اگر تا به حال در دوره های مدیریت پروژه چابک یا چارچوب های آن نظیر اسکرام شرکت کرده باشید احتمالا با Cynefin Framework و Stacey Matrix آشنا شده اید. آنچه که من بیشتر دیده ام توجه بیشتر نسبت به چارچوب Cynefin بوده است و به قابلیت های Stacey Matrix کمتر پرداخته شده است. Stacey Matrix یک روش بسیار خوب برای درک دامنههای مختلف کاری می باشد و برای کمک به قانع کردن دیگران در سازمان شما برای پذیرش تجربهگرایی (به عبارت دیگر، رهنمود شدن توسط تجربه) مفید می باشد.
تجربهگرایی اصل اسکرام است. هر رویداد اسکرام فرصتی برای بررسی کار شما و تصمیمگیری جدید با توجه به یادگیری بیشتر در مورد محصولی است که در حال ساخت آن هستید. در ابتدا تغییر جهت، بر اساس تجربه (تجربهگرایی) ممکن است سخت باشد تا نفرات تیم را متقاعد کنید، اما نتایج مثبت به شما کمک خواهند کرد تا آنها را متقاعد کنید.
ماتریس استیسی یک ابزار است که در فرآیند مدیریت پروژه و تصمیمگیری استفاده میشود تا سطح پیچیدگی مرتبط با یک پروژه را تعیین کند. این ابزار توسط رالف دی استیسی توسعه داده شده است و بر پایه این فرضیه است که انواع مختلف مسائل نیاز به انواع مختلفی از راه حل دارند.
ماتریس استیسی مسائل را به چهار دامنه طبقهبندی میکند:
۱. ساده (Simple): مسائلی هستند که به راحتی با استفاده از روشهای استاندارد یا بهترین شیوههای عملی حل میشوند.
۲. بغرنج (Complicated): این مسائل نیاز به تخصص و دانش تخصصی برای حل دارند. آنها میتوانند به بخشهای کوچکتر تقسیم شده و با تجزیه و تحلیل و برنامهریزی حل شوند.
انواع مختلف مسائل نیاز به انواع مختلفی از راه حل دارند
۳. پیچیده و پویا (Complex): این مسائل شامل چندین عامل مرتبط هستند و در طبیعت آنها پیشبینیناپذیر است. برای پیدا کردن راهحل، نیاز به آزمایش و رویکردهای قابل تطبیق و یادگیری پیوسته است.
۴. آشفته (Chaotic): این مسائل به طور کامل پیشبینیناپذیر هستند و نیاز به عمل فوری دارند تا خسارات بیشتری جلوگیری شود. راه حل این مسائل اغلب از طریق آزمایش و خطا ظاهر میشود.
در حالتی که پروژه ها نزدیک به قطعیت هستند، روابط علت و معلول دقیقاً شناخته شده باشند، و در گذشته پروژه های مشابه انجام شده باشند. در اینصورت، معمولاً از تجربیات گذشته میتوان برای پیشبینی نتیجه یک پروژه جدید استفاده کرد. روشهایی مانند تخمین پارامتریک و ... به پیش بینی و پیشبرد این پروژه ها کمک خواهد نمود.
پروژه هایی که دور از قطعیت هستند، نیاز به ارائه چیزی جدید و نوآورانه دارند (یا حداقل چیزی که برای سازمان میزبان پروژه جدید باشد). اغلب، روابط علت و معلول مبهم هستند و تجربیات گذشته در برنامهریزی کمکی نمیکند.
اعضای یک گروه، تیم یا سازمان ممکن است نظرات مختلفی در مورد هدف پروژه و چگونگی دستیابی به آن داشته باشند. نحوه حکمرانی، سبک مدیریت و رویکرد به مدیریت پروژه به توافقات بین اعضای گروه و تیم بستگی دارد.
لذا ماتریس استیسی به مدیران پروژه کمک میکند تا سطح پیچیدگی یک پروژه را شناسایی کرده و بهترین رویکرد برای حل مسئله را انتخاب کنند. این ابزار معمولاً به همراه ابزارهای مدیریت پروژه دیگری مانند روشهای Scrum و Agile برای مدیریت پروژههای پیچیده به کار گرفته میشود.
منبع جهت مطالعه بیشتر:
Stacey RD. Strategic management and organisational dynamics: the challenge of complexity. 3rd ed. Harlow: Prentice Hall, 2002.