دولتها فارغ از خوب بودن و یا اصالت داشتنشان در دوره های مختلف تاریخ تقسیم بندی های گوناگونی را تجربه کرده اند، اما آنچه امروزه در خصوص تقسیم بندی دولت ها حائز اهمیت است رفتار آنها با توده های مردمی است.
شاید بتوان تقسیم بندی ذیل را نیز برای دولت ها در نظر گرفت، البته این تقسیم بندی، تقسیم بندی است که توسط من ایجاد شده و شاید مورد قبول همه نبوده و یا نقد های جدیی بر آن بار شود.
آنچه امروزه به عنوان نظام حاکمیتی و در بطن آن دولت می شناسیم از دیرباز تا کنون دچار تغییرات بسیاری شده است، این تغییرات را می توان در فلسفه وجودی حکومتها تا نوع کارکِرد آن دنبال نمود، فارغ از نوع حکومتها که به عنوان سیستمهای حقوقی قابل بحث و تأمل هستند، شیوههای مدیریت جامعه نیز دچار تغییرات فراوانی شده است، باید به این نکته توجه نمود که شیوههای اجرایی حقوق و انجام تکالیف، امری جدا از نظامهای حاکمیتی هستند.
به طور مثال با نگاهی گذرا از شرق تا غرب عالم میتوان نظامهای حقوقی متفاوتی همچون سیستمهای مبتنی بر مکاتب کنفسیوسی، کمونیستی، مذهبی، کپیتالیستی، دموکراتیک، امپریالیستی و مانند آن را مشاهده نمود.
اما شیوههای اجرایی حقوق منبعث شده از اینگونه نظامها در دنیای کنونی نیز دچار تغییرات فراوانی شده است.
با فرض اینکه در دیر زمانی دور اصولاً دولتی وجود نداشته است، میتوان سیر تحولی دولت ها را اینگونه تقسیم نمود:
۱- بی دولتی (Non-Government): در اینگونه جوامع اصلاً و اصولاً نظام حاکمیتی تعریف نشده بود، افراد بشر احتمالاً در گروههای بسیار کوچکی دسته بندی شده و به زندگی میپرداختند، میتوان فرض نمود که در اینگونه جوامع جنگهای پی در پی نیز برای برتری جویی قومی و ادامه حیات و استفاده از منابع رخ میداده است.
۲- دولت: میتوان تصور نمود که بعد از بی دولتی در جهان و پس از تشکیل نخستین حکومتها در سده ۱۷ پیش از میلاد مسیح، دولت ها نیز برای اجرایی نمودن نظام های حاکمتی پا به عرصه وجود گذاشتند.
۳- دولت شفاهی(Oral-Government): دولت شفاهی به عنوان نخستین دولتها است، دولتی که فرامین حاکمیتی را به طور شفاهی دریافت و بدون هیچگونه قید و شرط و آیین و تشریفاتی اجرایی مینماید، اینگونه دولتها به گونهای بودند که فرامین حکومتی را بدون پیش شرط و یا نظارت و بازرسی و حتی تأمل و تدقق مورد اجرا می گذاشتند، فرض کنید که پادشاه منصوب شده بر اساس نظام حاکمتی، دستوری را صادر و این دستور فوراً اجرایی میگردیده است.
۴- دولتهای کاغذی(Paper-Government): کاغذ از زمان اختراع آن تا به امروز قابل اعتماد ترین وسیله انتقال اندیشه بشر بوده است و البته در ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد بود که برای ثبت و ضبط کلمات، مسئله نوشتن بر کاغذ مطرح گردید، شاید بتوان این ادعا را مطرح نمود که بعد از حکومت مصریان بود که دولتها نیز به ابزار ثبت و ضبط مجهز و دولت های کاغذی و یا بروکراتیک ایجاد و تا به امروز ادامه حیات دادهاند، بهطورکلی میتوان گفت دیوانسالاری یا بوروکراسی بهمعنی یک سیستم کارکرد عقلانی و قانونمند برای کارکرد دولت ها امروزه مورد قبول واقع شده است.
۵- دولت الکترونیکی(Electronic-Government): می توان گفت پس از سال ۱۸۹۷ و در جنگ جهانی دوم رایانهها به کمک دولتها آمدند تا با محاسبه مسیرهای شلیک توپهای بزرگ جنگی دولت های الکترونیکی را بنا نهند! دولت الکترونیکی عبارت از کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات برای ارتقاء کارایی، اثر بخشی ،شفافیت تبادلات و تعاملات اطلاعاتی بین دولتها و درون دولت است که امروزه به صورت گستردهای در حال رشد میباشد. کاهش تشریفات دست و پا گیر، ارائه خدمات الکترونیکی، اطلاع رسانی الکترونیکی، تأمین رضایت شهروندان، افزایش اقتدار ملی، افزایش بهره وری، توسعه مشارکت مردمی، شفافیت امور و کاهش رشوه خواری، تصمیم گیری سریع مبتنی بر اطلاعات، اثرات مثبت زیست محیطی و کار آفرینی تنها بخشی از مزایای اینگونه دولتها به شمار می رود.
۶- دولت همراه(Mobile-Government): عبارت دولت همراه یک مفهوم جدید در نظام های حقوقی – فنآوری مرتبط با دولتهاست، این مفهوم به این معنا است که در هر زمان و در هر نقطه ای بتوان به خدمات دولتی دسترسی پیدا نمود، در واقع در این مفهوم جدید سعی بر این است تا با وسایل فنآورانه در دسترس عموم مردم محیطی را آماده نمود که شهروندان بتوانند با سرعت، اطمینان و دقت بالا به خدمات دولتی دسترسی داشته باشند، مزایایی چون کاهش هزینه، بهره وری، انتقال و نوسازی سازمان های بخش دولتی، راحتی و انعطاف پذیری، ارائه خدمات مطلوب تر به شهروندان و در دسترس بودن خدمات برای همه را می توان برای اینگونه دولت ها بر شمرد. دولت هایی چون ترکیه، چک، فیلیپین و هند را می توان دولت های پیشرو در این عرصه نام برد.
۷- دولتَت(Yourself-Government): دولت خودت یا همان دولتَت یک مفهوم انتزاعی است که پیش بینی می شود بعد از دولت همراه محقق خواهد شد، در اینگونه دولت ها افراد و شهروندان می توانند برای بسیاری از امور که البته ارتباط مستقیمی با دولت نیز دارد مداخله نموده و تصمیم گیری نمایند، نحوه پرداخت مالیات ها، نحوه مدیریت کسب و کار ها، نحوه ورود و خروج به کشور، تصمیم گیری در خصوص مسائل مهم کشوری و مانند آن بخشی از کارکرد اینگونه دولت ها به شمار می رود. اینکه افراد بتوانند در سطح وسیعی و به نمایندگی دولت بخش هایی از امور روزمره خود را مدیریت نمایند عملکردی است که دیر یا زود می بایست با آن مواجه گردیم.
۸- بی دولتی(Non-Government): با رشد روز افزون حقوق مخصوصاً حقوق بین الملل شاهد آن هستیم که سازمان های بین المللی بسیاری نیز پا به عرصه جودی نهاده اند سازمان های بین المللی نیز که مانند دولت ها جزء تابعین این گونه حقوق به شمار می روند رفته رفته جایگاه شایان توجهی را به خود اختصاص داده اند. این سازمان ها در موارد بسیاری نیز ید قدرتمند دولت ها را تعدیل نموده و بر روند مدیریت جوامع بشری اثرات فراوانی داشته اند، قانون مند نمودن تجارت جهانی، حاکمیت بر فلات قاره ها، آبهای بین المللی، فضای ماوراءجو و حقوق بشر نیز مثال هایی برای این ادعا است، لذا پیش بینی می شود در آینده دولت ها رنگ امروزی خود را از دست داده و این سازمان های بین المللی باشند که بر سرنوشت جوامع تاثیر گذارند البته بی شک حاکمیت ها نیز به عنوان سرمنشاء وجود دولت ها می توانند در اینگونه سازمان ها به نقش آفرینی دست یازند.
آنچه که در پایان می توان به آن اشاره نمود آن است که اگر فرض وجود حاکمیت جهانی بر مبنای ادیان حنیفی و غیر آن صحیح و درست باشد {که صحیح و درست هم هست} و اگر بر این اعتقاد داشته باشیم که روزی حکومت جهانی تشکیل و عدل و رستگاری جهان را در بر خواهد گرفت، لذا می توان نتیجه گرفت که وجود بی دولتی در معنای اخیر دور از ذهن نیست، زیرا این سازمان های بین المللی هستند که می توانند به عنوان عصاره خرد جوامع بشری تحت حاکمیت یک ساز و کار جهانی اقدام به مدیریت آحاد بشری نمایند و البته یک انسان کامل متصل به چشمه ای لا یزالی می تواند راهبر اینگونه سازمان ها با استفاده از آیین ها و تشریفات ایجاد شده بین المللی باشد. به امید ظهور یگانه منجی عالم بشریت، انشاءالله