رابرت سی. مارتین در فصل سوم کتاب "The Clean Coder"،رابرت سی. مارتین به اهمیت "بله" گفتن در شرایط مناسب و به شیوهای حرفهای میپردازد. در حالی که فصل قبلی بر اهمیت "نه" گفتن تمرکز داشت، این فصل نشان میدهد که چگونه "بله" گفتن نیز به همان اندازه مهم است، به شرطی که با تعهد و مسئولیتپذیری همراه باشد.
تجربهی اختراع یک محصول جدید
مارتین فصل را با داستانی از ابتدای دهه ۸۰ میلادی آغاز میکند، زمانی که او و دو همکارش در شرکتی به نام Teradyne مشغول به کار بودند و اختراع جدیدی به نام "Electronic Receptionist" یا به اختصار ER را توسعه دادند. این دستگاه به نوعی اولین سیستم پیامگیر صوتی (voice mail) بود که تماسهای ورودی را پاسخ میداد و کاربران را به مقصد مورد نظرشان راهنمایی میکرد.
با وجود قابلیتهای متنوع و کاربردی این دستگاه، شرکت Teradyne نتوانست آن را به خوبی بازاریابی کند و پروژه به تدریج به چیزی دیگر تبدیل شد. مارتین در این زمان به مدیرعامل شرکت مراجعه کرد و تلاش کرد تا او را متقاعد کند که پروژه ER را دوباره راهاندازی کنند. اما برخلاف انتظارش، مدیرعامل از او خواست که یک طرح کسبوکار ارائه دهد که نشان دهد چگونه میتوان از این پروژه درآمدزایی کرد. این درخواست او را در موقعیتی قرار داد که باید به تعهداتی پاسخ میداد که به آنها اطمینان نداشت.
زبان تعهد (A Language of Commitment)
مارتین با کمک از روی اُشروو، به بررسی مفهوم تعهد در کلام و عمل میپردازد. "زبان تعهد" به این معناست که وقتی چیزی را میگوییم، باید معنای واقعی آن را بدانیم و آن را عملی کنیم. این موضوع شامل سه مرحله است:
او به نمونههایی اشاره میکند که در آنها افراد از عباراتی مانند "امیدوارم انجامش دهم" یا "باید این کار را انجام دهیم" استفاده میکنند که نشاندهندهی عدم تعهد واقعی است. چنین عباراتی معمولاً مسئولیت را به گردن دیگران میاندازد یا نشان میدهد که فرد به طور کامل به وظیفهاش متعهد نیست.
تشخیص عدم تعهد
کلمات و عبارات خاصی وجود دارند که به وضوح نشان میدهند یک فرد به تعهدی که میدهد پایبند نیست. این کلمات شامل "باید"، "امیدوارم"، و "بیایید" هستند. مارتین تأکید میکند که افراد حرفهای باید به جای استفاده از این عبارات، از جملات واضح و متعهدانه استفاده کنند، مانند "من این کار را تا روز سهشنبه انجام خواهم داد."
چگونه "بله" بگوییم؟
مارتین و اُشروو توضیح میدهند که وقتی میخواهید به یک درخواست "بله" بگویید، باید مطمئن باشید که میتوانید به آن متعهد باشید. "بله" گفتن به معنای پذیرش مسئولیت کامل و انجام تعهد به بهترین شکل ممکن است. برخی از توصیههای آنها برای تعهد مؤثر به شرح زیر است:
اهمیت استفاده از زبان تعهد
این فصل بر اهمیت استفاده از زبان تعهد در محیط کاری تأکید دارد. مارتین بیان میکند که تعهد واقعی با استفاده از جملات دقیق و شفاف نشان داده میشود. برای مثال، به جای گفتن "من سعی میکنم این کار را انجام دهم"، باید بگویید "من این کار را تا روز دوشنبه انجام میدهم."
او همچنین بر این نکته تأکید میکند که حرفهایها باید از شکستن تعهدات خود جلوگیری کنند، حتی اگر این به معنای صرف زمان بیشتری برای کار باشد. به عنوان مثال، در شرایطی که فردی باید بیش از حد معمول کار کند تا به تعهد خود عمل کند، باید با در نظر گرفتن تواناییها و انرژی خود این تصمیم را بگیرد.
تعهد با انضباط
مارتین نتیجه میگیرد که حرفهایها نباید به هر درخواستی "بله" بگویند. با این حال، آنها باید با خلاقیت تلاش کنند تا "بله" گفتن را ممکن کنند. وقتی حرفهایها "بله" میگویند، از زبان تعهد استفاده میکنند تا هیچ شکی در مورد آنچه قول دادهاند باقی نماند.
این فصل نشان میدهد که "بله" گفتن به معنای قبول مسئولیت واقعی است و برای موفقیت در حرفهی توسعه نرمافزار، باید به خوبی یاد بگیریم که چگونه به درستی و با تعهد "بله" بگوییم.