قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامیایران، موسوم به قانون ششم توسعه، قانونی بالا دستی است که برنامههای کلان نهادهای دولتی را بیان میکند، در این قانون تکالیف متعددی برای دستگاههای اجرایی و وزارتخانهها دیده شده و بر اساس آن نهادهای ذیربط مکلف به اجرای برنامهها بوده و دستگاههای نظارتی میبایست روند اجرایی شدناین برنامهها را رصد و پایش نمایند.
فارغ از اینکه این قانون تکالیفی را برای وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تعیین نموده است اما نقدهای بنیادینی بر برخی از مواد این سند مطرح است، زیرا اجرایی نمودن تکالیف آن علاوه بر تحمیل هزینههای گزاف شاید کارایی لازم را نیز نداشته باشد.
”یکی از موارد چالش بر انگیز در این قانون، ماده ۶۹ آن است که در حال حاضر به عنوان یکی از اعضای کارگروه آن در حال خدمت هستم و البته میبینم و میدانم اعضا و و حتی وزرا به طور مدام و مستمر در حال پیگیری موضوع و اجرایی شدن تکالیف آن هستند اما دراینجا میخواهم از منظری دیگر به عدالت آموزشی و استفاده از ابزارهای آموزشی، توسعه، پیشرفت و فناوری بپردازم.“
از دیر باز ارائه خدمات آموزشی و توسعه عدالت آموزشی به عنوان یکی از وظایف دولتها به شمار رفته است و در این راستا قواعد و قوانین و همچنین توسعه ابزارهای آموزشی در دستور کار حاکمیتها قرار گرفته است، ایجاد مدارس متنوع، ارائه روشهای مختلف آموزش،ایجاد رشتههای درسی و استفاده از فناوری برای ترویج علم از مواردی است که میتوان به آن اشاره نمود.
آنچه که در استفاده از روشها و ابزارهای آموزشی از اهمیت ویژهای برخوردار است، استفاده متناسب از آموزشها است به گونهای که این امر باعث شد تا محیطهای متکثری برای آموزش با توجه به استعدادها، فرهنگها، ابزارها و دسترسیها به وجود آید.
ایجاد مدارس برای استعدادهای درخشان،ایجاد مدارس برای عموم مردم،ایجاد محیطهای آموزشی با دسترسیهای خاص برای افراد معلول، شاخه بندی رشتهها، استفاده از ابزارهای مختلف برای توسعه هر یک از علوم و فنون در مدارس از جمله این اقدامات در طول سالیان متفاوت بوده است، هرچند در این زمینه هم نقدهای فراوانی مطرح است اما آنچه که در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته توسعه عدالت آموزشی و استفاده از ابزارهای فناورانه و نوآور در توسعه آموزش همگانی است.
یکی از شاخصهای توسعه یافتگی در هر کشوری نرخ باسوادی بزرگسالان است و برای این منظور دولتها میکوشند تا با استفاده از ابزارهای متفاوت این نرخ را رشد دهند. برای تعدیل مثبت این شاخص راههای فراوانی وجود دارد که به بخشهای سخت و نرم قابل تقسیم بندی است و البته در این میان استفاده از ابزارهای موجود نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است.
استفاده از ابزارهای موجود برای توسعه دانش در کشور میتواند بسیار متنوع باشد، آنچه در این میان مهم و قابل تامل است، استفاده به جا از ابزارهای موجود و کنترل هزینهها و بالا بردن بهره وری، سهولت در استفاده، کم هزینه بودن ، و مثمر ثمر بودن آن است، برایاین منظور ابزارها و روشهای متنوعی میتواند مورد بررسی قرار گیرد،این روشها عمدتا میتواند در دو روش حضوری و غیر حضوری تقسیم بندی گردد و در هر دسته میتوان، فناوریهای متنوعی مورد استفاده قرار گیرد.
ایجاد کلاسهای حضوری از دیرباز تا به امروز جزء بهترین روشها بوده و هست و میتوان به یقین گفت ایجاد محیطی فیزیکی و انتقال آموزش به صورت فیزیکی و رو در رو از بهترین روشها است و پر واضح است در این روش ابزارهای آموزشی به عنوان وسائل کمک آموزشی مورد توجه قرار میگیرد زیرا اصل، آموزش از سوی معلم به دانش آموز است که اصولا بلا واسطه و به بهترین وجه قابل انتقال است.
موضوع آنگاه از اهمیت ویژهای برخوردار میگردد که محور اصلی آموزش از انسان به ابزار تغییر مییابد، یعنی تشکیل کلاسهای غیر فیزیکی و عدم حضور واقعی معلم و دانش آموز در این میان استفاده از ابزارها را دارای اهمیت میگرداند، زیرا ابزار باید به گونهای انتخاب شود که بتواند بالاترین کارایی را با کمترین هزینه و مطابق با کمترین زحمت و پیچیدگی مهیا سازد، استفاده از فناوریهای مدرن آموزشی مخصوصا در قسمت انتقال گیرنده آموزش، میتواند به شدت کیفیت آموزش را تحت تاثیر قرار داده و از طرفی تحمیل هزینه، پایش مداوم ابزارها و سیستمها، فرهنگ منطقهای و مانند آن میتواند روند آموزش و تحقق عدالت آموزشی را تحت تاثیر قرار دهد.
یکی از مسائل بسیار ضروری در استفاده از ابزارهای آموزشی سهولت در دسترس بودن ابزار، فراوانی ابزار، استفاده از ابزار موجود و فراگیر بودن آن است ازاینرو هرچند میتوان از فناوریهای متفاوتی برایاین منظور استفاده گردد، اما لزوماً استفاده از فناوریهای پیچیده،ایجاد آن و یا کاربست آن نمیتواند نتایج مطلوب را به ارمغان آورد.
بااین فرض در مسأله تحقق عدالت آموزشی آنچه که مهم است استفاده از ابزاری است که در دسترس همگان باشد، ابزاری که پیچیدگی نداشته و استفاده از آن به طور سنتی برای تمامی اقشار راحت، آسان و کارا باشد از اینرو دولتها با درجههای متفاوت از رشد و توسعه یافتگی همواره ابزارهای متنوعی در این خصوص را مد نظر قرار میدهند و سعی میکنند استانداردهای لازم را به نوعی تدوین نمایند که محتوا فارغ از ابزار و بستر قابل استفاده و تطابق پذیری مناسبی را برای ظهور رو بروز داشته باشد، ازاین رو به معنای واقعی کلمه ایجاد سکوهای آموزشی و محتوایی راایجاد و ابزارهای متنوع را به فراخور منطقه تحت پوشش به آن متصل مینمایند.
نتیجه آنکه آنچه در مرحله اول مهم میباشد محتوا است و پس از آن نوبت به ابزار میرسد، ابزارهای متنوع موجود در جامعه میتواند به فراخور موضوع تغییر کارکرد داده و به ابزاری مفید برای آموزش مبدل گردد به طور مثال استفاده از ابزارهای زیر با توجه به محیط آموزش میتواند مورد نظر قرار گیرد:
تخصیص یک ستون و یا یک تا چند صفحه از روزنامههای محلی میتواند ابزاری مناسب برای آموزش مسائل گوناگون باشد، آموزش دروس متنوع در کنار دیگر اطلاعات مفید میتواند بستری مناسب را برای یادگیری مناسبایجاد نماید.
رادیو به عنوان یکی از ابزارهای توانمند در انتقال پیام که به صورت فراگیر، ارزان و قابل حمل در دسترس است از ابزارهایی است که میتواند در خصوص انتقال دانش نقش بیبدیلی را بازی نماید، اختصاص یک شبکه رادیویی به امر آموزش در سطوح مختلف میتواند بستر مناسبی را برای ایجاد عدالت آموزشی مهیا نماید.
پست به عنوان قدیمیترین روش ارتباطی میان جوامع، اتباع، نهادها و رابطی میان دولت و ملت از دیر ایام تا به امروز از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است، استفاده از خدمات پستی و ارسال کتابها و جزوات از این طریق و ایجاد یک راه تعاملی ارزان،ایمن و سریع میتواند در خصوص توسعه عدالت آموزش در اقصی نقاط کشور مورد توجه قرار گیرد.
تلویزیون نیز مانند رادیو به عنوان یک ابزار جهت دریافت محتوا از اهمیت ویژهای برخوردار است، هرچند تلویزیون نمیتواند مانند رادیو قابل حمل و یا ارزان باشد، اما به علت نوع ابزار همواره در دسترس عموم است، استفاده از شبکههای اختصاصی تلویزیونی و انتقال صدا به همراه تصویر میتواند بسترساز مناسبی برای انتقال دانش باشد همچنین استفاده از ابزارهای جانبی مانند خدمات پیام نما نیز این ابزار را به وسیلهای تعاملی تبدیل خواهد نمود که علاوه بر صدا و تصویر، نوشته را نیز با قابلیت جستجو و تعامل در اختیار قرار خواهد داد.
استفاده از ابزارهای غیر آنلاین نیز میتواند مورد توجه قرار گیرد، تبلتهای ارزانقیمت مجهز به جوهرهای الکترونیکی علاوه بر دوام، عدم نیاز به انرژی زیاد، سبک بودن و قابل حمل بودن میتواند مورد توجه قرار گیرد، بارگزاری دروس یک سال تحصیلی محصل در این دستگاهها و مجهز نمودن آنها به برنامههای جانبی مثل برگزاری امتحان و خود سنجی و دسترسی به مقالات و محتواهای مرتبط نیز از جمله مواردی است که میتوان به آن اشاره نمود.
وجود تبلتها میتواند نقشی نوین را در عرصه آموزشیایفا نماید، قابلیت اتصال آن به شبکه اینترنت یا شبکه ملی اطلاعات و استفاده از ابزارهای تعاملی، استفاده از تلویزیونهای مبتنی بر شبکه، دسترسی به صدا، تصویر و نوشته امکان شرکت در آزمونها و مانند آن از مواردی هستند که میتواند مورد توجه قرار گیرد، البته به شرطی که زیرساختهای لازم مانند امکان دسترسی به شبکه، امنیت و کاربری با آن مورد بررسی قرار گرفته باشد.
این روش هرچند از جنبه نظری دارای فواید فراوانی است اما عملاً هزینههای بسیار زیادی را به دولتها تحمیل میکند و در اختیار قراردادن تجهیزات و زیرساختهای اطلاعاتی و ارتباطی آن هم در گستره یک کشور معلوم نیست آیا بازخورد مناسب را نیز در بر خواهد داشت یا خیر؟، هزینههای فراوان برای خرید تجهیزات هم برای دولت و هم برای کاربر از جمله مسائلی است که باید به دقت مورد ارزیابی فنی قرار گیرد.
لذا وجود ماده ۶۹ قانون برنامه ششم معلوم نیست از چه جهت ابزارهای پیشین را نفی و ترد نموده و تکلیفی پر هزینه را برای دولت در خصوص توسعه زیرساختها مشخص نموده است. از اینرو پیشنهاد میگردد یک بار دیگر به این امر از منظر تخصصی نگریسته و سناریوهای مختلف مورد بررسی و تأمل بیشتری واقع گردد، واقعاً لازم نیست برای آموزش مسائل ابتدایی از پیشرفتهترین ابزارها استفاده کرد بلکه باید از بهترین ابزارها استفاده نمود.