?Red moon?
?Red moon?
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

خداوند رنگین کمان

یادم رفته ، بلد نیستم ... آزادی را برایم هجی کن !
این قلم ، این دفتر ... تو ماجرا را آغاز کن !
این خیابان ، این بانگ ... تو مرا فریاد کن !
من صدا ندارم ، این دست ... با دو دست بزن غوغا کن !
این کتاب ، این قانون ... قرآن را قرائت کن !
این من ، این حقم ... زندگی را زنده کن !
این ترانه ، این ساز ... خفته ها بیدار کن !
این مو، این کفن ... رخت سفید از سرم وا کن !
این من، این شب ... بخت سیاهم سپید کن !
این باران،این خورشیدِ بعد از آن... خداوندِ رنگین کمان را نشان کن !
این درمان،این دارو ... درمانِ رایگان را شروع کن !
من نبودم ، من نبودم . من هیچ جا نبودم . من گوش بودم ، خفته ای در قبر بودم .تو در میدان تو در جنگی . من اینجا با قلم ، مشق میکنم . داستان نبرد تورا ، من جار میکنم !



خداوند رنگین کمان
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم ... تا سختی کمان شما نیز بگذرد ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید