زمینه بازیهای رایانهای، بنیاد ملی بازیهای رایانهای وظیفه محتوا را دارد اما گویا به لحاظ اجرایی نمیتواند وارد شود. کدام نهاد در این زمینه مسوولیت دارد تا چنین اتفاقی کنترل شود؟
با توجه به آنچه در اساسنامه و شرح وظایف بنیاد ذکر شده است، بهطور اساسی میتوان گفت این نهاد میتواند عملکرد بسیار مطلوبی را زمینه وظایف محولشده به انجام برساند. این بنیاد ذیل وزارت ارشاد تعریف شده و میتواند از ظرفیتهای این وزارتخانه به درستی استفاده کند؛ ایضاً آنکه برای این بنیاد ۱۱ وظیفه بسیار مهم تعریف شده است که این وظایف میتواند نقشی بیبدیل را برای این نهاد به ارمغان آورد؛ اینکه بنیاد نتواند وارد عرصه اجرا شود، ضعف سیاسی و مدیریتی این نهاد معظم است. حتی اگر نیمنگاهی به مدیریت پیشین و فعلی این نهاد داشته باشیم، نوع عملکرد و بازه اختیارات آن بهخوبی قابل بررسی است. متاسفانه آنچه امروزه گریبان سازمانها و نهادهای دولتی را گرفته، سیاستزدگی و منفعلبودن در نظام جهانی است و الا ظرفیتهای لازم در این خصوص مهیاست که با اندک دقتی در اسناد بالادستی میتوان آنها را احصا کرد و در یک کلام میتوان گفت اذن در شیء، اذن در لوازم آن نیز هست؛ یعنی وقتی بنیاد ملی متولی اموری است، یقینا اختیارات لازم نیز برای رسیدن به این
اهداف به آن داده شده است.
امروزه بازیهای رایانهای و موبایلی تاثیر زیادی در جامعه دارند. وظیفه حاکمیت درباره اینها چیست؟
وظایف حاکمیت و دولت را میتوان به دو وظیفه ذاتی و عرضی تقسیمبندی کرد؛ حاکمیت در ایران مفهومی موسع دارد که وظیفه آن راهنمایی آحاد مردم و سوق دادن آنها به سعادت دنیوی و اخروی است؛ لذا در این حوزه ابزارهای فرهنگی و محتوایی بهعنوان قدرت نرم میتوانند از اهمیت ویژهای برخوردار شوند. بازیهای رایانهای بهعلت تعاملگراییشان با مخاطب و داشتن عناصر علوم انسانی در تشکیلشان مانند داستان، القای باورها، فرهنگها، تعریف هنجارها و... بهعنوان یکی از ابزارهای بسیار مهم همواره مورد توجه قرار میگیرند. مضافا آنکه مخاطبان آنها عموما کودکان، نوجوانان و جوانان هستند؛ از طرفی دولت بهعنوان بازوی اجرایی این سیاستهای کلان میتواند برای اجراییشدن اهداف از ابزارهای قانونی بسیاری بهره ببرد، به شرط آنکه وارد فضای اجرایی شده و از نظریهپردازی در این خصوص و آن هم مستقل از سیاستهای حکومت پرهیز کند.
به نظر شما شورای عالی فضای مجازی در حوزه بازیها تاکنون اقدام درخوری انجام داده است؟
متاسفانه شورای عالی فضای مجازی در کل عملکرد قابل قبولی را از خود نشان نداده است و باوجود تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص ساماندهی این فضا ما همچنان شاهد عملکرد مطلوب و نقشآفرینی این شورا در کشور نیستیم و همچنان بسیاری از موضوعات مورد بررسی قرار نگرفته و مصوبات لازم و نحوه اجراشدن مسائل با ابهامات بسیاری مواجه است؛ حتی در خصوص مسائلی که شورا باید ورود فعالانهای میداشته، شاهد عملکرد مؤثری نبودهایم و شاید این امر بهعلت نوع فعالیت مرکز ملی فضای مجازی بهعنوان بازوی اجرایی شورا باشد. در هر حال امیدواریم با تغییر رویکرد در این شورا و مرکز، شاهد نقشآفرینی و ریلگذاری مناسبی در حوزه فضای مجازی باشیم.