مجتبی مویدی
مجتبی مویدی
خواندن ۲۰ دقیقه·۶ سال پیش

۱۷ اشتباه مهلک طراحان گرافیک

سلام. من مجتبی مویدی هستم و مایلم برخی از اشتباهات طراحان گرافیک که در نهایت منجر به ناکامی و حتی ناراضی بودن افراد از کارشان می شود را برای شما شرح دهم. بسیاری از طراحان گرافیک، در ابتدا خیلی از کارهایی را که انجام می دهند، فکر نمی کنند اشتباه باشد. معمولا آن ها، شخصیت هایی درونگرا و کم رو دارند. طراح گرافیک به دلیل زیادی کار با کامپیوتر و دور بودن از روابط معمول جامعه، علاقه چندانی به مراودات معمول و ارتباطات شلوغ ندارد. این ویژگی باعث می شود که برخی از اشتباهات خودشان را که دقیقا به عدم برقراری ارتباط درست با مشتریان می شود، تشخیص ندهند و در برخی موارد مورد سوء استفاده آدم های سودجو هم واقع شوند. طراحی گرافیک شغل جذابی است که در صورت انجام درست و اصولی، می تواند منبع درآمد بسیار خوبی برای شما باشد.با نهایت احترام به مشتریان و افرادی که همواره با طراحان گرافیک کار می کنند و برای من و سایر طراحان گرافیک، درآمدزایی می کنند، این موارد را خطاب به طراحان گرافیک عزیز می نویسم تا با رفتار خود، باعث ضرر و زیان مالی نشوند.تقریبا شما در هر سطحی از مهارت طراحی گرافیک که قرار داشته باشید ممکن است، به صورت ناخواسته، اتفاقاتی در حیطۀ شغلی برایتان رقم بخورد که خوشایند شما نیست. پس سعی کنید با درس گرفتن از تجربیات دیگران، این اتفاقات را به حداقل برسانید. شما به عنوان یک طراح گرافیک، حتی اگر در یک شرکت تبلیغاتی مشغول به کار باشید، به احتمال زیاد مشتریان خودتان را هم خواهید داشت. افرادی که به شما زنگ می زنند و کار سفارش می دهند. افرادی که ممکن است از پروفایل لینکدین یا اینستاگرام و یا از همه مهم تر، از طریق واسطه ها و مشتریان سابق به شما مراجعه کرده باشند. این افراد مشتریان شخصی شما هستند.به هر حال، برخی از رایج ترین و البته بدترین اشتباهاتی که طراحان گرافیک در دوران کاری خود انجام می دهند، به شرح زیر هستند. البته توی پرانتز بگویم که این موارد بیشتر مربوط به مشتریان و سفارش های کاری در خارج از محل کار ثابت و شرکت های تبلیغاتی هستند:

۱- این که به هر قیمتی کار کنید

شاید در کوتاه مدت، به دلیل درگیر بودن با مشکلات و مسائل مالی، نیاز داشته باشید که کار طراحی را در ازای هر قیمتی که مشتری به شما پیشنهاد می دهد، قبول کنید. مثلا با خود بگویید که «بعد از رفع مشکل مالی، دوباره به روال سابق برمی گردم.» اما دو نکته را در نظر داشته باشید:اول این که مشتری شما از مشکل مالی شما اطلاعی ندارد. این خود شما هستید که در صورت پایین آوردن قیمت کارتان، به مشتری این سیگنال را می دهید که نیازمند پول هستید و بنابراین، ممکن است او را به اشتباه بیندازید. نکته دوم هم این که قیمت پایین برای یک کار، در بسیاری از موارد به معنی قیمت پایین برای همه کارها است. اگر شما یک روز به قیمت ۱۰۰ هزارتومان یک لوگوی حرفه ای برای یک مشتری طراحی کنید، مشکل است بتوانید برای آن مشتری یا هر مشتری دیگری، لوگویی را به قیمت اصلی خود طراحی کنید. نه تنها مشتری شما باور می کند که هزینه طراحی لوگو توسط شما واقعا ۱۰۰ هزار تومان است، بلکه خود شما هم در پس زمینۀ ذهنتان این موضوع را باور می کنید. از طرف دیگر، ممکن است این کار شما یعنی پایین آوردن قیمت کار، دیگر دوستان طراح شما را به دردسر بیندازد. بسیار دیده شده که برخی طراحان همیشه سرشان شلوغ است اما هزینه تامین مایحتاج اولیه خود را ندارند و همیشه خسته هستند. این افراد، به دلیل کار زیاد با قیمت بسیار پایین، به اصطلاح بازار را هم خراب می کنند.پیشنهاد من به شما این است که در مواقع بی پولی سعی کنید ارزش کار خودتان را در مقابل مشتریان حفظ کنید و در مواقعی که احتیاج مالی دارید، با کمی صبر و البته برقراری ارتباط و احوالپرسی با مشتریان سابق خود و یا انجام برخی کارهای تبلیغاتی برای کار خودتان، از این شرایط عبور کنید. یادتان باشد که نیاز مالی برای همه وجود دارد و همه مشاغل در برخی روزهای سال درگیر مشکلات مالی می شوند. پس با آینده نگری و صبر، این شرایط را به سلامت پشت سر بگذارید.

۲- نسیه کار کردن

هیچ چیز برای یک طراح گرافیک بدتر از این نیست که کار را انجام داده باشد و مشتری محترم پول او را نداده باشد. احساس شما در آن زمان احساس بسیار بدی است. از طرفی احتمالا کمرویی ذاتی شما اجازه نمی دهد که به مشتری زنگ بزنید و از او بخواهید که حق الزحمه شما را پرداخت کند. از سوی دیگر هم ممکن است حس پشیمانی به شما دست بدهد که چرا از اول بیعانه و یا هزینه کامل را دریافت نکردید. به این احساسات منفی این را هم اضافه کنم که ممکن است استرس این را داشته باشید که مشتری اصلا نخواهد پولی پرداخت کند. (گاهی دیده شده که این اتفاق رخ داده. بسیار!)پیشنهاد من به شما این است که همیشه در هنگام مذاکره برای کار جدید، در خلال صحبت ها، به صورت کاملا محترمانه به مشتری در مورد هزینه و حق الزحمه خود توضیح دهید و تا حد امکان سعی کنید که هزینه ای را به عنوان بیعانه از او دریافت کنید. نکته مهم هم این که سعی کنید قبل از تسویه حساب کامل، به هیچ عنوان، فایل نهایی را در اختیار مشتری قرار ندهید. چون در ضمیر ناخوداگاه بسیاری از افراد، این به معنی اتمام کار است و ممکن است مرحله آخر، یعنی پرداخت دستمزد شما از خاطر آن ها برود. باور کنید که برای مشتریان واقعی و محترم توضیح در مورد قیمت و دریافت هزینه در ابتدای کار، حس بسیار خوبی را به همراه خواهد داشت. چراکه نه تنها به او آرامش کار کردن با یک فرد حرفه ای را خواهد داد، بلکه اطلاع از هزینه ها باعث راحتی خیال او خواهد شد.

۳- کمرویی برای تماس با مشتریان و برقراری ارتباط

به عقیده من، یکی از مهم ترین مهارت های لازم برای طراحان گرافیک، مهارت برقراری ارتباط و مذاکره است. مهارتی که اکثر کسانی که در این حرفه مشغول به کار هستند در آن دچار مشکل هستند. بسیاری از اوقات، طراحان گرافیک، به دلیل ترس و استرس در مورد نحوه برخورد مشتری با آن ها و یا نوع پاسخ مشتری، ارتباطات کمی با آن ها برقرار می کنند. اما اصول اولیه کار طراحی و اصولا هر شغل دیگری که مبنای آن، مهارت های شخصی است، ایجاب می کند که مهارت های ارتباطاتی خود را بهبود داده و در این بخش حساس و حیاتی خوب عمل کنیم.پیشنهاد من به شما این است که تمرین کنید تا بتوانید با مشتریان در مورد کار خودتان صحبت کنید. یادتان باشد که مشتری به خاطر نیاز خود و مهارت شما به شما مراجعه کرده. او به صورت منطقی به این نتیجه رسیده که بهترین کسی که می تواند کار او را انجام دهد شما هستید. ایمیل، پیامک، پیام رسان ها، تماس تلفنی و گفتگوی حضوری، همه راه های ارتباطی هستند که می توانید برای برقراری ارتباط با مشتریانتان روی آن ها حساب کنید. بین این ابزارها، گفتگوی تلفنی و حضوری، از همه تاثیرگذارتر و کاربردی تر هستند.

۴- کار کردن با افرادی که کار شما یا کار طراحی را دست کم می گیرند

این مورد هم که بی ارتباط با مورد اول نیست، یکی از اشتباهات رایج طراحان گرافیک در فرآیندهای کاری خودشان است. در اطراف طراحان گرافیک همیشه افرادی هستند که طراحی را مثل بقیه شغل ها، شغلی ساده و معمولی به حساب می آورند. این افراد، معمولا کارهای طراحی زیادی در دوروبر خودشان دارند و همیشه با کوهی از کارهای کوچک و زیاد به سراغ شما می آیند و از شما توقع دارند در قبال قیمت کم، کارهای زیادی انجام دهید. این افراد معمولا کار شما را بسیار دست کم می گیرند و ترفند آن ها هم این است که بعد از مدتی با شما حالت دوستی پیدا می کنند و وقت و بی وقت از شما می خواهند که مانند یک کارگر برایشان کار کنید و کارهای طراحی آن ها را انجام دهید.پیشنهاد من به شما این است که مرز بین دوستان و مشتریان خودتان را به خوبی تعریف کنید و به کسی اجازه ندهید که ارزش کار شما را زیر سوال ببرد. مهارت شما در هر سطحی که باشد، باز هم نباید نادیده و یا دست کم گرفته شده و ارزش آن زیر سوال ببرد.شما باید قادر باشید که افرادی را که کار طراحی گرافیک را دست کم می گیرند، محترمانه از دامنه مشتریانتان حذف کنید.

۵- کار کردن بدون توافق مالی اولیه

این مورد هم به مسائل مالی شما مربوط می شود. از قدیم گفته اند، جنگ اول به از صلح آخر. یکی از بدترین تجربیات یک طراح و حتی مشتری او، می تواند این باشد که در انتهای کار طراحی، به فکر ارزش گذاری روی آن بیفتند. من به شما این تضمین را می دهم که در این شرایط، نه طراح و نه مشتری، هیچ کدام راضی نخواهند بود.پیشنهاد من به شما این است که از همان روز اول، خواه برای طراحی یک کارت ویزیت و خواه برای طراحی یک پروژۀ کامل، درمورد مسائل مالی و نحوه پرداخت، خودتان و مشتریتان را روشن کنید و همه سنگ ها را با هم وابکَنید. این کار ممکن است در برخی موارد شما را از وقت گذاشتن روی پروژه ای که قرار نیست پولی از آن نصیبتان شود، نجات دهد.

۶- بدقولی

تقریبا همه طراحان گرافیک، با این مورد دست و پنجه نرم می کنند. بدقولی، ممکن است برای برخی از طراحان، ابزاری برای القای این حس به مشتری باشد که کار ما خیلی مهم و سخت است. یا اینکه با این کار می خواهند به او بگویند که روی کارش خیلی وقت گذاشته اند. اما این موارد، همگی مواردی هستند که در دراز مدت به ضرر شما تمام خواهد شد. این که شما در ذهن مشتریانتان، یک طراح خوش قول و منظم باشید، برای برند و شخصیت شغلی تان خیلی اهمیت دارد. البته بدقولی یک طراح گرافیک، می تواند دلایل متعددی داشته باشد. از جمله عجله کارفرما که گاهی هم منطقی نیست و به قد و قواره کار نمی آید. مثلا گاهی کارفرما به شما سفارش طراحی لوگو می دهد و می گوید که آن را تا یک روز دیگر لازم دارد. عقل سلیم می داند که در ۲۴ ساعت، بهترین طراح ها هم نمی توانند لوگوی به درد بخوری تحویل بدهند.پیشنهاد من به شما این است که همان اول، با خودتان و مشتری بر سر زمان تحویل کار، به توافقی منطقی برسید. به ابعاد کار، خوب فکر کنید و ببینید که در چه زمانی می توانید کار را تحویل بدهید. باقی کار هم بر می گردد به همت خودتان و این که تصمیم بگیرید کار را در بهترین زمان ممکن طراحی کنید و به مشتری برسانید. اگر می خواهید مشتری را بیشتر خوشحال کنید، سعی کنید که کار را زودتر از زمان توافق شده به او تحویل بدهید. این کار نشان دهندۀ احترام شما به مشتری و افزایش دهندۀ اعتماد او به شما خواهد بود.

۷- عدم اطمینان در مورد قیمت ها

این که یک فروشنده، قیمت اجناسش را نداند، به هیچ عنوان برای مشتری چیز خوشایندی نیست. اگر شما به عنوان یک طراح ندانید که یک کار را با چه قیمتی می توانید انجام دهید و با شک و تردید جواب مشتری را بدهید، این شبهه را در ذهن مشتری ایجاد می کنید که احتمالا شما از اصل کار هم چیز زیادی نمی دانید. اگر در دادن قیمت کار به مشتری قاطعیت نداشته باشید، از همان اول، بذر تردید و ابهام را در کار خودتان کاشته اید.پیشنهاد من این است که یک لیست قیمت برای خودتان درست کنید و سعی کنید که هر ۶ ماه یک بار آن را به روزرسانی کنید. از طراحی لوگو گرفته تا طراحی کارت ویزیت و اوراق اداری، رابط کاربری و کلا هر کاری که بلدید. این لیست، جلوی شک و شبهه شما را در هنگام کار می گیرد. تجربه شخصی من این است که برای قیمت هایتان دامنه قرار دهید. مثلا قیمت طراحی لوگو را بین یک میلیون و پانصد تا دو میلیون و پانصدهزارتومان قرار دهید. این کار باعث می شود که به فراخور کار، مشتری و خیلی موارد دیگر بتوانید قیمت مناسبی را تعیین کنید.

۸- بی نظمی در کار

شاید این یکی را بتوان در زمرۀ بدترین ویژگی های هر شخص و به خصوص طراح گرافیک قرار داد. بی نظمی در هر چیزی قدرت تصمیم گیری، کنترل و مدیریت را از شما می گیرد. حواستان باشد که تنها اگر منظم باشید، می توانید زمان خودتان را مدیریت کنید و بر کارهایتان تسلط و احاطه داشته باشید. باید برای خودتان برنامه کاری داشته باشید و برای هر قسمت از روز کاری تان کار مشخصی داشته باشید. آدم بی نظم برای هیچ کاری وقت ندارد.پیشنهاد من به شما این است که برای شروع کار، دفتر و خودکاری داشته باشید و سعی کنید که هر کاری را که در طول روز انجام می دهید در آن بنویسید. همچنین می توانید قرارهای کاری، تحویل پروژه، تماس و سایر چیزها را در آن ثبت کنید تا یادتان نرود.محتویات این دفتر باید برای شما خیلی خیلی مهم باشد و به چیزهایی که در آن نوشته اید عمل کنید. شروع کار با دفتر ثبت کارها، می تواند برنامه ریزی و کنترل شما روی زمان کاری تان و قول و قرارهایی که با مشتری می گذارید را به شدت افزایش دهد.

۹- کار کردن در هر ساعتی از شبانه روز

اگر شما همیشه برای قبول کردن و انجام دادن کارهای طراحی مشتریان، در دسترس باشید، طولی نمی کشد که دیگر زمان و زندگی تان دست خودتان نخواهد بود. اگر هم همیشه برای مشتری در دسترس باشید، اعتبار و ارزش کاری شما در چشم او پایین می آید و بالطبع، حق الزحمه کاری شما را هم بر اساس همین پیش فرض خواهد پرداخت.پیشنهاد من به شما این است که ساعات مشخصی را برای کار کردن در نظر بگیرید. البته که من خوب می دانم طراحان گرافیک معمولا به این یک مورد نمی توانند به خوبی عمل کنند. طراحان گرافیک حرفه ای، با سیستم و لپتاپ خودشان زندگی می کنند و معمولا مثل جغد تا نیمه های شب کار می کنند. و خب از آن طرف هم خیلی به سحرخیزی اعتقادی ندارند. گرچه به شخصه معتقدم که از این مدل کار کردن کسی پولدار نمی شود و بالاخره روزی باید به وادی مقدس آدم های منظم پا بگذارید. کاری که باید بکنید این است که تصویری که از خود در ذهن مشتری ایجاد می کنید این باشد که کار کردن شما در ساعت های معدود و مشخصی از شبانه روز است.

۱۰- کار کردن به صورت رایگان برای برخی از افراد

رایگان طراحی کردن شما درست مثل این است که یک فروشنده، اجناس خود را به صورت رایگان در اختیار مردم قرار دهد. آیا در انتهای سال، برای او پولی در بساط باقی می ماند؟ مسلما نه. عزیزان من، این را از من یادگاری داشته باشید که اگر شغل شما طراحی گرافیک است، تا زمانی که خودتان نخواهید، نباید برای کسی رایگان کار کنید. اگر قاطعیت نداشته باشید و برای دوست و آشنا به صورت رایگان کار کنید، طولی نمی کشد که از کار طراحی گرافیک زده می شوید و به این نتیجه می رسید که از این کار پولی در نمی آید و بهتر است آن را ببوسید و بگذارید کنار. در ضمن! اگر یک روز برای کسی مجانی کار کنید، برای دفعه بعد، چطور می خواهید از همان شخص در قبال کاری دیگر پول دریافت کنید؟ سرمایۀ شما مهارت و زحماتی است که در راه طراح شده متحمل شده اید. این سرمایه را رایگان در اختیار کسی قرار ندهید. آقا جوکر معروف یک نقل قول دارد که می فرماد:

اگر در کاری خوب هستی، آن کار را مجانی انجام نده. If you`re good at something, never do it for free.

نقل قول آقای جوکر عزیز
نقل قول آقای جوکر عزیز

البته بعضی وقت ها خود شما دوست دارید که بعضی کارهای کوچک را که سریعا انجام می شود برای برخی از دوستانتان و یا فک و فامیل و خانواده مجانی انجام دهید.  صد البته رایگان کار نکردن، نباید شما را به یک طراح پولکی و ندید بدید تبدیل کند که یک خط در میان هی پول پول می کند. شما نباید در ذهن مشتریان، تصویری از خود بسازید که به راحتی به خود اجازه دهند که از شما کار رایگان و فی سبیل الله بخواهند.پیشنهاد من برای شما این است که در قبال افرادی که وقتی کاری را از شما می خواهند، از بحث مالی طفره می روند، قاطعیت داشته باشید و خیلی رک و راست، حساب و کتاب مالی را انجام دهید. این مورد، راه میان بری ندارد. بایستی قاطعیت به خرج دهید.

۱۱- شروع کار، قبل از قطعی شدن سفارش

این مورد هم که دیگر نیاز به توضیح خاصی ندارد. گاهی مشتری به شما زنگ می زند و در مورد کاری توضیح می دهد و بعد از این که موافقت شما را مبنی بر انجام آن کار جلب کرد، توضیح دیگری نمی دهد. طراحان ممکن است در این شرایط دست به کار شوند و کار را انجام دهند. در صورتی که نه توضیحات کافی را دریافت کرده اند و نه در مورد چارچوب و ابعاد کار به اندازه کافی با مشتری صحبت کرده اند. نه بحث مالی را با مشتری انجام داده اند و نه در مورد زمان انجام کار صحبتی کرده اند. ممکن است واقعا مشتری صرفا ایده انجام کار را داده باشد و هنوز در مورد انجام قطعی کار، تصمیم نگرفته باشد. نباید بلافاصله انجام کار را آغاز کنید. گاهی هم البته مشتری از شما توقع دارد برای ایده های خامی که او داده طرحی بزنید و به او نشان دهید. عزیزان، این کارها هم نامشان طراحی است. از شما وقت و انرژی می گیرد. مواظب باشید که برای هر کاری که انجام می دهید ولو کوچک و سریع، هزینه دریافت کنید.پیشنهاد من به شما این است که در مقابل تماس های این چنینی، اگر احساس می کنید که مشتری از شما انتظار انجام طراحی دارد، دقیقا مثل یک کار واقعی، از او اطلاعات لازم را بگیرید و به او اطلاعات لازم را بدهید. اطلاعات مالی، زمان و…

۱۲- درجا زدن

درجا زدن یعنی این که به روز نباشید. یعنی این که با نرم افزارهای قدیمی کار کنید، با اطلاعات و سبک های طراحی قدیمی کار کنید، یعنی این که خودتان را با اطلاعات و فناوری های جهانی به روز نگه دارید. اگر نرم افزارهای جدید را استفاده نکنید، اگر نتوانید ارتباط خودتان را با دنیای طراحی گرافیک و سایت های اینترنتی این حوزه حفظ کنید، اطلاعات و مهارت های شما کم کم منقضی می شوند و بعد از مدتی، ابزارها و امکانات جدید نرم افزارها را بسیار پیچیده خواهید یافت.پیشنهاد من هم به شما این است که به صورت منظم نرم افزارهای خودتان را به روز کنید، به سایت های مهم و مرتبط دنیای طراحی گرافیک مانند behance، Graphic River و مانند آن سر بزنید و طرح های جدید را ببینید و از آن ها ایده بگیرید. طراحان مطرح ایران و جهان را دنبال کنید، طرح های آن ها را ببینید و ضمن این که از کار آن ها لذت می برید، از کارهای آن ها ایده بگیرید و کارهایی مانند آن ها انجام دهید. همیشه سعی کنید که خلاقیت را در کارهایتان به مدد مشاهده کارهای نو و خلاقانه دیگران، پرورش دهید.

۱۳- عدم استفاده از اینترنت در طراحی گرافیک

در این مورد هیچ توضیحی نخواهم داد. چون اگر جزو آن دسته از طراحانی باشید که از اینترنت برای کارشان استفاده نمی کنند، احتمالا در سال ۲۱۰۰ میلادی هم این مطلب هنوز به دست شما نرسیده…

۱۴- انتقادناپذیری و تعصب روی طرح ها

انتقادپذیری برای یک طراح، ویژگی ای است که یا از همان اوایل کار، سعی می کند آن را بدست بیاورد، یا این که جبر زمانه بالاخره این ویژگی را زمانی که تبدیل به یک طراح گرافیک حرفه ای شد، به او تحمیل می کند. یادم می آید آن اوایل، هر انتقادی که از طرح هایم می شد، مانند تیری بود که بر قلبم می نشست. خیلی آزرده می شدم. اما الان، به خوبی می دانم که انتقادناپذیری ویژگی طراحان تازه کار است.پیشنهاد من به شما این است که در مورد انتقاداتی که به طرح های شما می شود، اگر این انتقادها از طرف یک طراح و یا هنرمند حرفه ای است، آن ها را به دیدۀ منت گذاشته و سعی کنید که از آن ها استفاده کنید. اگر هم حس می کنید که این انتقادها از طرف یک آدم تازه وارد و یا ناوارد هستند و از روی خیرخواهی نیستند، یک گوشتان در باشد و یک گوشتان دروازه. باور کنید که من هم بعد از نزدیک به حدود ۱۵ سال طراحی، همچنان کارهایم مورد انتقاد کوچک وبزرگ و دوست و آشنا واقع می شود. اگر در کار طراحی تازه وارد هستید، می توانید برای این که با حس انتقادناپذیری خودتان مبارزه کنید، هراز گاهی کارهایتان را در یک سایت و یا بلاگ که مخصوص نظردهی در مورد کارهای طراحی هستند، قرار دهید تا انواع انتقادها را دریافت کنید. این وسط شاید کمی هم از کارهایتان تعریف کردند و دلتان خوش شد.

۱۵- انعطاف ناپذیری

متاسفانه باید بگویم که کم نیستند طراحان گرافیک حرفه ای که در کار خود انعطاف پذیری ندارند و حاضر نیستند به هیچ قیمتی طرح های خود را حتی کمی تغییر دهند. این ویژگی باعث می شود که مشتریان رغبتی به کار کردن با این گونه طراحان نداشته باشند. اگر در کار خود انعطاف نداشته باشید، تقریبا جلوی پیشرفت کاری خودتان را می گیرید. چرا که اصلاح و انعطاف، لازمۀ کار طراحی است. همیشه ممکن است به دلایل مختلف، مشتری از شما بخواهد که طرح خود را کمی تغییر دهید.پیشنهاد من به شما این است که ضمن این که به همه این اصلاحات با چشم بسته بله نگویید، بایستی حاشیه ای از انعطاف را در کار خود رعایت کنید تا بتوانید نظر مشتری را جلب کنید و حد اعتدال را در کار خود همیشه حفظ کنید.

۱۶- انجام دادن کاری که در مورد حساب و کتاب و پرداخت آن مطمئن نیستید

این مورد مربوط به برخی از مشتریان می شود که دریافت حق الزحمه از آن ها مستلزم صرف انرژی، وقت و گاه هزینه بسیار زیاد است. برای من این اتفاق همیشه در مورد مشتریان دولتی و شرکت هایی می افتاد که بعد از کار کردن با آن ها، از من پرداخت مالیات، مجوز کار و چیزهای این مدلی می خواستند. مشتریانی که روال کاری خود را به شما تحمیل می کنند، مشتریان خطرناکی هستند. مثلا به شما می گویند که روال شرکت ما (حتی اگر شرکت آن ها شرکتی خصوصی و کوچک باشد) این است که باید حتما کار را انجام دهید و بعد فاکتور صادر کنید و مهر رسمی همراه با کد اقتصادی و… داشته باشید تا بتوانیم حق الزحمه شما را پرداخت کنیم.پیشنهاد من به شما این است که خودتان را درگیر کارهای این مدلی نکنید. از قدیم و ندیم گفته اند: سری را که درد نمی کند، دستمال نمی بندند. به ۱۵ مورد قبلی عمل کنید. از حساب و کتاب و پرداخت مطمئن شوید و بعد با خیال راحت دست به کار شوید.

۱۷- انجام دادن کاری با قیمت کم یا زحمت زیاد به امید گرفتن کارهای دیگر و بزرگتری از همان مشتری

گاهی وقت ها برخی مشتریان به طراحان گرافیک مراجعه می کنند و از آن ها می خواهند که یک کار بزرگ و سخت را به قیمتی بسیار پایین انجام دهند. به دو بهانه: اول این که اگر این کار را انجام دهی، تعداد زیادی از این کار را با همین قیمت، به تو می سپارم تا انجام دهی. و دوم این که اگر این کار را با این قیمت انجام دهی، یک کار بسیار بزرگ تر را به تو با قیمت خوب می سپارم. تکلیف کار اول که معلوم است. کار سخت با قیمت کم، یک دانه اش هم زیاد است؛ چه برسد به تعداد زیاد. بسیاری از طراحان گرافیک در این مواقع، کمی درگیر طمع شده و از کار طاقت فرسایی که در صورت درست بودن وعده مشتری در انتظارشان خواهد بود، اطلاع ندارند. در مورد وعده دوم هم، تجربه به من ثابت کرده که این جور مشتریان که حساب کار اول را به کارهای دیگری می سپارند، برای کار شما ارزش لازم را قائل نیستند و در اکثر مواقع هم به وعدۀ خود عمل نمی کنند.پیشنهاد من به شما این است که هیچ گاه درگیر وعده های غیر رسمی برخی از افراد نشوید. چرا که دقیقا مصداق بارز وعده سر خرمن است و نود و نه درصد مواقع، تنها به کار بیشتر و پول کمتر برای شما منجر می شوند.این موارد که برای شما گفتم، همه و همه مواردی بودند که در طی سالیان درازی که به عنوان طراح گرافیک مشغول به کار بوده و هستم، برای من اتفاق افتاده اند. باور کنید یا نکنید، در پس هریک از این مواردی که برای شما برشمردم، خاطره یا خاطرات تلخی از ناکامی های کوچک و بزرگ برای من نهفته است. طراحی گرافیک هم مانند بسیاری از مشاغل دیگر، کاری است که اگر درست و به خوبی انجام شود، می تواند منبع درآمد بسیار خوبی برای شما باشد. فقط باید روال منطقی کار را حفظ کنید و برای آن قاعده و چارچوبی تعیین کنید تا دچار مشکلات و اشتباهاتی که برای شما نوشتم نشوید. از این که مطلب طولانی مرا خواندید از شما تشکر می کنم و دعوت می کنم با کانتنتیفای همراه باشید و با نگاه نویی که ما به دنیای طراحی گرافیک و تلفیق آن با داده ها و اطلاعات نوین داریم بیشتر آشنا شوید. از نظرات شما برای این مطلب و همه مطالبی که در سایت قرار داده ایم، به شدت استقبال می کنم.

طراحی گرافیکطراح گرافیکطراحان گرافیک
طراح تجربه، دیجیتال مارکتینگ، رسانه‌باز (با کوتیشن مارک!).. این‌جا از چیزهایی که در مسیر مطالعات و تجربیاتم بهشان بر می‌خورم و به نظرم جالب می‌آیند می‌نویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید