ویرگول
ورودثبت نام
masoud gholampoor
masoud gholampoor
خواندن ۱ دقیقه·۱ روز پیش

مباحث مشتری مدارب

مشتری مداری جلسه‌ی _1
مردم، مشتری، هرکسی که می‌خواد یه محصولی رو بخره، یه کالایی رو بخره، دلش نمی‌خواد و دوست نداره که بهش فروخته بشه. یعنی نمی‌خوان جوری وانمود بشه که شخص دیگه‌ای بهشون فروخته. بلکه دوست دارن که فرآیند خرید و فروش طوری چیده بشه که احساس کنن خودشون خریدن.
حالا من به عنوان یه کاسب، به عنوان یه مغازه دار، به عنوان یه فروشنده، اگه به این موضوع واقف نباشم، اگه این موضوع رو در جریانش نباشم و ندونم، چه اتفاقی می‌افته? هیچی، تا مشتری وارد مغازه می‌شه می‌افتم به جونش، اینا این قیمته، اینا آلمانیه، اینا ایرانیه، این جنسش ژاپنیه. تا مشتری یه چیزیو می‌پرسه که مثلا این چی هستش؟ این چه جوریه؟ چه اتفاقی می‌افته؟ زود فروشنده می‌گه این عالیه، خیلیم خوبه. یا تا می‌گه نه پسند نکردم. جناب فروشنده می‌گه ارزونترشم داریم ها.
خوب عزیز من شما اصلا پرسیدی چرا پسند نکرد؟ چرا انتخاب نکرد؟ چرا زود می‌گی ارزونترشم دارم؟؟؟ راه درستش، راه علمیش، اینه که به مردم چیزی نفروشیم. بلکه برای فروش بهتر، باید به مردم برای خرید و خدماتی که می‌خوان بگیرن کمک کنیم.
با شناخت و درک نیاز و خواسته‌ی واقعیشون. برای همین امروز می‌گن شما نباید فروشنده باشین، بلکه ابتدا باید یک مشاور باشین بعد یه فروشنده. وقتی مشاور خوبی بودین، مشتری اعتماد کرد، فروش خوبی رو هم تجربه می‌کنین.
و در پایان هم شما راضی، هم مشتری.. هر دو راضی. مشتری راضی و خوشحال، که محصول خوب و مورد نیازش رو خودش با سلیقه و نظر خودش خریده. جناب فروشنده‌هم خوشحال، از اینکه پولی گیرش اومده. پس از این به بعد به جای فرشنده بودن مشاور خوب و درستی باشیم.
(مسعود غلامپور )

مشتریخرید فروش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید