محمدجعفر نعناکار
محمدجعفر نعناکار
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

حاکمیت شرکتی چیست؟

باید دانست که حاکمیت شرکتی چیزی کاملاً متفاوت از فعالیت‌های مدیریت عملیاتی روزانه است که توسط مدیران یک شرکت وضع و اعمال می‌شود. حاکمیت شرکتی درواقع یک فرایند جهت‌دهی و کنترل است که نحوه مدیریت هیئت‌مدیره شرکت را تعیین و بر آن نظارت می‌کند.

حاکمیت شرکتی شالوده‌ای از قوانین، سیاست‌ها و عملکردها است که نحوه مدیریت و نظارت بر عملکرد یک شرکت را با سازوکارهایی مشخص بر عهده هیئت‌مدیره شرکت می‌گذارد؛ ازاین‌رو می‌توان گفت حاکمیت شرکتی شامل اصول شفافیت ، پاسخگویی و امنیت به معنای اعم کلمه است.

ph

درواقع حاکمیت شرکتی ضعیف در بهترین حالت منجر به عدم موفقیت یک شرکت در رسیدن به اهداف اعلام‌شده خود می‌شود و در بدترین حالت ممکن است منجر به سقوط شرکت و ضررهای مالی قابل‌توجه سهامداران شود و این در حالی است که حاکمیت شرکتی خوب ضامن سرمایه سهامداران و حاکمیت شرکتی قوی علاوه بر ضمانت سرمایه، ضامن توسعه مطلوب و متوازن نیز هست.

ازاین‌رو  ظهور حاکمیت شرکتی در شرکت‌های کوچک، متوسط و بزرگ می‌تواند به صورت‌های مختلفی باشد و هر شرکت بر اساس سیاست‌های کلان، اهداف و مأموریت‌های تعریف‌شده خود نظامی متفاوت از دیگر شرکت‌ها را برای حکمرانی شرکتی خود برگزیند.

درهرصورت یکی از اساسی‌ترین اصول حاکمیت شرکتی شناخت سهامداران است و این شناخت می‌تواند خود به دو نوع شناخت انشقاقی تقسیم شود، نخست شناخت شخصیت سهامدار از زاویه تأمین‌کننده منابع مالی اولیه و ثانویه و سپس شناخت جایگاه سهامدار و پایبندی به اصل مسئولیت در برابر او که خود را در گزارشات مجامع نشان می‌دهد، می‌باشد.

از این بابت است که در حکمرانی شرکتی سیاست مجاز بودن سهامداران برای انتخاب هیئت‌مدیره امری حیاتی به‌حساب می‌آید و درنتیجه دستورالعمل اصلی هیئت‌مدیره همواره این است که همیشه به دنبال منافع حداکثری سهامداران خود باشد. لذا بر اساس اصول ابلاغی حکمرانی شرکتی هیئت‌مدیره باید مدیرانی را استخدام و بر آن‌ها نظارت کند که توانایی اداره روزمره شرکت را داشته و علاوه بر آن حافظ منافع شرکت در هر حالی باشند، این بدان معنی است که سهامداران به‌صورت مؤثری در نحوه اداره یک شرکت می‌بایست بتوانند سیاست‌های خود را اعمال و بر آن نظارت نمایند و این امر زمانی می‌تواند ظهور کند که ابلاغ‌ها و پیگیری مصوبات مجامع در قالب یک واحد مدیریتی رصد و نظارت شود.

درواقع تأمین منافع سهامداران بخش عمده‌ای از حاکمیت شرکتی را تشکیل می‌دهد. لذا وجود فرایندهای شفاف، تعیین روال‌های قانونمند و پایبندی به مقررات ابلاغی در این موضوع از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، تشکیل کارگروه‌های متنوعی چون کمیته‌های ریسک، حسابرسی، منابع انسانی، کمیسیون معاملات و کارگروه‌های واکنش سریع تنها بخشی از ابزارهایی است که در حاکمیت شرکتی می‌توان از آن‌ها استفاده نمود، استفاده از خرد جمعی، تقسیم متوازن کارها و مسئولیت‌ها، پاسخگویی و در یک‌کلام شفافیت جزء عناصر جدایی‌ناپذیر حکمرانی شرکتی است.

از دیگر سو می‌توان گفت جنبه فزاینده و مهم در حاکمیت شرکتی، بحث امنیت است. سهامداران، مشتریان و شرکای تجاری باید اطمینان داشته باشند که اطلاعات آن‌ها در سطوح مختلف توسط کاربران غیرمجاز درز پیدا ننموده یا به آن‌ها دسترسی پیدا نکرده و یا حتی مورد بهره‌برداری غیرقانونی قرار نمی‌گیرند. ازاین‌رو اطمینان از ایمنی فرآیندهای انحصاری و حفاظت از اسرار تجاری شرکت از اهمیت بسیار ویژه‌ای برخوردار‌است، زیرا نقض این فرایندها می‌تواند اعتماد عمومی و سهامداری را تضعیف نموده  و به‌شدت تأثیر منفی بر عملکردها بگذارد، باید دانست که از دست دادن اعتماد سرمایه‌گذار، سهامدار، مشتری و یا شریک تجاری به معنای از دست دادن دسترسی به منابعی است که برای رشد شرکت ضروری است، ازاین‌رو همه افراد شاغل و دارای مسئولیت در یک شرکت، از کارمندان سطح ابتدایی تا اعضای هیئت‌مدیره ، باید اصول حاکم بر شرکت را محترم دانسته و به آن پایبند باشند.

یکی دیگر از کارکردها حکمرانی شرکتی، هماهنگ نمودن تمامی اجزای یک شرکت یا شرکت‌های یک مجموعه با یکدیگر است، استفاده از ظرفیت‌های ایجادشده و یا بالفعل نمودن ظرفیت‌های بالقوه از دیگر راهبردهایی است که باید در حاکمیت شرکتی به آن توجه شود، درواقع سازوکارهای اتصال واحدهای متنوع کسب‌وکاری و ایجاد ارتباط میان شخصیت‌های حقوقی متعدد متصل به یک شرکت مادر، از وظایفی است که در حکمرانی شرکتی به آن توجه می‌شود.

در پایان می‌توان به این موضوع اشاره نمود که هدف از حاکمیت شرکتی تسهیل مدیریت مؤثر، کارآفرینانه و محتاطانه به‌گونه‌ای است که بتواند موفقیت درازمدت شرکت را به همراه داشته باشد.

حاکمیت شرکتیحکمرانی شرکتی
توسعه‌دهنده حقوق
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید