داستان ترسی که زندگی هامونو داره کنترل میکنه!
تقریبا از وقتی پام رو به دنیای عجیب غریب اینترنت گذاشتم با دو تا موضوع آشنا شدم.
یکی بلاگفا(جایی بود که وبلاگ میساختیم و مینوشتیم) یکی هم یاهومسنجر!
با اینترنت dial-up متصل میشدیم به اینترنت و قدر لحظه به لحظه کارت اینترنت هامون رو میدونستیم.
اون زمان وقتی فامیل میفهمید که تو میری! اینترنت اولین چیزی که ذهنشون نقش میبست این بود که صد در صد یا داری یه دختر رو از راه به در میکنی یا یکی داره تو رو از راه به در میکنه :)
بعد از گذشت مدتی، به یادم میآید که فیسبوک در ایران محبوب شد. فیسبوک با یاهو مسنجر تفاوتهای زیادی داشت و برای اولین بار، یک موضوع به نام "کی لایکش بیشتره" مطرح شد. از آن زمان مدت زیادی گذشته و سرعت اینترنت بسیار تغییر کرده است.
در واقع، من حس میکنم که بر خلاف آن چه در سالهای گذشته بود، امروزه سرعت اینترنت دیگر دغدغه اصلی مردم نیست (اگر فیلترینگ را در نظر نگیریم!).
البته ارتقاء سرعت اینترنت همواره مورد استقبال قرار میگیرد، اما حداقل دیگر نیازی به صبر کردن یک دقیقه برای مشاهده یک عکس در فیسبوک نداریم:)
در طول این سالها، بسیاری از شبکههای اجتماعی معروف شدهاند و میلیونها کاربر جذب کردهاند، که به تدریج به ارشیو تاریخ ما پیوستهاند. مهاجرت های دسته جمعی ما ایرانی ها هم یک شبکه اجتماعی به شبکه اجتماعی دیگر خیلی جالب است مثلا در کمتر از یک هفته انتقال اکثریت مردم از وایبر به تلگرام صورت گرفت!
بدون کوچیک ترین تبلیغ رسمی از طرف جایی برای تلگرام!
وقتی که هنوز به تلگرام میگفتیم تلگِرام به صورت خودجوش همگی نصبش کردیم.
یکی از مشکلات وایبر این بود که فقط از استیکر های خودشون میشد استفاده کرد.یادمه برای عید نوروز همون سال ها استیکر های "نوروزی" اضافه کرده بودن به وایبر و ما ملت بیدار ایرانی هم تا ماه از اون استیکر های نوروزی استفاده میکردیم،صرفا چون فارسی بود،مثلا وسط آبان ماه به پایان مکالمه با همکارت استیکر "سال خوبی داشته باشید" میفرستادیم و عشق میکردیم :))
خب منم اون زمان برنامه نویس اندروید بودم و به این فکر کردم چرا یک برنامه ننویسیم که عکس هایی شبیه استیکر فارسی داشته باشه و ملت بتونن تو وایبر از استیکر های فارسی استفاده کنن؟
اون برنامه رو نوشتم و به صورت رایگان تو کافه بازار و مایکت منتشر کردم!
اسمشو گذاشتم "استیکر ایرونی" و تو 9 روز به 50,000 نصب فعال رسید و من دیگه فکر میکردم استیوجابز آینده کسی نیست به جز خودم!
اون هنوز تو کافه بازار موجوده و هنوز بعضیا نصبش میکنن ولی نمیفهمن چرا باید به جای استیکر عکس داشته باشه :)))
تو روزایی که با برنامه ای که منتشر کرده بودم داشتم به معنی واقعی عشق میکردم تلگرام ظهور کرد و کاسه کوزه وایبر رو جمع کرد و خب قطعا "استیکر ایرونی" من هم کنار وایبر ایستاد و رفتن مردم به سمت تلگرام رو نگاه میکردن.
برای من خیلی سخت تر از بقیه مردم بود که با این واقعیت کنار بیام که برم به سمت تلگرام، و وایبر محبوبم رو از دست رفته بدونم!
هیچکدوم از ویژگی های تلگرام منو مجاب نکرد که نصبش کنم و یادمه تا یک ماه مقاوت کردم ولی در نهایت جلوی یک موضوع نتونستم مقاومت کنم!
اونم چیزی نبود به جز پدیده ای به اسم FOMO!
معنی کامل این کلمه عبارت "fear of missing out" به معنی "ترس از دست دادن" میباشد.
احتمالاً پیش آمده که شبکه اجتماعی را باز کنید و متوجه شوید که دوستانتان در حال تفریح و لذت بردن هستند، همکارانتان به سفر رفتهاند و شما ناگهان درگیر احساسی به نام فومو یا ترس از از دست دادن میشوید.
معمولا در مواجه با این پدیده مردم دو واکنش مختلف نشان میدهد:
من تو روز هایی که وایبر و در کنارش برنامه ای نوشته بودم داشتن اخرین نفس هاشون رو میکشیدن، نتونستم جلو FOMO مقاومت کنم.
به معنی واقعی ترس از دست دادن گروه های دوستانم که دیگه رفته بودن به سمت تلگرام، یا ترس عقب ماندن از ویژگی های جدید تلگرام در مقابل وایبر!
هفته گذشته، شرکت Meta از شبکه اجتماعی جدیدش به نام Threads رو منتشر کرد.برنامه ای که رقیب اصلی توییتر شناخته میشود.
این برنامه به پشتوانه Instagram در کمتر از چند ساعت به میلون ها کاربر رسید.
من واقعا کشش یک برنامه اجتماعی دیگه رو نداشتم و تصمیم داشتم کلا نصبش نکنم حتی با آگاهی به پدیده قدرتمندی به اسم FOMO تصمیم رو گرفتم که نصب نکنم.
ولی باز مثل 10 سال پیش که جلو تلگرام شکست خوردم این سری هم جلو تردز شکست خوردم،وقتی دیدم همه دوستام نوشته هاشون رو به اشتراک میزارن حس کردم دارم چیزی رو از دست میدم.
انگار همه داشتن به انزلی سفر میکردن و منو نمیبردن،دیگه نتونستم مقاومت کنم و رفتم AppStore و Threads نصب کردم و توش نوشتم: "خیلی تو زندگیم تمرکز دارم اینم نصب کردم"
من بیشتر از هر مکان دیگری، عاشق انزلی هستم.
5 تا از دوستام لایک کردن،منم نوشته چندتاشونو خوندم و لایک کردم و آروم شدم...
الان چند روز از اون هیجان اولیه گذشته و فهمیدم ملت همچین سمت انزلی هم نمیرفتن و بهترین فرصته که ببینم اصلا این FOMO چقدر تاثیر گذاشته تو زندگی شخصی خودم،البته تصمیم گرفتم بعد از مطالعه روی رفتار خودم در مواجه با این پدیده غیرمنطقی، یکم هم عمومی تر بهش نگاه کنم و در نهایت مطالعه کنم که چجوری میتونم جلو این موضوع مقاوت کنم.چطور میتونم به جای اینکه به ویترین -معمولا پوشالی افتخارات و زندگی افراد خیره بمونم و بتونم زندگی خودمو بسازم.
این اولین قسمت از این مجموعه نوشته است خوشحال میشم نظرات و تجربه هاتون رو از این پدیده بنویسید و اگر راهکار های شخصی دارید برای مقابله با فومو به اشتراک بگذارید.