شاید خیلی از موقعها شده که راجع به استعفا دادن از کارمون فکر کنیم. صبحها که داریم میریم سرکار یا عصرها که داریم برمیگردیم، توی مترو، اتوبوس، پشت ترافیک. مخصوصا اگر روز کاری خوبی هم نداشتیم. این داستان ممکنه پیش بیاد و گذرا باشه ولی گاهی میتونه مستمر باشه و به یه احساس نسبتا دائمی تبدیل بشه.
حالا تکلیف چیه؟ چیکار کنیم ؟
بریم نامه استعفامون رو بنویسیم و بریم اتاق مدیرعامل رو نامه رو بکوبیم رو میزش یا نه. عین یه بچه کارمند نمونه و سر به زیر بریم سرکارمون و رئیس که اومد یه احترام ریز و مجلسی بهش بزاریم. اینا اون حالتهای مختلفی بود که به ذهنم رسید وگرنه ممکنه هزارتا راه باشه و شما از من بهتر میدونید. بگذریم
در ادامه 5 تا نشونه رو به شما معرفی میکنم که تا حدی بفهمیم بریم دنبال کار جدید یا نه؟
قبل از اینکه تصمیم بگیرید از محل کارتون استعفا بدید به این فکر کنید که میشه نقش یا کار جدیدی همونجا بپذیرید که رشد و یادگیری داشته باشید؟ با مدیرتون مستقیم در این باره حرف بزنید تا در پروژه یا مسئولیت جدید از شما استفاده کنه.
زمانی که کارتون رو شروع کردید به این فکر کنید که چه کسی بودید. اون موقع اهداف و آرزوهای شما چی بود؟ چه اهدافی رو در این مسیر بهش رسیدید؟ جواب درست به این سوالات میتونه به شما کمک کنه تا بفهمید کار دیگه ای دارید یا نه؟
اخیرا مدام کارهایی که بهتون سپرده میشه رو به تعویق میندازید؟ گاهی اوقات، شما نیاز به یک حواس پرتی مثل ایک مرخصی دارید تا دوباره سرحال بشید و برگردید سر کارتون اما گاهی به استراحت دائمی فکر می کنید و این جرقه ی اولیه رفتن سراغ کار جدیده.
طفره رفتن از کار یه چیزه ترس و فرسودگی چیز دیگه ای. اگر دائم در شروع روز کاری احساس ترس می کنید، وقت اونه جدی به تغییر نقش خود فکر کنید. زندگی کوتاه و ارزشمنده نباید با این احساس زندگی کرد.
از خودتون بپرسید: آیا در محل کار، حرف ها و رفتارهایی که انجام میدید، همونا رو در زندگی شخصیتون انجام میدید یا نه؟ اگر کاری که دارید انجام میدید به ارزش های اخلاقی شما ضربه میزنه، وقتشه به فکر کار جدید باشید.
شما از اون دسته آدمهایی هستید که دائم کار عوض میکنید یا نه دوست دارید جایی ثابت بمونید به مدت طولانی؟
انتهای یادداشت/ 11 اسفند 1400