محمد حسین صیادی
محمد حسین صیادی
خواندن ۱۲ دقیقه·۱۵ روز پیش

چطور نوشتن می‌تواند ذهن شما را درمان کند؟ تراپی با قلم!

می شنوم و فراموش می کنم، می بینم و به یاد می آورم، می نویسم و ​​می فهمم. (ضرب المثل چینی)

نوشتن می‌تونه یه منبع قدرتمند از انگیزه و امید برای آدمایی باشه که از افسردگی رنج می‌برن. حالا چه داستان باشه، چه شعر، یا حتی نوشتن توی دفتر خاطرات، نوشتن می‌تونه یه جور راحتی و دلگرمی باشه برای کسانی که توی شرایط سخت زندگی گیر کردن. این کار بهشون کمک می‌کنه احساساتی که شاید نتونن به راحتی بیان کنن، رو کشف کنن و بیان کنن. خیلی وقتا وقتی که همه چیز داغونه و هیچ‌کس نمی‌فهمه چه‌طور باید حرف زد، نوشتن می‌تونه به عنوان یه راه فرار باشه و احساسات سرکوب‌شده رو آزاد کنه. یعنی انگار به خودت یه فضای امن می‌دی تا از دل هر چیزی که توی ذهنت می‌گذره، چیزی بنویسی و کم‌کم از اون دردها رها بشی. این جوری احساسات به هم ریخته به یه شکلی مرتب می‌شن و شاید در نهایت راهی پیدا کنی برای شفا پیدا کردن از درون.
البته قدرت قلم (و شاید کیبورد) توی این موضوعات خلاصه نمیشه. خیلی وقتا اینقدر سردرگم میشیم که هیچ راه فراری نداریم و نمیدونیم میخوایم اصلا چیکار کنیم. خود کار رو که روی کاغذ بذاریم، خود خودکار بهمون میگه باید چیکار کنیم. توی کتاب بنویس تا اتفاق بیفته، یجاییش میگه:

اگر نمی دانید که چه می خواهید شروع به نوشتن کنید
نوشتن معنای خاصی به خود می دهد
ضمیر ناخودآگاه به روش های بسیاری با ما صحبت می کند

شعر و نثر: راه‌هایی برای شفا و رشد شخصی

شعر یکی از بهترین راه‌هاست که می‌تونه به آدم کمک کنه. چون می‌تونه داستان‌ها رو بگه، احساسات و افکار رو بیان کنه، و اون حس‌هایی که خیلی سخت میشه به زبون آورد رو منتقل کنه. خیلی وقتا وقتی نمی‌تونی چیزی رو به کسی بگی، شعر یه راه جدید می‌ده تا خودتو پیدا کنی و حرفات رو بزنی.

شعر علاوه بر این که احساسات رو بیان می‌کنه، می‌تونه دیدگاهت رو هم به زندگی تغییر بده. یعنی با استفاده از تمثیل‌ها، تصاویر ذهنی و اون تکنیک‌های زیبای ادبی که در شعر هست، می‌تونی به یه دنیای جدید نگاه کنی و جنبه‌های مختلف زندگی رو از یه زاویه خلاقانه‌تر ببینی. اینجوری به خودت این فرصت رو می‌دی که قدرت درونی، شجاعت و امیدی که به آینده داری رو کشف کنی. به نوعی، شعر می‌تونه کمک کنه تا با خودت رو راست بشی و ببینی که حتی در سخت‌ترین لحظات هم می‌تونی چیزی از دل اون تجربه‌ها دربیاری که بهت امید و انگیزه بده.

پس شعر می‌تونه هم به عنوان یه درمان روحی و هم به عنوان یه راه برای رشد شخصی عمل کنه.

خواندن شعر برای دیدگاه جدید
شعر خوندن می‌تونه یه راه خیلی خوب برای پیدا کردن دیدگاه‌های جدید درباره مشکلات و چالش‌های زندگی باشه. چیزی که توی شعرها جالبه اینه که معمولاً موضوعاتی توشون هست که خیلی از آدم‌ها می‌تونن باهاشون ارتباط برقرار کنن، و این باعث می‌شه حس کنیم تنها نیستیم و خیلی از ماها دردهای مشابهی داریم. علاوه بر این، وقتی سبک‌های مختلف نوشتن رو می‌خونیم، می‌تونیم راه‌های جدیدی برای دیدن افکار و احساسات خودمون پیدا کنیم که شاید این کمک کنه بیشتر خودمون رو درک کنیم. شعرهایی که پیام‌های مثبت و دلگرم‌کننده دارن هم می‌تونن توی روزهای سخت یه آرامش کوچیک برامون به ارمغان بیارن؛ یادآوری می‌کنن که هنوز هم امیدی توی دنیا هست، حتی وقتی اوضاع خیلی سخت به نظر می‌رسه.

اگر دانی که دنیا غم نیرزد
بروی دوستان خوشباش و خرم
غنیمت دان اگر دانی که هر روز
ز عمر مانده روزی می شود کم
منه دل بر سرای عمر سعدی
که بنیادش نه بنیادیست محکم
برو شادی کن ای یار دل افروز
چو خاکت می خورد چندین مخور غم

چرا شعر می‌تونه روحیه‌مون رو تقویت کنه
شعر فقط به این دلیل نیست که ما رو خوشحال کنه یا سرگرم، بلکه این کار می‌تونه به ما کمک کنه تا از درون بهتر بشیم و با خودمون آشتی کنیم. وقتی شعر می‌خونیم یا خودمون می‌نویسیم، ممکنه مشکلات و احساساتی که نمی‌دونستیم چطور بیانش کنیم، یه‌طور غیرمستقیم بیرون بیان. این کار نه فقط باعث می‌شه احساسات منفی‌مون کمتر بشه، بلکه یه جور آگاهی بیشتر نسبت به خودمون پیدا می‌کنیم. با گذر زمان، شعر و نوشتن می‌تونه یه درمان ساده و کارآمد برای افسردگی باشه.

نوشتن و تاثیراتش روی روح و روان

مثلاً یه تحقیق که توی مرکز پزشکی دانشگاه استنفورد انجام شده نشون می‌ده که فعالیت‌های خلاقانه مثل نوشتن می‌تونه تأثیرات خیلی مثبتی روی آدم‌ها بذاره. این‌طور که گفته شده، نوشتن می‌تونه خلق و خو رو بهتر کنه، خواب راحت‌تری به آدم بده، استرس رو کاهش بده، تمرکز و توجه رو بالا ببره، مهارت‌های حل مسئله رو تقویت کنه، روابط اجتماعی رو بهتر کنه، و در نهایت باعث افزایش انگیزه و اعتماد به نفس بشه.

هنر و نوشتن؛ راهی برای افزایش اعتماد به نفس

تحقیقات نشون می‌ده که فعالیت‌های هنری مثل نوشتن می‌تونن به آدم کمک کنن تا اعتماد به نفسش رو بالا ببره، چون باعث می‌شه تصویر مثبت‌تری از خودمون توی ذهنمون بسازیم. این‌طوری می‌تونیم خودمون رو از یه دید دیگه ببینیم و حتی از مشکلات و دغدغه‌ها دور بشیم.

به واسطه ی نوشتن ضمیر ناخودآگاهتان به شما این امکان را می دهد که بدانید چه می خواهید
نوشتن با شما صحبت می کند گاهی به روشی غیر مستقیم سرنخ هایی به ما می دهد
بزرگ فکر کنید از تماس الهی در زندگیتان نترسید
نلسون ماندلا درسخنرانی افتتاحیه اش می گوید : چرا نباید انسانی بزرگ شوید؟
<<کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد اثر هنریت کلاوسر>>

کتاب‌خوانی؛ همزادپنداری با داستان‌ها

کتاب‌ها هم همون‌طور که نوشتن به آدم‌ها کمک می‌کنه، می‌تونن برای کسی که با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنه، اثر مشابهی بذارند. مثلاً وقتی کسی داستان یا رمان یه نفر دیگه رو می‌خونه که مثل خودش سختی‌ها و مشکلات مشابهی رو تجربه کرده، این احساس رو پیدا می‌کنه که تنها نیست. این‌طور آدم می‌فهمه که خیلی‌ها از همون مشکلات رنج بردن و از این طریق یه جور راحتی پیدا می‌کنه. یه متنی بود که می‌گفت: مگه ما چند بار زندگی می‌کنیم و می‌تونیم هر چیزی رو تجربه کنیم که کتاب نخونیم؟ (کتاب‌ها راهی برای چندین بار زندگی کردن هستن). یک مثال خیلی خوب برای چند بار زندگی کردن با خوندن کتاب‌ها؛ کتاب «خانه نیمه‌شب» که ما همراه با یک فرد توی یک کتابخانه بی‌نهایت زندگی رو تجربه می‌کنیم و این دید از زندگی‌های مختلف نوراسید رو عاشق زندگی می‌کنه که قبل از این دانایی می‌گفت: اگر المپیک بدبختی داشتیم، از بس روزهای بدی دارم توی این المپیک مدال می‌آوردم.

خوندن یه کتاب می‌تونه به آدم کمک کنه تا خودش رو از دنیای واقعی جدا کنه و وارد دنیای داستان بشه. توی دنیای کتاب‌ها می‌تونه یه مدت از دردها و غم‌هایی که توی زندگی خودش داره، فرار کنه و یه حس تازه پیدا کنه(تجربه و یادگیری کلی چیز های باحالم باید بهش اضافه کرد البته). این‌طوری شاید بتونه به بهبود وضعیت روحی خودش کمک کنه، چون بهش نشون می‌ده که همیشه راهی برای بهبود وجود داره.

قدرت درمانی نوشتن در دفتر خاطرات

نوشتن از قدیم به عنوان یه ابزار درمانی برای آدم‌هایی که با مشکلاتی مثل افسردگی، تروما و اضطراب دست و پنجه نرم می‌کنن، استفاده می‌شده. نوشتن می‌تونه یه کمک خیلی بزرگ باشه برای کسانی که می‌خوان بفهمن چه افکاری توی سرشونه و چطور احساساتشون رو مدیریت کنن تا بتونن از پس موقعیت‌های سخت زندگی بربیان. پس بیاین ببینیم نوشتن توی دفتر خاطرات یا به طور کلی نوشتن، چطور می‌تونه تبدیل به یه ابزار درمانی بشه.

مزایای نوشتن به عنوان درمان

نوشتن به عنوان یه روش درمانی می‌تونه اشکال مختلفی داشته باشه؛ مثلا نگهداری از یه دفتر خاطرات، نوشتن آزادانه، نوشتن خلاقانه، درمان از طریق نوشتن داستان، وبلاگ‌نویسی، نوشتن نامه، دفترهای هنری یا شعر، یادداشت‌برداری توی جلسات درمانی، تمرینات زندگینامه‌ای، فعالیت‌های بازتابی، تمرینات داستان‌سرایی و خیلی کارهای دیگه. علاوه بر این، روش‌های مختلفی هم وجود داره که میشه ازشون برای نوشتن استفاده کرد. مثلا می‌تونید روی یه موضوع یا تجربه خاص تمرکز کنید (مثل بررسی باورها و احساسات در مورد خودتون) یا هر چیزی که به ذهنتون میاد رو بدون قضاوت بنویسید (مثل نوشتن جریان آگاهی). این که کدوم روش رو انتخاب کنید بستگی به این داره که الان در چه وضعیتی هستید و چی می‌خواهید از نوشتن به دست بیارید.

ولی یه چیزی که اینجا به خود من خیلی کمک کرد سریع نوشتن بود. من کلی انتشارات مختلف درباره خودم داشتم (روی نوت پد گوشیم) از جملات ارزشمندی که شنیدم گرفته تا حرف‌هایی که ناراحتم می‌کنن، اهدافم و دلنوشته‌های روزانه. این دلنوشته‌ها خیلی سریع بود. گاهی حس می‌کردم کلاً دارم با نوت پدم حرف می‌زنم و دارم ازش جواب سوالاتم رو میگیرم. وقتی خیلی سریع شروع می‌کنیم به نوشتن یا تایپ کردن، از غر زدن گرفته تا صحبت، مجال فکر کردن به خودمون نمی‌دیم و سریع هر چیزی که توی ذهنمون میاد رو تایپ می‌کنیم (این رو با توجه به نوت پد خودم گفتم، شما بنویسید :) ). و چون ما فیلتری نزاشتیم و فقط هر چیزی رو در لحظه احساس کردیم، از ذهنمون رد شده یا توی گلومون باد کرده رو نوشتیم، وقتی دوباره برمی‌گردیم و می‌خوانیم، می‌بینیم خیلی مشکلات همراه راه‌حل‌هاشون روی این صفحه مکتوب شدن(من وقتی با این رو به رو میشم میگم قلبم راه حلشو بهم بالاخره گفت).

نوشتن: راهی برای بیرون ریختن احساسات سنگین

نوشتن یه راه خیلی خوب برای بیان احساساتیه که شاید نتونی به راحتی با کلمات بیان کنی. خیلی وقتا پیش میاد که نمی‌دونی چی باید بگی یا چطور باید احساست رو بروز بدی، ولی وقتی شروع به نوشتن می‌کنی، انگار یه دروازه باز می‌کنی که همه چیز از توش بیرون میاد. نوشتن کمک می‌کنه تا بتونی الگوهای منفی‌ای که توی افکار، رفتار یا روابطت دارن تکرار می‌شن رو شناسایی کنی. شاید قبلاً حتی متوجهشون نشدی، اما وقتی شروع به نوشتن می‌کنی، بیشتر از همیشه به خودت نگاه می‌کنی و می‌فهمی کجاها مشکل داری.

نوشتن و کنترل احساسات:

یکی از مهم‌ترین مزیت‌های نوشتن اینه که بهت این امکان رو می‌ده که احساساتت رو در یه محیط امن بیرون بریزی و روی کاغذ بیاری. این کار بهت کمک می‌کنه تا احساس کنی که کنترل بیشتری روی افکار و احساساتت داری. وقتی اینطور می‌نویسی، مشکلات و احساسات پیچیده‌تری که ممکنه توی ذهن‌ت باشه، به تدریج روشن‌تر می‌شن و می‌فهمی چه‌طور می‌تونی باهاشون مقابله کنی.

کمک به کسانی که با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنن:

برای کسایی که افسردگی دارن، نوشتن می‌تونه خیلی مفید باشه. نوشتن باعث می‌شه آدم بتونه الگوهای رفتاری یا فکری‌ای رو پیدا کنه که شاید باعث این احساسات منفی می‌شن. وقتی می‌نویسی، انگار فرصت پیدا می‌کنی که به خودت وقت بدی و توی کاغذ این احساسات رو بررسی کنی، اینطوری می‌تونی از این الگوها آگاه بشی و راه‌حل‌هایی برای مدیریت بهتر وضعیت ذهنی‌ات پیدا کنی. همچنین، تنها داشتن یه راه برای بیان احساسات و افکار، می‌تونه آرامش و تسکین بزرگی به آدم بده، به خصوص وقتی که اوضاع خیلی بهم ریخته است.


نوشتن و رشد شخصی:

در نهایت، نوشتن و خوندن هر دو می‌تونن فرصت‌هایی برای رشد شخصی باشن. از طریق نوشتن می‌تونی قدرت پیدا کنی که با احساسات سخت کنار بیای و نگاه جدیدی به زندگی پیدا کنی. به همین دلیل، نوشتن یه وسیله خیلی قدرتمند برای پیدا کردن آرامش و امید در شرایط سخت زندگی است.

یادآوری مهم:

مهمه که یادت باشه نوشتن همیشه نباید کامل باشه. اصلاً مهم نیست که جملات‌ت چقدر درست یا غلط نوشته شده، چیزی که اهمیت داره اینه که از دل بنویسی. با کمی تمرین و پشتکار، نوشتن می‌تونه منبعی با ارزش برای شفا، رشد و امید باشه. اگر میخوای صدای درونت رو بشنوی باید فیلتر هارو حذف کنی در گیر املای درست کلمات و این که این حرف خوبه یا بد نشو هرچیزی که توی مغزته رو مکتوب کن.

فرایند نوشتن: یه راه برای درک بهتر خودمون
فرایند نوشتن معمولاً به سه مرحله تقسیم می‌شه:

  • کاوش
  • روشن‌سازی
  • حل مسأله

توی مرحله اول که بهش می‌گیم "کاوش"، نویسنده به دنبال دلیل‌های اصلی ناراحتی‌های احساسی خودش می‌گرده، بدون اینکه خودشو قضاوت کنه یا سرزنش کنه(البته من وقتی خودم نوشته هام رو میخونم برای خیلی از موضوعات پر از سرزنشن). این کمک می‌کنه که فضایی برای پذیرش و درک بیشتر ایجاد بشه، جوری که نویسنده بتونه احساساتش رو به‌طور کامل‌تر بررسی کنه، بدون اینکه از قضاوت یا شرمندگی بترسه. بعدش می‌ریم سراغ مرحله "روشن‌سازی"، جایی که نویسنده موانع و چالش‌هایی که ممکنه سر راهش باشه رو شناسایی می‌کنه و یه نقشه برای مقابله باهاشون می‌سازه. و در آخر هم می‌رسیم به مرحله "حل مسأله"، که در این مرحله نویسنده اقداماتی برای عبور از این موانع انجام می‌ده و در نهایت به یه آرامش درونی می‌رسه. نوشتن یه فرصت برای خودشناسی، تفکر و رشد شخصی به حساب میاد که هیچ فعالیت دیگه‌ای نمی‌تونه مثل اون عمل کنه.

نتیجه‌گیری

من سیع کردم توی نتیجه گیریم از نتیجه مقاله ای با عنوان (Writing therapy: a new tool for general practice?) استفاده کنم.
بیش از ۳۰ درصد از مشاوره‌هایی که در مطب‌های عمومی انجام میشه، یا به‌طور کامل یا بخشی از اون‌ها به مشکلات روانی مربوط میشه و ممکنه با نوشتن به‌عنوان یک روش درمانی بهتر بشه درمانش کرد. بعد از اینکه مریض‌ها مشکلشون رو به پزشک عمومی میگن، ممکنه از اینکه بخوان دوباره همون حرف‌ها رو به کسی دیگه بزنن حس خوبی نداشته باشن و معمولا دنبال راه‌حل فوری هستن. نوشتن باید ارزان، ساده و در دسترس باشه. این روش ممکنه برای کسانی که به مشاوره یا روان‌درمانی سنتی علاقه‌ ندارن یا نمی‌تونن باهاش ارتباط برقرار کنن، مؤثر باشه.

چون نوشتن ممکنه به‌عنوان یک فعالیت روان‌درمانی شناخته بشه، منطقیه که اون رو با دیگر درمان‌هایی که هدف مشابهی دارن مقایسه کنیم. درمان شناختی-رفتاری (CBT) برای افسردگی اثر اندازه d=0.42 رو گزارش کرده که بزرگ‌تر از بیشتر اثر اندازه‌های نوشتن در تحلیل‌های متا است. از اونجایی که CBT زمان بیشتری از بیمار و پزشک می‌گیره، درمان نوشتن ممکنه جایگزین خیلی مؤثرتری باشه که هزینه کمتری داره و در دسترس‌تره.

شواهدی که درباره اثرگذاری درمان نوشتن وجود داره، متنوعه ولی به‌قدری دلگرم‌کننده است که نشون می‌ده میشه ازش در مطب‌های عمومی استفاده کرد. در واقع، ما دیدیم که بیشتر پزشک‌های عمومی در یک نمونه کوچک از شهر سنت هلنز، به بعضی از بیماران خودشون پیشنهاد درمان نوشتن غیررسمی داده بودن. دلایلی که برای این کار مطرح شده بود شامل این‌ها بود: «اینکه بتونن کنترل سرنوشت خودشون رو به دست بگیرن» و «اینکه به بیمار کمک کنه تا افکارش رو روشن کنه و ببینه». این مخصوصاً زمانی مفیده که بیمار بگه بیان احساساتش براش سخته.

هنوز خیلی چیزها در مورد این که درمان نوشتن چقدر می‌تونه اثراتش رو طولانی‌مدت نگه داره، و اینکه آیا نتایج به‌دست‌آمده در جمعیت‌های سالم و بیماران در مراکز درمانی سطح دوم می‌تونه به درمان در سطح اول تعمیم پیدا کنه یا نه، مشخص نیست. با این حال، شواهد به‌قدری هست که استفاده از درمان نوشتن رو در درمان مشکلات روانی در مطب‌های عمومی توجیه کنه. احتمالاً در دهه آینده، درمان نوشتن می‌تونه به‌عنوان یک روش درمانی مفید برای مشکلات مختلف که در مطب‌های عمومی درمان سختی دارن، استفاده بشه. چون درمان نوشتن ممکنه برای مشکلات مختلف کمک‌کننده باشه، ممکنه به‌طور گسترده‌ای ازش استفاده بشه.

نوشتنتراپیرشد شخصی
زندگی من حلقه تموم نشدی از کد هاست، که گاهی پر از باگ هایی میشه که نمیدونم از کجا میان و چطوری درست میشن ولی خوب حد اقل با کامپیوترم صمیم تر هستم تا با دوستام :) https://mohammadhosseinsayadi.ir/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید