حکمرانی میتواند از ابعاد بسیار متنوعی مورد توجه قرار گیرد و البته این ساختار هم بهصورت طولی و هم عرضی قابلبررسی است.
حکمرانی از منظر طولی از فراحکمرانی شروع و میتواند به حکمرانی خرد ختم و همچنین این مفهوم در عرض میتواند بسیار متنوع گردد، اما آنچه که حکمرانی را قاعدهمند میکند اصول و چارچوبی است که براساس ایدئولوژیها پدیدار میگردد.
آنچه که به نظر میرسد در جهانبینی اسلامی رویکرد اساسی بر قاعدهمند سازی قواعد حکمرانی فراحکمرانی است، مؤلّفههای متعددی که در کتاب، سنت، اجماع و عقل بدان اشارهشده است میتواند اصول اولیه حکمرانی را در هر زمینهای مهیا نماید.
با شناخت دقیق قواعد حکمرانی که برگرفته از اصول اسلامی است میتوان حکمرانی را در هر عرض و طولی ادامه داد و مطمئن بود این اصول ظرفیت توسعه در هر زمینهای را دارا میباشد.
حکمرانی در زمینههای عمومی، خصوصی، جهانی، داخلی، انتفاعی، غیرانتفاعی، شرکتی، مشارکتی، چند سطحی، فرهنگی و حتّی حکمرانی درزمینه اینترنت و فناوری اطلاعات نیز ازایندستهها به شمار میروند.
مفاهیم بالا و والایی چون عدالت، انصاف، مواسات، قناعت، آزادگی، احترام، احسان، اخلاص، ادب، استقامت، انضباط، انفاق، برادری، تزکیه، تقوا، حسنظن، حیا، خیرخواهی، دوستی، صداقت، رأفت، سخاوت، شجاعت، شرح صدر، طمأنینه، عبرت، عزت، عفت، غیرت، مدارا، مروت، نظم، ورع، وفای به عهد و کظمغیظ از معارفی است که میتواند در تمامی سطوح مورد عنایت قرار گیرد و چارچوب حکمرانی را قوام بخشد.
عدم توجه به اصول اسلامی و قواعد بیانشده در هریک از قاعده سازیهای موردنظر باعث خواهد شد تا حکمرانی براساس سعادت بشری چه در دنیا و چه در آخرت پیش نرفته و از مسیر و راه اصلی خویش خارج شود.
جمع این اصول و عمل به آنها در یک جامعه ایجادکننده فرهنگ و هنجار اجتماعی است و این فرهنگ و هنجار میتواند در عرصههای مختلف نمودهای متفاوتی داشته باشد و البته برای طراحی هر سطحی از حکمرانی باید به تمام این مقولات توجه ویژه گردد.
صیانت از هویت فرهنگی در هر فضایی یکی از تکالیف بلاعزل دولتها است و این امر در گرو شناخت دقیق فرهنگ و چارچوبهای اسلامی است.
بهطور مثال حکمرانی سایبری نیز از این امر مستثنا نیست و دولتها باید بکوشند تا قواعد حکمرانی خود را بر همین اساس اسلامی بر فضای سایبری تعمیم دهند، هرچندکه تعمیم این حقایق به فضای مجازی مستلزم آن است که اصول مذکور بهصورت دقیق در دنیای حقیقی تبیین، تدوین، تشریح و مورد عمل قرار گیرد.
تعیین مرزهای سیاسی سایبری، شناخت عمق و سطح قدرت اعم از قدرت نرم و سخت در فضای مجازی، چگونگی تأثیر پذیرفتن و تأثیر گذاشتن بر این فضا، نحوه تعامل و شناخت تهاجم در این زمینبازی، تنها بخشهایی از اعمال حاکمیت بر این فضا است که پیش از آن میبایست قواعد و چارچوبهای آن مشخص گردد.
طراحی، ایجاد و توسعه شبکه ملی اطلاعات بدون توجه به عناصر بیانشده اقدامی ابتر و تنها امری فنی است که نمیتواند تعالیبخش زندگی بشری باشد، حاکمیت اسلامی که تنها وظیفه آن سعادتمند نمودن اتباعش است میبایست در تمام انواع حکمرانی به این موضوع دقت ویژهای نماید و بدون الگوگیری از غرب و شرق و باتکیهبر باورهای فرهنگی و اعتقادی خویش اقدام به تنظیم و ترسیم حکمرانی در سطوح مختلف نماید.
عدم تبیین و تدوین مفاهیم اصلی در قاعدهمند سازی فراحکمرانی باعث شده است تا اسناد بالادستی تهیهشده در نظام با اختلالات جدی مواجه و سازوکار اجرایی و استقرار آنها با چالشهای جدی مواجه گردد، که امید است با ترویج این مفاهیم در سطوح، ارکان و شئون مختلف نظام اسلامی شاهد بهبود وضعیت حکمرانی در بخشهای مختلف باشیم و گام دوم انقلاب اسلامی ما را به معماری جدیدی از حکمرانی و ساخت تمدن نوین اسلامی رهنمون نماید.