Mohammad Peiravi
Mohammad Peiravi
خواندن ۷ دقیقه·۲ ماه پیش

باز کردن خدمات بانکی

در طی چند سال اخیر، بانکداری از حالت متمرکز خارج شده و برنامه‌های مالی غیرمتمرکز در حال ظهور هستند. از سویی دیگر، ذکر این نکته لازم است که فین‌تک‌ها تا به امروز در سه مرحله خدمات مالی را تغییر دادند: (1) دیجیتالی کردن خدمات مالی، (2) واسطه‌گری و ارتباط با سایر صنایع و (3) ارائه زیرساخت‌های مالی تعبیه شده.

با پیشرفت‌های انجام شده در اکوسیستم فین‌تک، تقریباً هر شرکت غیر بانکی تلاش کرده است خدمات مالی را در محصول خود ارائه نماید. به عنوان مثال، 83% از درآمد سال 2021 شرکت Toast فقط از خدمات مالی حاصل شده است.

اصطلاح «فین‌تک تعبیه شده» یا «خدمات مالی تعبیه شده»، اقداماتی که برای ادغام خدمات مالی در سایر خدمات شرکت‌ها و معمولاً در قالب برنامه‌های نرم‌افزاری ارائه می‌شود را در بر می‌گیرد. در این میان، شرکت‌های زیرساخت مالی به عنوان بازیگری برای تسهیل و تسریع در ارائه خدمات مالی تعبیه شده شناخته می‌شوند. شرکت‌های زیرساخت مالی شرکت‌هایی هستند که تلاش می‌کنند توانایی یک شرکت برای ارائه خدمات مالی را ایجاد کنند. در واقع این شرکت‌ها با ارائه خدمات مالی به صورت API، زمینه لازم برای فعالیت مالی سایر بازیگران غیرمالی را فراهم می‌کنند.

بررسی‌های انجام شده در روندهای بازارهای مالی نشان می‌دهد که «فین‌تک تعبیه شده» یک فرصت درآمدی جدید و معنی‌دار برای تعداد زیادی از شرکت‌های فناوری است. با توجه به اینکه پلتفرم‌های فناوری بیشتری اقدام به یافتن روش‌های جدیدی برای گسترش جریان‌های درآمدی با گسترش ارائه‌های محصول خدمات مالی خود کردند، بسیاری از بانک‌های جامعه همچنان شاهد کاهش درآمد بودند. مشارکت‌های مستقیم با شرکت‌های نرم‌افزاری، این بانک‌ها را با یک کانال توزیع مقرون به صرفه‌تر نسبت به رقابت مستقیم با بانک‌های بزرگ‌تر آشنا کرد. این شرکت‌های فناور و دیجیتال قبلاً مخاطبان خود را جذب نموده و مشتریان آنها نیازمند دریافت خدمات مالی هستند که بانک‌ها از دهه‌ها پیش این محصولات مالی را ارائه می‌کردند.

در این مشارکت‌ها، بانک‌های شریک و شرکت‌های غیربانکی رابطه مستقیمی ندارند و ارائه‌دهندگان میانجی بسیاری از مسئولیت‌های انطباق را بر عهده می‌گیرند. در این میان، بازارهای بانکی ارائه‌دهندگان BaaS هستند که مشارکت‌های مستقیم بین چندین بانک و شرکت‌های غیربانکی را از طریق یک پلتفرم ایجاد می‌کنند.

هنوز «فین‌تک تعبیه شده» به بلوغ کامل نرسیده است و در این میان چالش‌هایی از مسائل نظارتی و افزایش هزینه‌های انطباق گرفته تا کند شدن بازارهای تأمین مالی برای شرکت‌های فین‌تک، در دستیابی به پتانسیل‌های کامل این روند وجود دارد. با این حال، در حالی که موانع نظارتی منجر به برخی چالش‌های کوتاه‌مدت به ویژه برای ارائه‌دهندگان خدمات مالی میانی شده‌اند، بسیاری از بازیگران کلیدی بر اهمیت مشارکت‌های مستقیم بین شرکت‌های فین‌تک و بانک‌ها تأکید دارند.

طلوع فین‌تک

در واقع، فناوری از سال ۱۸۶۵ شروع به شکل‌دهی بازارهای مالی کرد، زمانی که اولین ارتباط، زمان ارسال پیام بین اروپا و آمریکای شمالی را از ۱۰ روز به چند دقیقه کاهش داد. این نوآوری‌ها، زمینه را برای ورود بانکداری به عصر دیجیتال در دوران رونق «دات‌کام» آماده کردند. فین‌تک، آنطور که امروز شناخته می‌شود، در آغاز قرن ۲۱ شکل گرفت. در سال ۱۹۹۶، اولین بانک‌های بزرگ به سمت آنلاین شده حرکت کردند. با این حال، در حالی که عصر «دات‌کام» تعداد شرکت‌های خدمات مالی را که از فناوری استفاده می‌کردند را افزایش داد اما استفاده از خود فناوری مالی هنوز در مراحل اولیه بود.

در پایان قرن بیستم، موج اول فین‌تک در حال قدرت گرفتن بود، زیرا خدمات مالی شروع به انتقال به سمت آنلاین شدن، کردند. هدف این بود که «یک بانک آنلاین با خدمات کامل که حساب‌های جاری و پس‌انداز، کارگزاری و بیمه را ارائه می‌داد» در دسترس مشتری باشد. همین هدف باعث شد تا بانک‌های سنتی به سمت دیجیتالی شدن حرکت کنند و در این میان، بانکی مثل ING پروژه «بانکداری مستقیم» را با ارائه خدماتی که نیازی به مراجعه مشتری به شعبه بانک نداشت و مشتری می‌توانست از طریق تلفن یا در نهایت به صورت آنلاین به آنها دسترسی داشته باشد، آغاز نمود. در حرکت به سمت دیجیتالی شدن و ارائه خدمات آنلاین بانکی، فین‌تک با مفهوم امروزی توسعه یافت.

همکاری بانک‌ها با فین‌تک و سایر صنایع

درآمد بهره (Interest income) حدود 75% از درآمد یک بانک را تشکیل می‌دهد. با افزایش بانکداری دیجیتال، رقابت بین بانک‌ها افزایش یافته است و حاشیه درآمد بهره شروع به کاهش کرده و منجر به کاهش سپرده‌ها در بانک‌ها شده است. برای همین بانک‌ها به فکر ایجاد جریان‌های درآمدی جدید افتادند.

با تبدیل شدن ارائه خدمات مالی به یک فرصت بزرگ‌ برای شرکت‌ها، به تدریج مشخص شد که استارتاپ‌های اولیه فین‌تک مجبور هستند در زمینه ایجاد زیرساخت برای پشتیبانی از خدمات مالی ارائه شده، چرخ را دوباره اختراع کنند. در اصل، ارائه‌دهنده زیرساخت می‌تواند دسترسی به خدمات مالی کاملاً جداگانه مانند کارت‌ها، معاملات رمزنگاری، کارگزاری، سپرده‌ها و سایر موارد را فراهم کند. در این میان، بانک‌ها متوجه شدند که در برخی موارد، فین‌تک‌ها در ارائه و مدیریت محصولات مالی و برنامه‌های کاربردی برای مدیریت تجربه مشتری بهتر عمل می‌کنند. لذا همکاری با فین‌تک می‌توانست فرصت مناسبی برای رشد بانک باشد.

از سویی دیگر، کم کم سایر صنایع به ارائه خدمات مالی ورود کردند. اما یک چالش وجود داشت و آن هم اینکه برای ارائه خدمات مالی نیاز به دریافت مجوز بانکی بود و این بدان معناست که دستیابی به مجوز بانکی معمولاً نه از نظر زمان و نه از نظر هزینه برای شرکت‌های غیربانکی امکان‌پذیر نیست. همین نکته باعث شد که بانک‌ها به سمت همکاری با سایر بازیگران برود. به عنوان مثال، اوبر متعهد به ایجاد مجموعه‌ای از محصولات مالی برای رانندگان برای دسترسی به درآمدهای بلادرنگ از طریق یک کارت نقدی با برند اوبر بود. برای همین، Uber توانست با همکاری یک بانک حامی مانند Green، این فرآیند را ایجاد نماید و در کنار ارائه خدمات مالی از طریق کارت نقدی اوبر به رانندگان، تجربه کاربری را تغییر داده و باعث حفظ مشتری شد.

بانکداری به عنوان یک سرویس (BaaS)

از سال 2014، با راه‌اندازی شرکت‌هایی مانندSynapse و همکاری Green Dot با Uber، ارائه‌دهندگان BaaS نقش مهمی در چشم‌انداز مالی تعبیه شده ایفا کردند و به عنوان واسطه‌هایی عمل می‌کردند که بانک‌ها را به شرکت‌های فناور مالی و غیربانکی که می‌خواستند محصولات مالی ارائه دهند اما مجوز بانکی نداشتند، متصل می‌کردند.

ایجاد بازی برد – برد بین بانک و صنایع

تاکنون، بانک‌هایی که در BaaS مشارکت داشتند مانند Green Dot و Cross River Bank، از افزایش وام‌ها و سپرده‌ها و همچنین کاهش هزینه‌های جذب مشتری بهره‌مند می‌شدند. در واقع، بزرگترین محرک‌های درآمد، وام‌های تجاری و رشد سپرده‌ها هستند. در مقابل، بانک‌هایی که از BaaS پشتیبانی نمی‌کردند، شاهد کاهش رشد سپرده‌ها به میزان 0.8 درصد بودند.

این افزایش سپرده‌ها و افزایش بازده دارایی‌ها برای بانک‌هایی که BaaS ارائه می‌دهند، در نهایت جذب مشتری را مقرون به صرفه‌تر کرده است و امکان رشد را در جایی که قبلاً رکود وجود داشت، فراهم کرده است. هر بانک بسته به اینکه آیا از وام‌دهی، حساب‌های مشتری یا تجاری و سایر خدمات پشتیبانی می‌کند، جریان‌های درآمد متفاوتی ازBaaS خواهد داشت. به عنوان مثال، در زمینه پرداخت، شرکت‌های غیربانکی معمولاً 70% از کارمزد را دریافت می‌کنند، در حالی که ارائه‌دهنده BaaS و بانک شریک 30% باقی‌مانده را تقسیم می‌کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که برخی از شرکت‌های غیربانکی به دلیل شرایط گستردگی خود تا 90% از درآمد را دریافت می‌کنند. علاوه‌براین، بسیاری از مزایایی که بانک‌ها از مشارکت در BaaS دریافت می‌کنند ناشی از اثرات ثانویه مرتبط با این همکاری است.

از آنجایی که بسیاری از بانک‌های سنتی اخیراً استراتژیBaaS را برنامه‌ریزی کرده‌اند، اما معمولاً پشته فنی یا تیمی برای رقابت با سایر بازیگران در این فضا را ندارند برای همین از ظرفیت ارائه‌دهندگان میانی استفاده می‌کنند و همین نکته باعث شده است که در مرکز چالش‌های نظارتی باشند.

در این میان، بانک‌هایی هم هستند که از آنها به عنوانBaaS-First یاد می‌شود. بانک‌های BaaS-First به عنوان بانک‌های فناور محوری تعریف می‌شوند که پشته فناوری مورد نیاز برای ارائه یک برنامه BaaS مستقیم را ایجاد کرده‌اند و دارای تیم‌های مهندسی بزرگی هستند. اکثر بانک‌هایی که وارد BaaS می‌شوند، BaaS-first نیستند.

در واقع،BaaS بر پایه همکاری‌ بنا شده است. بانک‌های شریک، تیم‌هایی دارند که وظیفه نظارت بر انطباق را انجام می‌دهند، اما در بسیاری از موارد، این کار توسط ارائه‌دهنده میانی (middleware) انجام می‌شود. همکاری‌ نیازمند تعریف مسئولیت‌های هر طرف و اطمینان از عملکرد آنها مطابق با استانداردهای بانک است.

بازارهای بانکی (Bank Marketplace)

بازارهای بانکی، ارائه‌دهندگان BaaS هستند که همکاری‌های مستقیم بین چندین بانک و شرکت‌های غیربانکی را از طریق یک پلتفرم امکان‌پذیر می‌کنند. بازارهای بانکی بر اهمیت ارتباطات مستقیم بین بانک‌ها و شرکت‌های غیربانکی برای اهداف انطباق تأکید می‌کنند. در نتیجه، آنها تا حد زیادی از اکثر مسائل نظارتی که سایر مدل‌هایBaaS را با چالش مواجه نموده است، اجتناب کرده‌اند. با تسهیل روابط مستقیم بین بانک‌ها و شرکت‌های غیربانکی، بانک‌های شریک نظارت و دید بیشتری بر عملیات مشتریان نهایی خود دارند.

آینده BaaS

با وجود چالش‌هایی در BaaS، دلایلی در مورد رشد امور مالی تعبیه شده وجود دارد. مشخص شده است که آیندهBaaS احتمالاً شامل مشارکت‌های مستقیم و چندبانکی خواهد شد. بانک‌ها و شرکت‌ها باید بدانند با چه طرف‌هایی کار می‌کنند. با این حال، مهم است که برجسته شود که مشارکت‌های چندبانکی گاهی برای برخی از محصولات مالی مانند حساب‌های سپرده، ضروری یا حتی امکان‌پذیر نیست.

مالیبانکداری دیجیتالتجربه مشتریتجربه کاربری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید