ویرگول
ورودثبت نام
محمود
محمود
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

مغازه خودکشی


اولین چیزی که در مورد مغازه خودکشی باید گفت این که کتاب ، حرف روز است و البته حرف فردا .

خود نام" مغازه خودکشی"نه تنها بار طنز دارد بلکه عامل موفقیت این کتاب هم هست . انتخاب فضایی درست برای بیان آنچه نویسنده در سر دارد . فضایی که زحمت همه کارها کشیده شده است . جایی که همه چیز محیاست تا مرگ و ناامیدی را مسخره کرد .

نسخه صوتی در کتابراه با صدای هوتن شکیبا
نسخه صوتی در کتابراه با صدای هوتن شکیبا


جایی که به مشتری نمی گویند به امید دیدار.دختر خانم تواچ هنگام خداحافظی به مشتریان می گوید: "مرگ پشت و پناهتون "، یا شعار مغازه ، یا تبلیغ اجناس توسط خانم و آقای تواچ . نویسنده از فضایی که ساخته استفاده کامل می کند ، همه جملات داستان، خواننده را وادار به تبسم می کند .نکته مهم دیگر اینکه ایشان قدرت قلمش آنقدر هست که طی داستان شوخی هایش به هجو کشیده نشود .

مغازه خودکشی آنقدر ها هم تخیلی نیست .در همین جامعه ما شکل گرفته وقتی مشکلات محیط زیستی زمین تمام امور را فلج کرده ، وقتی که دیگر گلی نمی روید ، بارانها اسیدی شده اندو مشکلات آنچنان فراگیر شده اند که امیدی به حلشان نیست . مردم آنقدر احساس شکست می کنند که ناچار به مغازه آقا و خانم تواچ رجوع کنند .

اما فرزند سوم این خانواده که بر حسب تصادف بر اثر اتفاقی طنز نصیب خانواده شده ماموریتش " دادن امید و شادی به دیگران "است . این رمان که با کل زندگی شوخی می کند با یک چیز شوخی ندارد و آن امید است .مثبت اندیشی هدف والای این کتاب است. به قول شخصیت مادر ( خانم تواچ):"این پسر همیشه نیمه پر لیوان را می بینه".خیلی ها با خواندن کتاب از نحوه اختتام کتاب ناخرسندندو آن را در راستای فکری کتاب نمیدانند . برخی هم آن را به خاطر ایجاد صحنه ای بیاد ماندنی می دانند . اما برداشت شخصی من این است که آقای ژان تولی به خاطر نمایش فاصله قهرمانش با مردم عادی این نوع خاتمه را پسندیده است.در آخر من هم مثل دیگران شما را به خواندن یا گوش دادن کتاب دعوت میکنم . (در همین ویرگول چندین نقد در مورد این کتاب نوشته شده است ).

مغازه خودکشیکتابمعرفی کتاب
از نوشتن ، یک ویرگول سهم ما شد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید