محمد محمدی | جامعه شناس شهری

گسترش تجارت فروشگاهی و بازار مصرف، حضور زنان را در فضا شهری رقم زد، اولین بار زنان از طریق تصاحب «فضاهای مصرف» موفق شدند به فضاهای شهری ورود کنند و استراتژی خرید کردن را به نمایش دربیاوردند، فضاهای مصرفی که برای زنان به وجود آمده بود این را ایجاب میکرد که زنان به شکلی بتوانند فضا را مصرف کنند و به دنبال آن بتواند فضاها را تصاحب کنند. مصرف در چنین فضاهایی، صرفا به کالاها و ابزارها محدود نمیشود. فضاها نیز در این مکان ها «تولید» و «مصرف» می شود. با دیدگاه سادهتر، میتوان این طور درک کرد که ورود مدرنیته و بازار مصرف مدرن نوعی امر رهایی بخش را برای زنان رقم زد و زنان از طریق تصرف فضاهای مصرف توانستند به فضاهای شهری دسترسی بیشتری پیدا کنند،که قبل از این جریان زنان با محدودیت های بیشتری مواجه بوده، اما اگر با نگاه ژرفتری به مسئله نگاه کنیم، متوجه میشویم مدرنیته شاید بعضی امکانهای رهایی بخش را برای زنان اجابت کرده ولی مدرنیزاسیون باعث ایجاد نوعی نابرابری و تبعیضهای جدید که حول محور فضاهای مصرف شکل گرفته است، برای زنان خلق کرده و با مشکلات و محدودیت های نوینی که هژمونی بازار و اقتدار نهاد قدرت که تحت تاثیر «جامعه مدرن شده» قرار گرفته است برای زنان ایجاد کرده است.
ماسی در “ کتاب فضا، مکان و جنسیت” به کاوش در این زمینه میپردازد که مدرنیزاسیون چگونه زنان کارگر را در فرایند تقسیم کار صنعتی متلاشی میکند. زنان خانهدار حومه که عموما کارگران پاره وقت با دستمزد پاییناند به واسطه مشکلات فضایی و اقتصادی، روی به نظام صنعت میآورند. در این سیستم تقسیم کار، بخشهای خدماتی جدیدی شکل میگیرد که انطباق و انعطافپذیری زمان و مکان برای زنان کارگر بسیار دشوار میشود و زنان کارگر دچار بیگانگی جنسیتی شده، به طوری که مردانگی فضا ورزیده میشود و نابرابری جنسیتی اشتغال در فضا را تداوم میبخشد.
🔹 ادامه مطلب را در نشریه انجمن انسان شناسی دانشگاه تهران