
محمد محمدی | پژوهشگر مطالعات شهری
🔹فضا در معنای عامش، به سان قلمرویی تبیین میشود که انسانها مناسبات اجتماعی و نیازهای مادی و معنوی خویش را تامین میکند، غالب شدن ایدولوژیهای سیاسی نهاد قدرت بر ابعادهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در فضا، همواره به زیان مردم تمام شده و امر سیاسی که میداند فضا چطور میتواند بر شالودههای ساختار موجود بتازد یا به شکلی دیگر منفعت نهاد قدرت را بازتولید کند. همواره بر آن است که این فضای ضمنی را در سیطره خود قرار دهد. با سیاسی شدن فضاها، کارکردشان دگرگون میشود، فضاها توامأن در شکلدهی و شگلگیری کنش و روابط اجتماعی انسان در محیط تاثیر وافری دارند، پلیسی شدن فضا, نیاز و همزیستی اجتماعی انسان ها را مختل و شیوه نوین از انزوای اجتماعی را در فضای محصور اعمال میکند.
🔸مدتی است در شهر تهران فضایهای مختلفی که ماهیت فضای عمومی و اجتماعی دارند توسط نهادهای قدرت حصار یا دیوارکشی میشوند, اینبار در شهرک اکباتان، محوطهها و فضاهای سبز این شهرک در حال حصارکشی شدن است. این زیرساخت اجتماعی برای ساکنین شهرک اکباتان بسیار حائز اهمیت است. اگر بخواهیم از متن “حق به شهر” هانری لوفور وام بگیریم، شهری که حیات مدنی و همزیستی اجتماعی را تعمیم ندهد تبدیل به سوژه مصرفی منفعل شده که نوعی نیازهای فردی در راس قرار میگیرد، که این نیازها قبل از اینکه به رسمیت شناخته شود، دستکاری شدهاند. در مقابل نیاز اجتماعی بنیان و پایه انسان شناختی دارد.
🔹شهرک اکباتان به علت اینکه فضای فزاینده مورد مناقشهای در سالهای گذشته داشته، امر سیاسی بر فضای شهرک فایق شده و عمل حصارکشی ارتباط نزدیکی با امر سیاسی دارد، لذا با محدود کردن فضاهای واخواهی، شرایط موجود تغییر نمیکند، زیرا نهاد قدرت به نیاز جامعه پاسخی نداده است، از اینرو با محدود کردن این فضاهای واخواهی عملاً این کنش اجتماعی تتمیم نمیشود، بلکه در فضای دیگر بازتولید میشود. لذا درک از این فضاهای اجتماعی که تعامل انسانها در آن رقم میخورد فارغ از آنکه افراد در کدام پایگاه اقتصادی و اجتماعی قرار دارند با محصور شدن این فضاها، تعامل و حیات مدنی افراد از بین میرود.