مجتبی مویدی
مجتبی مویدی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

دستکاری پلاک؛ زندگی یک گناهکار به خرج یک بیگناه

این پست من خیلی با پست های قبلی سنخیتی ندارد. تا امروز شاید بیشتر سرم به کار خودم بود و در مورد طراحی و تجربه کاربری و طراحی محصول و این ها که جزو تخصص های اصلی ام بودند، حرف می زدم. اما امروز، حالم خیلی به نوشتن این چیزها نمی آمد. چون امروز یک پراید را دیدم که توی طرح ترافیک، با هوشمندی خاصی، عدد 1 روی پلاکش را با ماژیک تبدیل به عدد 4 کرده بود. اولش عصبانی شدم و توی دلم بهش فحش دادم و رد شدم. بعد کمی فکر کردم به آن بیچاره ای که پلاکش واقعا آن عدد 4 را دارد و این آقای محترم دارد با خیال راحت به حساب ایشان توی طرح ترافیک تردد می کند و روزی 15 تا 30 هزارتومن ایشان را بدهکار می کند؛ و بعد حالم بدتر شد. از این صحنه ها قبلا هم دیده بودم. مثلا روزی را یادم می آید که توی پلیس +10 یک پیرمرد خسته و آشفته آمده بود به داد و هوار که برایش پیامکی آمده بود و نشان می داد که 171 هزارتومان جریمۀ طرح ترافیک دارد، بی اینکه ماشین را تا حالا از پارکینگ خانه تکان داده باشد..

امروز، توی ترافیک، وقتی آن پراید را دیدم و حالم بد شد، خیلی حواسم نبود؛ اما بعدش از خودم پرسیدم که چرا این آقای نه چندان محترم این کار را کرده است؟ چرا انقدر باید خودش را مهم تر از دیگران بداند که حاضر باشد به خرج دیگران تردد کند، به خرج دیگران جریمه شود... حتی حالا که فکر می کنم احساس می کنم این آقا از این که انقدر هنرمندانه عدد 1 را تبدیل به 4 کرده (جوری که احتمالا طرف باید مثل من یک طراح باشد تا بفهمد فونت «ترافیک» روی پلاک، ظرافت هایی دارد و مثل من نتیجه بگیرد که ایشان پلاک را جعل کرده) خیلی هم احساس غرور کرده. بعد به این نتیجه رسیدم که انگار، هرچه هوشمندانه تر دزدی کنی، کمتر به دزدی و بیشتر به هنر فکر می کنی. مثلا اگر در جایی، به طرز نامحسوسی از صف جلو بزنیم، یا به طرز هنرمندانه ای از زیر پرداخت شارژ ساختمان یا کمیسیون بنگاه یا حق الزحمۀ یک آدم بدبخت فرار کنیم جوری که کسی جز خودمان متوجه نشود... انگار ما را مسخ کرده اند. نمی دانم چرا این جور مواقع، صدای اعتراض همیشگی این آدم های متوقع و پرمدعا توی سرم می پیچد که از سیاست های دولت یا فرهنگ پایین مردم در رانندگی و هزار کوفت و زهرمار دیگر ایراد می گیرند...

نمی دانم کی قرار است مشکلاتمان حل شود، اما از امروز به خودم قول داده ام، هروقت کسی را دیدم که این کار را کرده بود، بلافاصله به پلیس زنگ بزنم و گزارش کنم. اسم این کار را هم می گذارم وظیفه، مسئولیت، امیدواری یا هرچیز دیگری که کمک کند کمی، فقط کمی و فقط کمی حال خرابم بهتر شود.

در آخر این ماده قانونی هم شاید برایتان جالب باشد که:

ماده 720 فصل بیست و نهم قانون مجازات اسلامی: «هر كس در ارقام و مشخصات پلاك وسايل نقليه موتوري زميني، آبي يا كشاورزي تغيير دهد، يا پلاك وسيله نقليه موتوري ديگري را به آن الصاق كند يا براي آن پلاك تقلبي بكار برد يا چنين وسايلي را بااعلام به تغيير و يا تعويض پلاك تقلبي مورد استفاده قرار دهد و همچنين هركس به نحوي از انحاء در شماره شاسي، موتور يا پلاك وسيله نقليه موتوري و يا پلاك‌هاي موتور و شاسي كه از طرف كارخانه سازنده حك يا نصب شده بدون تحصيل مجوز از راهنمايي و رانندگي تغيير دهد و آن را از صورت اصلي كارخانه خارج كند به حبس از شش ماه تا يك سال محكوم خواهد شد.»

راهنمایی و رانندگیطرح ترافیک
طراح تجربه، دیجیتال مارکتینگ، رسانه‌باز (با کوتیشن مارک!).. این‌جا از چیزهایی که در مسیر مطالعات و تجربیاتم بهشان بر می‌خورم و به نظرم جالب می‌آیند می‌نویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید