سید محمد علوی
سید محمد علوی
خواندن ۱۰ دقیقه·۵ سال پیش

جشنواره وب و موبایل ایران در اصفهان؛ حاشیه‌نگاری صریح!

دیروز (پنج شنبه) اصفهان میزبان نخستین جشنواره وب و موبایلِ استانی بود. بنیانگذاران این جشنواره، چند وقت پیش در شبکه های اجتماعی اعلام کردند قراره امسال رویداد هفت شهر را برگزار کنند که در واقع نسخه استانی جشنواره وب و موبایله و اولین آن هم از اصفهان شروع میشه... .

فکر می کنم یک هفته نشده بود که آگهی ثبت نام در رویداد اصفهان (به عنوان نخستین شهر) را در پیج فضای اشتراکی آبی‌سفید (یا شاید پیج محمد کرمانی، بنیانگذار آبی‌سفید) در اینستاگرام دیدم و قاعدتا رفتم و ثبت نام کردم.

تقریبا همه خوبان جمع بودند... دو پنل و چند سخنرانی که جذاب ترین آن برای من صحبت های ژوبین علاقمند (مدیرعامل اسنپ)، علی آجودانیان (بنیانگذار اینجا! یعنی ویرگول) و هادی ناجی (مدیرعامل تپ پرشیا) بود.

در کل از اینکه در این رویداد شرکت کردم راضی هستم هرچند طبق معمولِ چنین برنامه‌هایی، در کنار خوبی هایی که داشت و حض وافر بودم، نقدهایی بدان وارده.

دوست داشتم مشاهداتم را، به قدر توان و ان‌شاءالله از روی انصاف بنویسم چون احساس می‌کنم حرفهای درگوشی و پچ‌پچ‌ کردن‌هایمان در لابلای برنامه های دیروز، شاید یک لحظه، حال‌عوض‌کن باشه! اما قطعا نه به درد برگزار‌کنندگان جشنواره می‌خوره و نه کمکی به بهبود برگزاری چنین ایونتهایی در شهر اصفهان می‌کنه.

خواهش میکنم اگر چیزی را از قلم انداخته ام، یا کامنت بگذارین و یا دست به کار بشین، خودتون یه پست بنویسین و با هشتگ #iwmf98 به اشتراک بگذارین؛ پیشاپیش دمتون گرم.


خب بریم سراغ مشاهدات:

۱- قبل از اینکه برسم به محل برگزاری (اتاق بازرگانی اصفهان) نمیدونم چرا احساس می‌کنم رویداد، راس ساعت برگزار میشه! (در سایت ایوند نوشته بودند برنامه از ۹ تا ۵ بعدازظهر و من تقریبا نه و نیم رسیدم) اما متاسفانه اینطور نبود و اگر بخوام تاخیرم رو هم جمع بزنیم، سرجمع یک ساعت با تاخیر شروع شد. آقای مجری (آرش خان سروری) دلیل آورد که مشکل در صدور و توزیع بلیط ها بوده اما بعدتر و در لابلای صحبت های سخنرانان ابتدایی، متوجه شدیم جناب وزیر اقتصاد، تشریف آوردند اصفهان و قطعا بی تاثیر نبوده چون ایشون در ساختمان کناری محل برگزاری رویداد، جلسه داشتند (نشست شورای گفتگوی دولت و بخش خصوصی)

۲- ابتدای برنامه هشتگ رویداد رو معرفی کردند و قرار شد حاضران نظراتشون درباره برنامه رو، جزیی و کلی، در توییتر بنویسند و این هشتگ رو هم بگذارند پای اون. (باحاله واقعا، بالاخره این توییتر خوبه، بده، زشته، چیه؟ یه دفعه‌ای یاد برنامه پارادکس کامبیز حسینی در رادیو فردا افتادم!)

از این ها بگذاریم، این موضوع هشتگ واقعا عالیه و خدا پدر و مادر سازندش رو بیامزه، چقدر کاربردیه به خدا... . همین جا می خوام یه پیشنهاد بدم؛ نمیدونم تا چه اندازه عملیاتیه اما به نظر میاد در رویدادهایی مثل جشنواره وب و موبایل، پیام‌هایی که با یک هشتگ مشخص، تولید و ارسال می‌شن رو باید یه جور بهتری نمایش داد... مثلا، این نمایشگر بزرگی که گذاشتند مقابل حضار، مثل تلویزیون و این شبکه های خبری، پیام ها رو بیان زیرنویس کنند... بعد آقای مجری بیاد از بین اینها چندتایی رو انتخاب کنه و بخونه... حالا چرا این پیشنهاد رو دادم... برای اینکه در حین صحبت های سخنرانان، خلق‌الله، مداوم، سر در موبایل نباشند! یه توییت که زدند، برگردند به برنامه، خلاص!

۳- قاعدتا هیچ کدوم از ماها که اومدیم رویداد، با گرفتن اسپانسر توسط برگزارکننده مخالف نیستیم اما در این دوره و زمونه بهتره یه کوچولو در معرفی اسپانسرها و خدماتشون خلاقیت به خرج بدیم... یه جوری در بین آیتم های رویداد بگنجونیمشون که دلو نزنه! آخه طرف اومده میگه میخوام براتون درباره صادرات محتوا صحبت کنم، بعد کلی داره درباره درآمد ارزی و پول درآوردن و... حرف میزنه که چه می شود و یه فرصت استثنایی و... است، بعد یه جای دیگه حرفش می‌گه: البته پول درآوردن در این حوزه هم خیلی آسون نیست! ای بابا، عزیزجان، الان شما چه مزیتی رو برای ما درباره خدمات شرکتت یا سرویست تشریح کردی؟ بهتر نیست یک بار اونی که میخوای بیای داخل جمع بگی رو برای چند نفر غربیه اجرا کنی، ببینی واکنش اونها چیه بعد بیای رسانه‌ای‌ش کنی؟ دوستان برگزار کننده بهتره روی این جور اسپانسرها دقت بیشتری به خرج بدن و به همین راحتی و چون صرفا حامی هستند، پول دادند یا یه بخش از هزینه ها را تقبل کردند، میدون رو ندن دستشون؛

یه حرف هایی میزنن که خدا خدا می‌کنی زود تموم بشه بره بشینه سر جاش!

باور کنید نه برای اون برند حامی خوبه و نه برای اعتبار رویداد.

۴- صحبت های ژوبین علاقمند رو خیلی دوست داشتم اما با کمال احترام احساس کردم آرش خان سروری، علیرغم سابقه و کارهای خوبی که ازش دیدم و پیگیری می کنم، به هیچ عنوان برای این گفتگو که ماهیتش انتقال تجربه بود، سناریو نداشت و به قولی کلی سوال می پرسید و خودش گویی پلن نداشت! بعد هم که مدام از حاضران می خواست سوال بپرسند تا احتمالا دستش پر بشه!

از این بخش گفتگو بگذریم، حرفهای ژوبین فوق العاده برای من درس آموز بود به طوری که (در خلوت خودم با اوستا کریم) گفتم: خداجون کاش منو برمیگردوندی به ده سال پیش، تا حرف های ژوبین رو سرلوحه برنامه کاری خودم قرار میدادم... . از این آرزوی نشدنی بگذریم، حرف های ژوبین خیلی به درد بخور و درست و حرفه ای بود، کاربردی بود؛ دستت درد نکنه، علاقمندجان.

دو تا از برداشت های من از صحبت های ژوبین علاقه مند:
مدیر باید بتونه تصمیم سخت هم بگیره قرار نیست فقط انرژی مثبت بده و همه رو خوشحال نگه داره! مثلا اگر لازمه تعدیل نیرو کنه، اگر خودش نمیتونه باید از یک نفر کمک بگیره و این کار رو انجام بده؛ به دلایل مختلف، بعدا خیلی ها، حتی اونهایی که تعدیل نشدند از اون گله مند میشن چرا زودتر، تصمیم درست نگرفتی!
هیچ چیز در مدیریت روشن نیست که بخوایم بگیم فرمول داره؛ مدیریت کردن فرمول بردار نیست؛ هر تصمیم بستگی داره به مسئله‌ای که پیش آمده و جزییات مرتبط با آن

۵- پذیرایی رو دوست نداشتم، ببخشید دیگه... البته اشتباه نشه، منظورم ترکیبی که کنار هم گذاشته شده بود، نوشیدنی که انرژی زا بود اگر اشتباه نکنم با بیسکویت و فکر کنم کیکی که ترکیب خوشمزه ای رو درست نکرد. حیف بود واقعا... بعد از شنیدن چندتا سخنرانی نسبتا خسته کننده و نیز شاهد یک تجربه‌گویی دلنشین بودن، میان وعده خوشمزه، خیلی واجب بود که دیروز، پیش از ظهر نصیبمون نشد.

۶- پنل اول که مربوط می‌شد به مشکلات سرمایه گذاری (اگر اشتباه نکنم) خوب شروع شد اما تقریبا از میانه به حاشیه رفت و میشه گفت از دستور اصلی خودش خارج شد. با کمال احترام برای همشهریان خودم اما بهتر بود استارتاپهای اصفهانی که دعوت شده بودند، ترکیب دیگه ای داشتند. (این رو واجبه بگم که ما نمیدونیم در پشت صحنه، برگزارکنندگان چه بهشون گذشته.) اغلب ماها انتظار داشتیم در کنار مدیرعامل اسنپ، یک یا دو نفر بنیانگذار یا مدیرعامل استارتاپ هایی می‌نشستند که هم وزن ژوبین بودند و به عبارتید دو کفه ترازو رو متوازن می‌کردند. صحبت های شایان شنیدنی بود و مثل همیشه رک‌گویی اون، پنل رو جذاب کرد؛ دغدغه‌های آقای مدیر صندوق نوآوری، جای تامل داره و امیدوارم هر کدام از ما ها بتونیم به بهبود وضعیت استارتاپ ها در اصفهان کمک کنیم و این مشکل جذب سرمایه حل بشه. نکته آخرم هم برمی‌گرده به آقای گوهریان؛ هرچند در برخی از موارد با ایشون زاویه فکری و عملیاتی دارم اما از هوشمندی ایشون در نقل دو نکته با استفاده از تکنیک مقایسه، خوشم اومد... واقعا دست مریزاد داره... فکر نمی کنم اگر افرادی که در سالن بودند، روزی چشمشون به الکل بیفته، فقط مستی یادشون بیاد! قطعا توصیه آقای گوهریان رو هم مدنظر قرار میدن.

۷- دیدن و شنیدن داستان پی سی دانلود از زبان محمد سیاه پوری واقعا دلنشین بود و اینکه یادآوری خاطرات دوران شباب رو برای من داشت؛ خدا خیر و توان روزافزون به ایشون و تیمش بده... . هرچند نقدهایی به عملکردش وارده اما این به معنای نادیده گرفتن تلاش هایی که کرده نیست. هم پرزنت ساده و تاثیرگذاری داشت و هم علیرغم اینکه تبحر در سخنرانی نداشت اما با صداقت قشنگی حرفهاش رو زد و واقعا نتیجه گیری که داشت، به اندازه یک درس دو واحدی مدیریت، دلچسب و به یادماندنی بود. ممنونم از انتخاب سیاه‌پوری جان.

۸- پذیرایی ناهار خوب بود؛ مفید و مختصر و نکته مهم که واقعا ارزش گفتن داره، گذاشتن صندلی برای نشسته ناهار خوردن بود! اقدامی که در کمتر رویدادی اتفاق میفته و به نظر موضوع ساده و پیش پاافتاده ایه... غافل از اینکه چقدر تاثیر داره در آهسته غذا خوردن، به آرامش رسیدن و آماده شدن برای بخش دوم یک رویداد.

۹- از سخنرانی آقای جعفر مطلب زاده، مدیرکل ICT استان، جز دو نکته، چیز خاصی در ذهن ندارم: اول اینکه وزارت ارتباطات زیرساختهای لازم رو برای ایجاد کرده و در اصفهان تقریبا اوضاع خوبه و دوم اینکه ایشون در بین این همه استارتاپ، یه مجموعه کار خلاقانه ای کرده باشه به جای اینکه بیاد و سرویس های خارجی رو کپی کنه، ندیده! (نقل به مضمون)

در خصوص نکته دوم، بهتره این رو تیم های استارتاپی جواب بدن، چون الزاما چنین نیست و هستند استارتاپهایی که واقعا قبل اونها، نمونه مشابه وجود نداشته و کار جدید کردند (منظور در ایران) اما با آقای مطلب زاده از یه منظر دیگه موافق هستم که فرق اساسی وجود داره بین استارتاپ و کسب و کار؛ و خیلی وقت ها این دو تا با هم اشتباه گرفته می‌شه؛ باید قبول کنیم اگر کاری رو شروع می کنیم که فقط به پول نیاز داره تا اصطلاحا بیفته روی غلتک و بره جلو، اسم اون دیگه استارتاپ نیست؛ مثل برخی دوستان که بعد از اسنپ فود و ریحون و... دنبال راه اندازی یه سرویس دلیوری غذا هستند و وقتی از نزدیک بررسی می‌کنی می‌بینی علیرغم تاکید بنیانگذار و تیم فنی، تفاوت خاصی با رقبا ندارند و مزیتی برای مشتری ایجاد نکردند فقط یا خوشبینانه سهم بازار اضافه کردند و یا رفتند و سهم بازار رقیب رو گرفتند.

اما درباره نکته اولی که آقای مطلب زاده گفتند یه موضوع تکراری اما مهم به نظرم رسید بیان کنم، ان‌شاءالله این مطلب رو می‌بینند و اگر قبول دارند دست به کارش میشن... . ایشون گفتند کارهای زیرساختی خیلی خوبی شده؛ والا ما که خیلی خبر نداریم، از دوستان دور و اطراف هم پرسیدم اونها هم بی خبر بودند یا کم خبر... . خواهش می‌کنم ایشون یه مقدار روی PR زیرمجموعه‌شون کار کنند و به صورت مستمر و کاربردی اطلاع رسانی کنند؛ تاکید می‌کنم مستمر و کاربردی؛ مثلا بیان یه ایمیل از همه استارتاپ های اصفهانی بگیرند و حتی یک جایی رو سایتشون ایجاد کنند برای درج ایمیل و به صورت هفتگی یا دو هفته یکبار درباره بسترها و زیرساختهایی که راه اندازی شده و نوع و شکل خدماتی که می تونن به استارتاپها بدن، اطلاع‌رسانی کنند. حتی اگر این افتخار رو به من بدن حاضر هستم به صورت افتخاری در خدمتشون باشم برای تولید پادکست ویژه برای مدیریت ICT استان تا ارتباط نزدیک تری با بدنه استارتاپی استان برقرار کنند. این عبارت زیرساخت و خدمات و... خیلی کلیه و بعضا در چنین رویدادهایی به درستی تشریح نمیشه... . شاید باید از راههای دیگه که پیشنهاد من همان PR یا روابط عمومیه استفاده و ذهن ها رو روشن کنند.

۱۰- در پنل دوم حرف های خوبی زده شد اما متاسفانه باز، آرش خان سروری خیلی مسلط بر محتوا و گفتگوی دوستان نبود و در نهایت به جمع بندی خوبی نرسید. به نظرم برگزاری پنل، علیرغم بار محتوایی بسیار بالایی که داره، اگر درست مدیریت نشه، تبدیل میشه به میدان جنگ و هیاهو و خروجی هم، در خوشبینانه ترین حالت، حرف و حرف و حرف!

۱۱- پذیرایی دوم خوب بود؛ قهوه دلچسبید اون هم از نوع دمی؛ مرحبا

۱۲- شاید ارائه علی آجودانیان و هادی ناجی، به ترتیب بنیانگذاران ویرگول و تپ پرشیا برای من، به عنوان یک ایرانی و بعد یک اصفهانی، هم غرور به همراه داشت و هم انگیزه برای اینکه تلاش بیشتری کنم و به اهدافی که در ذهن دارم برسم. دست مریزاد بچه ها... . در مدت کوتاهی که آبی‌سفید بودم و از نزدیک این دوستان رو می‌دیدم، برای من الگو بودند هرچند از نظر سنی، من بزرگتر هستم و برپایه قاعده سنت، من باید الگو باشم برای اونها... . هر دو بچه های گل و دوست داشتنی هستند... همکارانشون هم مثل خودشون... . ان شاءالله که همیشه چرخشون بگذره... . مایه افتخاره نصف جهان و ایران هستید.

۱۳- متاسفانه توفیق نداشتم صحبت های آقای انواری رو ببینم و بشنوم؛ دیشب در توییتر دیدم چند نفری از شرکت‌کنندگان تعریف کرده بودند از صحبت های ایشون... . حیف شد... به ایشون هم خداقوت می‌گم و تشکر از بچه های برگزارکننده که آقای انواری رو دعوت کردند؛ و نیز هم مراسم معرفی استارتاپهای برتر اصفهانی از نگاه جشنواره وب و موبایل.


رویدادنگاری من، اگر تندی داشت یا در جاهایی دل آزرده کرد رو به بزرگی خودتون ببخشید آقای شایان شلیه، آقای میلاد احرام پوش، آقای آرش سروری، آقای محمد کرمانی و هر آقا یا خانوم دیگری که زحمت برگزاری جشنواره وب و موبایل در اصفهان را به جان خریدید و محبت داشتید که اصفهان اولین شهرِ رویدادِ هفت شهر باشه.

یک تشکر ویژه هم از بچه های تیم اجرایی رویداد... از تک تک شون و به ویژه از محمد زمانی... خداقوت... .

هر چه نوشتم رو بگذارید پای نقد منصفانه (ان‌شاءالله) و نه چیز دیگری... . به قول آن صحبت معروف، من استارتاپی نیستم اما همه استارتاپی ها رو دوست دارم و همواره سعی کردم در کنارشون، یاد بگیرم.

احیانا اگر چیزی یادم اومد اضافه می‌کنم.

سیدمحمد علوی هستم، محقق روابط عمومی و پادکستر و بنیانگذار رادیونمودار؛

از همراهی‌تون متشکرم.


عکس تیتر: از توییتر میلاد احرام پوش


iwmf98پی سی دانلوداسنپویرگولتپ پرشیا
مشاور ارتباطات برند و توسعه و بازاریابی محصول
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید