ویرگول
ورودثبت نام
محمد رحیم زاده
محمد رحیم زاده
خواندن ۳ دقیقه·۲ ماه پیش

یافتن بهترین استراتژی برای موفقیت کسب و کار

هیراکی موراکامی در کتاب وقتی از دویدن حرف میزنیم از چه حرف میزنیم می‌گوید: اگر کاری را دوست داری آنقدر انجامش بده تا جزیی از شخصیتت شود. این توصیه در کسب و کار نیز صدق می‌کند. زمانی که شما عوامل کلیدی موفقیت کسب و کارتان را یافتید باید برای بدست آوردن، نگه‌داری و یا رها کردن آن‌ها تلاش مستمر و آگاهانه داشته باشید. انتخاب استراتژی مناسب از مهم‌ترین وظایف ما به عنوان مدیران و رهبران کسب و کار است. پیدا کردن مسیر و ریل مناسب و پافشاری برای نگهداری قطار کسب و کار در مسیر درست شاید مهم‌ترین مسئولیت ما باشد.

عوامل کلیدی موفقیت کسب و کار شما کدام است؟

این عوامل در واقع پاسخ‌هایی است که کسب و کار شما به نیاز بازار بالقوه می‌دهد. به اصلاح فایده‌ای که بیزینس برای کاربران ایجاد می‌کند. طبق تجربه، یکی از سخت‌ترین کارها برای کسب و کارها پیدا کردن این عوامل کلیدی است. بیایید چند نمونه از این عوامل را باهم مرور کنیم تا با دید بهتری مقاله را ادامه دهیم.
کاهش زحمت و دردسر
کاهش هزینه مالی
خدمات و یا محصولات باکیفیت
ایجاد تنوع مناسب برای حق انتخاب گسترده
ارایه اطلاعات دقیق و قابل اعتماد درباره موضوع
صرفه‌جویی در زمان
آسان کردن فرایندها
کمک برای کسب درآمد
یکپارچه کردن چند خدمت متفاوت
تسهیل ارتباط بین افراد
بهبود سلامت جسمی و روانی
ایجاد سرگرمی و شادی
کمک به افراد برای جذاب‌تر شدن
کمک به اجاد امنیت بیشتر برای افراد
ایجاد تجربه های نوستالژیک
ارایه محصولی خاص و جذاب
و ...

یکی یا چندتا از این عوامل می‌تواند توسط شما به عنوان عامل کلیدی موفقیت انتخاب شود. این انتخاب باید بعد از تحقیقات بازار، مطالعه پرسونا مخاطب و یا مشتری و با توجه به ارزشمند بودن یا نبودن برای کسب و کار و همچنین قابل انجام بودن یا نبودن انتخاب شود.

یافتن ریل مناسب کسب و کار

حال که عوامل کلیدی موفقیت کسب و کار را پیدا کردیم زمان آن است که برویم و خودمان را با رقبا مقایسه کنیم.

1) این عامل کلیدی موفقیت کسب و کار را ما داریم، رقبا هم دارند.
اگر آن عامل کلیدی را هم ما داریم و هم رقبا، آن عامل " الزام استراتژیک " است. مدام باید رقبا را پایش کنیم و از طرفی تلاش کنیم آن عامل را در کسب و کارمان بهبود دهیم.
2) ما نداریم، رقبا دارند
این مرحله " گلوگاه استراتژیک " نام‌گذاری شده است. یا باید از طریق نوآوری آن عامل کلیدی را به نحو مناسبی ایجاد کنیم، یا تمرکز کسب و کار را از آن قسمت برداشته و روی بخش خاصی تمرکز کنیم.
مثلا قیمت پایین (کاهش هزینه مالی) در بازار موبایل یک عامل کلیدی است و ما نمیتوانیم ارزان‌تر از رقبا محصول را تهیه و بفروشیم، در این حالت می‌توان از بازارخرید و فروش موبایل صفر به سمت موبایل کارکرده یا تجهیزات جانبی رفت و یا اگر رقبا خرید اقساطی ارایه نمی‌دهند، از طریق فروش اقساطی، هزینه مالی خریدار را کاهش دهیم.
3) ما داریم، رقبا ندارند
این حالت با عنوان "شایستگی استراتژیک" معرفی شده است. در این مرحله باید از ظرفیت تبلیغاتی خود تمام استفاده رو بکنید و داشتن آن ویژگی را به گوش مخاطبان خود برسانید و به اصلاح برای برند خودتان در ذهن مشتری جایگاه سازی کنید.
4) ما نداریم، رقبا ندارند
در این شرایط که معروف است به "پتانسیل استراتژیک" می‌بایست برای آینده و کسب آن عامل کلیدی سرمایه‌گذاری کرد. حواسمان باشد که اگر رقبا زودتر از ما به آن عامل کلیدی برسند وارد گلوگاه استراتژیک می‌شویم و کار سخت می‌شود.

مسیر درست از سمت استراتژی درست می‌گذرد

همانطور که متوجه شدیم تحقیقات درست و شناسایی دقیق نیازهای بازار و آگاهی نسبت به کسب و کار و توانمندی‌ها ما را در انتخاب مسیر مناسب یاری می‌دهد. بدون داشتن استراتژی مناسب نمی‌توان از حضور در مسیر درست اطمینان داشت. روش هایی که مطرح شد به ما کمک می‌کند تا در دوراهی و چندراهی‌ها گمراه نشویم و بدانیم به کدام مسیر و چگونه خواهیم رفت.

تمام

با آرزوی رشد و موفقیت برای کارآفرینان و مدیران کسب و کار.
من محمد رحیم زاده هستم و شما می‌تونید سایر نوشته های من رو با کلیک روی اسمم بخونید :)

کسب کاراستارتاپمدیریت
دکتری بازاریابی و مدرس دانشگاه. از سال 1393 در فضای کسب و کارهای اینترنتی به عنوان دیجیتال مارکتر، مارکتر و مشاور در حال فعالیت هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید