با سختی و تلاش بسیار زیاد بالاخره خدا کمک کرد و من امسال به یکی از هدف های دلچسب م رسیدم.قبلش کلی ماجرا داشتیم که تو ی پست دیگه میگم ولی در حین سفر !
خوب من تازه دانشگاه قبول شدم و درسام سنگینه ، از طرفی به شدت اصرار داشتم که کل مسیر رو پیاده برم . همسرم مرتب به من میگفت روزها برو پیاده روی که اونجا بتونی راه بری و کم نیاری!
من هم میگفتم مگه قراره با پا بری ؟
اوهم میگفت پس با چی قراره بری ؟
جواب می دادم : با مغز ! قراره با مغزت بری ! !
القصه ، من محکم تصمیم گرفته بودم که پیاده برم ، وقتی که شروع کردیم مرتب تو ذهنم برنامه می چیدم که که چطور میتونم به سلامت و بدون مریضی پیاده برم و برگردم،
وقتی شما تو ذهن تون یک هدفی قرار میدید و محکم براش برنامه می ریزید و عزم تون رو جزم می کنید مغز شما هورمون هایی ترشح میکنه که به شما در رسیدن به هدف کمک می کنند .
ما پنجشنبه صبحی که شنبه ش اربعین بود از نجف پیاده روی رو شروع کردیم ! وقت هم نداشتیم و من چون اولین بارم بود به خودم قول داده بودم که همه مسیر رو پیاده میرم. ما کل مسیر رو دو روزه رفتیم و البته اصلا هم پاهامون نگرفت ! با ی تکنیک ساده که بهتون میگم :
ما بعد از اذان صبح پیاده روی رو شروع کردیم . هوا بسیار گرم بود و تا ساعت ده و نیم یازده راه می رفتیم ، البته راه رفتن مون هم اینطوری بود که هر صد تا عمود نیم ساعت استراحت می کردیم . با اینکه در تمام طول مسیر خوراکی زیاده اما بعد از صبحانه با وسوسه خوردن مبارزه می کردیم و تا ناهار چیزی نمی خوردیم . روز اول بین راه فقط آب و شربت خوردیم . اما روز دوم توان مون کم شد و من متوجه شدم که ما داریم فقط آب و قند به بدن مون می رسونیم در حالیکه با عرق کردن بیشتر از قند نمک بدن مون از دست می ره ! بنابراین روز دوم و سوم بین راه دوغ و خیار نمک زده شده هم می خوردیم. نمک زیاد . کفش هامون رو در آوردیم و دمپایی با جوراب پوشیدیم .
ما روز اول 700 عمود و روز دوم 550 عمود رفتیم و صبح روز سوم با یکساعت پیاده روی به حرم مولا رسیدیم : بین الحرمین وای که چه حس و حالی داره بی نظیره ، امیدوارم هر کسی که دوست داره قسمتش بشه .
اما مهم ترین چالش پیاده روی گرفتگی عضلاته . نگران نباشین ، من راهشو بهتون یاد میدم که اگه وقت ندارین و دوست دارین دو روزه مسیر رو برین با خیال راحت طی طریق کنین .
در تمام مسیر دارو خانه هست ، هم ایرانی هست هم عربی . شما میرین داروخانه و ازشون قرص منیزیم می گیرید بعد هم با معده خالی و یک لیوان آب میل می کنید . فقط روزی تا 450 میلی گرم ! دقت کنید که بیشتر مجاز نیست چون ماهیچه ها رو شل میکنه و گرفتگی عضلات رو رفع میکنه. روزی یکبار و تا 400 میلی گرم .
پس یکبار دیگه همه نکات مهم رو با هم مرور می کنیم :
1- قبل از شروع سفر با مغزتون محکم تصمیم بگیرید که کل مسیر رو پیاده می رم بعد هم به خدا توکل کنید .
2- از بعد از اذان صبح تا حدود یازده و از حدود 6 عصر تا پاسی از شب راهپیمایی کنید. تا می تونید سعی کنید تو گرما راه نرین چون توان تون به شدت کم میشه و حتی ممکنه گرما زده بشید.
3- فقط سه وعده غذا بخورید ، با وسوسه امتحان کردن غذاهای مختلف مبارزه کنید . هرچی سبک تر باشید راه رفتن براتون آسون تره .
4- در طول مسیر دقت کنید که به بدن تون هم قند برسونید و هم نمک ، یعنی هم شربت بخورید و هم دوغ و خیار با نمک و یا شربت های ترشی که پخش میشه .البته نمک مهم تره و شربت دو لیوان بیشتر نخورید و به جاش آب بخورین. نمک هم همراهتون باشه اگر تو مسیر نبود کمی بزارین روی زبون تون .
5- کفش هاتون رو دربیارین دمپایی پلاستیکی که یک شماره از سایز پاتون بزرگتره با جوراب بپوشید ! حتما با جوراب ، به این ترتیب میزان تاول زدن به کمترین مقدار می رسه .
6- برای رفع گرفتگی عضلات روزی یکبار منیزیم بخورید . دقت کنید تا 400 میلی گرم در روز مجازه و همون براتون کافیه . ما روزی یک قرص 400میلی گرمی می خوردیم . با معده خالی و یک لیوان پر آب.عصر بخورین بهتره چون خواب خوبی رو تجربه می کنین .
7-تا می تونید با دست غذا نخورید ! یا با قاشق یا شستن دستها تون. توصیه می کنم با خودتون از این صابون های خمیری که تیوپی هستن ببرین چون ممکنه جایی زمین بخورین یا دستتون نیاز به شستن داشته باشه و صابون دم دست نباشه. من البته از این دستکش های کیسه فریزی هم با خودم برده بودم و جایی که حتی آب هم نبود و می خواستیم چیزی بخوریم دستم می کردم .
8- ما صبح ها تخم مرغ آب پز شده می خوردیم. من خودم دستهامو کامل تمیز می شستم و پوست می گرفتم و لقمه می کردم و به بقیه می دادم. ما هر کدوممون دو یا سه تخم مرغ می خوردیم ولی یکی ش رو کامل و دو تاش رو فقط سفیده ، چون پروتئین غذای عضلاته . در طول مسیر هم برنج و نون کمتر و بیشتر گوشت و مرغ می خوردیم که پروتئین باشه و به عضلات پا مون کمک کنه .
9- اگر بچه دارین حتما کالسکه ببرین . من پسر پنج ساله م رو بردم . ممکنه بگین تو کالسکه نمیشینه ، ولی بازهم کالسکه به شما کمک میکنه . وقتی خسته هستین کوله پشتی هاتون رو تو کالسکه می زارین و هل ش می دین ، تازه ما پسرمون رو هم روی کوله پشتی ها میشوندیم :)
10-متاسفانه رختخواب ها خیلی تمیز نیستن . حتما توصیه میکنم برای هر نفر یک ملحفه بلند ببرین و روی تشک و بالش بکشید تا بیماری ای چیزی نگیرین و بعد از اومدن هم حتما اون سریع بشورین.میدونیم که در خوابگاه های عمومی باکتری های خاصی زندگی می کنن.
11- موکب هایی هستن که حمام دارن : موکب مرودشتی ها و موکب امام رضا دوتا موکب تمیزی بود که ما اونجا حموم کردیم.یک دست لباس اضافه با خودمون برده بودیم تو حموم می شستیم و مینداخیتم روی بند و فوری هم خشک می شد . چون سر ظهر می رفتیم برای استراحت و آفتاب اون موقع خیلی شدید بود .موکب مرودشتی ها که خشک کن هم داشت ! فکر کنم حدود عمود 273 اینا بود.
12-حتما سایه بون و کرم ضد آفتاب ببرین ، همسر و پسرم دور گردن شون چفیه انداختن چون آفتاب به شدت می سوزونه اما ما خانم ها روسری داریم و جای نگرانی نیست :)
13- خیلی مراقب بچه ها باشین که دستشونو به این ور اونور نمالن بزنن به دهن شون مریض بشن . اگر یکی مریض بشه ممکنه کل سفرتون خراب بشه ، تند تند دست تاتونو با صابون بشورین.
14- لباس هاتون نخی و تا میشه گشاد باشه که هوا درش جریان پیدا کنه تا گرما زده نشین. لباس اضافی هم یکدست کافیه چون باید سبک باشین.
دست آخر بهتون بگم که این نکات رو خیلی جدی بگیرید تا به سلامت برین و برگردین و ی تجربه شیرین براتون بمونه.
راستی موقع برگشت ی پرشیای سفید اومد به ما گفت که ما هم زوار امام حسین بودیم و کربلا بودیم و الان کارتامون قفل شده نمی تونیم پول بگیریم چهارصد تومن از ما گرفت و رسیدیم تهران موبایل ش رو جواب نداد و رفت که رفت ! حدود شهر ایلام بود ، حواستون باشه !
این نکات رو جدی بگیرید تا راحت برین و به سلامت برگردین.