رادیو ۹۱
رادیو ۹۱
خواندن ۶ دقیقه·۱۲ ساعت پیش

روزی که آسمان نزدیک بود؛ (۲)

این متن، ادامه‌ی پست قبلی ست؛ پست قبلی درباره‌ی مسیر صعود ایران به جام جهانی تا پیش از بازی با استرالیا بود، که می‌توانید از اینجا ببینید:

https://virgool.io/@mohammadbahramgiri/%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%DB%B1-po776g4eje9a


متن پادکست رادیو ۹۱، اپیزود دوم، روزی که آسمان نزدیک بود (۱)؛ موج اف‌ام، ردیف ۹۱ مگاهرتز؛ لینک پادکست در شنوتو...
توی رادیو ۹۱ ما از فوتبال می‌گیم. از بازی‌های خاطره‌انگیز، اتفاقات عجیب، اشک‌ها و لبخندها، بازیکنان و مربیا، و هر چیزی که فکرشو بکنین. توی رادیو ۹۱ به یاد میارین که چرا فوتبال رو دوست دارین. نویسنده و گوینده: محمد بهرامگیری| جمع‌آوری اطلاعات: محمدشایان اشراقی. کانال ما در شنوتو...

تا آنجا رسیدیم که ایران، پس از باخت از قطر و ژاپن، به پلی‌آف جام جهانی رفت؛ جایی که باید با استرالیا بازی می‌کرد تا اگر برد به جام جهانی برود و اگر باخت، حذف شود...

بازی رفت، اول آذر هفتادوشش، ورزشگاه آزادی که رسانه‌ها گفتن صدوسی‌هزار نفر توش حاضر شده‌بودن، سی‌هزار نفر بیشتر از ظرفیتش. مارک بوسنیچ، دروازه‌بان استرالیا بعد از این بازی میگه صدای جمعیت شبیه غرشی بود که هرگز نشنیده بودیم. این بیشترین جمعیتی بود که تا به حال مقابل آن بازی کرده بودیم. کاپیتان استرالیا هم گفت صدای ورزشگاه دلهره‌آور بود. مربی استرالیا قبل از بازی اظهارنظرهای جنجالی‌ای درباره‌ی ایران داشت. گفت ایران کشور خطرناکیه، و حتی می‌گفتن استرالیاییا بطری آب معدنی با خودشون آورده‌بودن ایران به بهونه‌ی اینکه ایران کشور خطرناکیه. با این شرایط، بازی رفت توی ورزشگاه آزادی برگزار شد. احمدرضا عابدزاده، خاکپور، افشین پیروانی، پاشازاده، شاهرودی، نعیم سعداوی، استیلی، علیرضا منصوریان، خداداد عزیزی، علی دایی و مهدوی‌کیا برای ایران به میدون رفتن. دقیقه‌ی بیست، یه حمله از سمت راست، کیول، گل برای استرالیا. استرالیا ۱، ایران صفر. ایران بعد از این گل بازی رو ددست می‌گیره. و بالاخره در دقیقه‌ی چهل بازی رو مساوی می‌کنه. یه اوت از سمت راست، پاس سعداوی، حرکت و پاس تمیز مهدوی‌کیا به خداداد و گل خداداد عزیزی با یه بغل پای ساده. یک یک مساوی. ایران و استرالیا در ادامه بازی بازم حمله می‌کنن که درخشش مارک بوسنیچ، دروازه‌بان استرالیا و عابدزاده باعث میشه بازی با همون نتیجه‌ی یک یک تموم بشه. استرالیا با این مساوی توی تهران روحیه می‌گیره. به هر حال توی اون جو سنگین ورزشگاه آزادی همین مساوی هم غنیمت بود و توی بازی برگشت همچین حمایتی وجود نداشت.

باز ی تموم میشه و تیم‌ها آماده می‌شن برای بازی برگشت.

دقیقا یه هفته‌ی دیگه. ایران استرالیا، ورزشگاه کریکت ملبورن، هشت آذر ۷۶، ساعت یک بعد از ظهر به وقت ایران، تماشاچیای استرالیایی وقت سرود تیم ملی ایران سوت می‌کشن و سروصدا می‌کنن و منطقا جو ورزشگاه به نفع ایران نیست.

این آخرین موقعیت ایرانه برای صعود. ایران با ترکیب عابدزاده، خاکپور، سعداوی، پیروانی، استیلی، پاشازاده، کریم باقری، مهدوی‌کیا، شاهرودی، خداداد عزیزی و علی دایی وارد زمین میشه. هشتادوپنج‌هزار هوادار توی ورزشگاه حضور دارن که قاطبه‌شون طرفدارای استرالیان. استرالیا به وضوح تیم برتر زمین بود. در چند دقیقه‌ی ابتدایی استرالیا دو سه‌تا موقعیت گلزنی رو از دست داد. کلا بازی به نفع استرالیا بود دیگه. هنوز استرالیا حمله می‌کنه و عابدزاده و مدافعین توپا رو دفع می‌کنن. گرفتن سانتر استرالیاییا از سمت چپ با یه دست توسط عابدزاده یه کم روحیه تزریق میکنه به تیم ملی. قفل دروازه ایران اما توی دقیقه‌ی ۳۲ میشکنه و استرالیا با گل هری کیول، مهاجم جوونش یکی جلو میفته. با این نتیجه حالا استرالیا صعود می‌کنه به جام جهانی و ایران دیگه چیزی برای از دست دادن نداره؛ ولی بازم زورش به استرالیا نمی‌رسه. نیمه‌ی اول با همون نتیجه‌ی یک هیچ تموم میشه.

نیمه‌ی دوم شروع میشه، و گل برای استرالیا. هنوز چهار دقیقه نگذشته از شروع نیمه‌ی دوم که استرالیاییا یه سانتر میکنن از سمت راست، یه ضربه‌ی سر، و یکی دیگه، توپ می‌خوره به تیر دروازه، توپ برمیگرده و ویدمار گل دوم استرالیا رو میزنه. حالا دیگه همه چیز به نفع استرالیاس. روحیه تیم ملی خرابه. صعود تقریبا غیرممکنه. زدن دو گل به استرالیا، اونم توی ورزشگاه خود استرالیا و جلوی هوادارای استرالیا و اونم توی یه نیمه، کار خیلی سختیه. باختن سه‌تا بازی پشت سر هم و نرفتن به جام جهانی خیلی ضدحاله.

اما عاملی که به عقیده‌ی خیلیا باعث تغییر روند بازی می‌شه، پیتر هور بود. پیتر هور نه بازیکن استرالیا بود، نه اصلا کلا بازیکن بود، نه مربی بود، نه هیچ چیز دیگه؛ فقط یه دیوونه‌ای بود که یهو پرید توی زمین و تور دروازه ایران رو پاره کرد. بعد از اون اتفاق بود که تیم ایران و ستاره‌هاش تونستن خودشونو پیدا کنن و حمله کردن به دروازه استرالیا. شاید این اتفاق هیچ ربطی به تغییر رویه‌ی تیم ملی نداشته، و اتفاقی بود که بعدش تیم ملی حمله رو شروع کرد؛ ولی به هر حال ورود این جیمی‌جامپ یه نقطه‌ی عطفی بود توی بازی ایران. عابدزاده بعدا درباره‌ی این اتفاق میگه که: تماشاگر دیوانه آن‌ها پرید تور دروازه مرا پاره کرد. اگر او را می‌زدم جو و ذهن بازیکنان تیم ملی به هم می‌ریخت. بازیکنان استرالیا هم جری‌تر می‌شدند که بیا، کاپیتان ایران هموطن مرا را زده و هیچ فکر نکرده طرف قاطی دارد. در آن لحظات بهترین کار همانی بود که انجام دادم. پشتک زدن و خندیدن تا همبازیانم جری شوند و حرکت تماشاگر استرالیایی آن‌ها را عصبانی کند. بعد از این اتفاق بود که ایرانیا تونستن خودشونو پیدا کنن. موتور ستاره‌های ایران تازه روشن شد. حالا بازی به نفع ایران بود. حمله می‌کردیم. دقیقه‌ی هفتادوپنج. خداداد دوباره از سمت راست حرکت می‌کنه. توپ برمیگرده. توی اون شلوغی توپ دوباره به خداداد می‌رسه و اونم از زمین بلند می‌شه و با یه پاس کات بک توپو به کریم باقری می‌رسونه و اونم دروازه خالی رو از فاصله‌ی ده دوازده متری گل می‌کنه. گل برای ایران. حالا یه قدم به صعود نزدیک‌تر شدیم. روحیه به تیم ملی برمیگرده. حالا اگه یه گل دیگه بزنیم صعود می‌کنیم؛ چون با توجه به قانون گل زده توی خونه‌ی حریف، ما با زدن یه گل دیگه و مساوی کردن بازی، یه گل بیشتر زدیم توی خونه‌ی حریف. ایرانیا بازی رو سریع دوباره شروع می‌کنن. سه چهار دقیقه‌ی بعد. دقیقه‌ی هفتادونه. شوت بلند بوسنیچ، دروازه‌بان استرالیا از دروازه به وسط زمین. ضربه سر ایرانیا که توپو جلو می‌فرسته. پاس تو در فوق‌العاده از علی دایی که از دوتا بازیکن استرالیا رد میشه و خداداد رو توی موقعیت تک به تک قرار میده سمت چپ، خداداد عزیزی، یکی ایرانی دیگه هم از اونور داره اضافه میشه، میره توی محوطه جریمه، شوت بغل پا، توپ از روی پای بوسنیچ رد میشه و گللللللللللل! ایران ۲، استرالیا ۲! صعود ایران به جام جهانی! بوسنیچ متحیر روی زمین نشسته. خداداد میره به سمت اندک هوادارای ایرانی توی ورزشگاه. حلقه‌ی شادی. ایران بالاخره میره جام جهانی، اگه این نتیجه رو حفظ کنه و حفظ می‌کنه. استرالیا حمله می‌کنه ولی عابدزاده به خوبی ضربه‌هاشون رو میگیره تا ایران بعد از بیست سال بره جام جهانی. دقیقه‌ی ۹۸، سوت پایان بازی. استرالیاییهای مبهوت. در آخرین بازی باخت‌های قبلی رو جبران کردیم و چه جبرانی هم کردیم. فرانس پرس می‌نویسه لحظه‌ای که سوت داور مجارستانی به نشانه صعود ایران به جام جهانی به صدا درآمد، کره زمین سبک‌تر شد؛ چرا که ۶۰میلیون ایرانی از روی آن به هوا پریده‌بودند. شصت میلیون ایرانی داشتن شادی می‌کردن. شصت‌میلیون ایرانی حالا بیشتر منتظر جام جهانی بودند. شصت‌میلیون ایرانی پریده‌بودن هوا. شصت‌میلیون ایرانی، برای چند لحظه یه قدم به آسمون نزدیک‌تر شده‌بودن.

ایران توی جام جهانی ۹۸ توی سید سه قرار گرفت و با آلمان، یوگسلاوی و آمریکا هم‌گروهی شد. مربی تیم ملی عوض شده‌بود و جلال طالبی جای والدیر ویرای برزیلی رو گرفته‌بود، ایران در اولین بازیش یک هیچ از یوگسلاوی باخت، بعدش ۲-۱ آمریکا رو برد و بعد هم دو هیچ از آلمان شکست خورد تا با سه امتیاز سوم گروهش بشه و صعود نکنه اما در هر صورت اون سال، یکی از خاطره‌انگیزترین سالهای فوتبال ایران بود.

تیم ملیجام جهانیایرانفوتبالورزشی
توی رادیو ۹۱ ما از فوتبال میگیم. از بازی‌های خاطره‌انگیز، اتفاقات عجیب، اشک‌ها و لبخندها، بازیکنان و مربیا، و هر چیزی که فکرشو بکنین. توی رادیو ۹۱ به یاد میارین که چرا فوتبال رو دوست دارین.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید