ویرگول
ورودثبت نام
فائزه محمدی
فائزه محمدیبی‌دلیل‌شدی‌همه‌دَلیلَم''.
فائزه محمدی
فائزه محمدی
خواندن ۲ دقیقه·۵ ماه پیش

درد دل دریــا...

مقدمه

ببخش اگه که اشک اومد به چشم تو

اگه ساختم جهنم از بهشت تو

اگه بین منو تو فاصلست الان

اگه زندم فقط هنوز به عشق تو

ببخش اگه تموم شد دیگه خندمون

اگه نبودم اونکه ساختی تو سرت

ببخش اگه یه وقتایی به یادمی

ببخش که عشق نذاشت باور کنم تو اشتباهمی...

ببخش اگه چشمام فقط تورو میدید تورو میخواست

ببخش که هرچقدر که من بگم ببخش کمه برات

..... .......

شروع داستان

امشب موج هایش را دیوانه وار میکوبید به ساحل...

از دنیا خسته بود..

هر ماهی که نزدیک ساحل بود را پرت کرد به ساحل و کشت...

کسی از او نپرسید درد دلت چیست؟

او دیوانه تر شد و حتی یک کشتی را در خودش غرق کرد...

چه بود درد این دریا؟

انقدر دریا دیوانه شده بود که ساحل از او پرسید

چت شده که انقدر دیوانه وار اب هایت را روی من میریزی؟!

دریا جواب داد

امروز فهمیده ام چقدر به درد نخورم...

هرکس زیاد نزدیکم شود میمیرد...

ماهی هایی که نزدیک توان را نمی توانم نجات و موج انها را به نزد تو میاورد...

وقتی طوفانی شوم کسی نزدیکم نمیایید...

وقتی باران بهم سر میزند کسی دیگر برای خوش گذرونی پیشم نمیایید...

ساحل خندید و گفت

دروغ نگو تو اینها را از اول عمرت میدانستی متولد شدی... بگو چت شده ؟

دریا ارام شد و گفت

امشب امده بود... با ان دست در دست هم...

ساحل تعجب کردو گفت

پس بد سالها دوتا مرغ عاشق بهت سر زدن و دیوانه شدی؟

دریا پوزخندی زد و گفت

پسره بهش اعتراف کرد بلخره دوستش داره ...

ساحل متعجب گفت

بعدش چه شد؟

دریا تعریف کرد...

دختر قبول کرد و هر دویشان خوشحال بودند

تصمیم گرفتن در من اب تنی کنند

اما نمیدانم چه شد یهو موج از دستم در رفت و دختر را تا وسط دریا بردم....

و دختر غرق شد...

ساحل خشکش زد و به دریا خیره شد...

دریا ادامه داد...

پسره تا چند روز از لب دریا تکان نخورد...

تو که شاهدی ساحل

۲سال پنهانی رابطه داشتن

اون شبی که خانواده دختره مخالفت کردند رو یادته؟

پسر اومد اینجا و کلی گریه کرد

یادته چقدر پیش ما خاطره داشتن؟

اما منه نامرد همه چیو خراب کردم ساحل...

ساحل دیگر با دریا هم کلام نشد...

هرچه دریا اورا صدا زد ساحل جوابی به دریا نداد....

ساحل هم با دریا قهر کرده بود... مانند دریا که خود با خودش قهر بود...

دریا از خودش بدش امده بود که عشق پسر را از ان گرفته بود... ان هم بعد ان همه سختی که برای دختر کشید....

دریاغرقدخترپسر
۷
۰
فائزه محمدی
فائزه محمدی
بی‌دلیل‌شدی‌همه‌دَلیلَم''.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید