یکی از آسیبهای جدی که امروز در کودکان مشاهده میشود، عدم تحمل بیحوصلگی آنها توسط خانوادهها است. در حالی که بیحوصلگی مشکل نیست. کودکان باید چگونگی زندگی با بیحوصلگی را یاد بگیرند. والدین هم باید آموزشهای لازم در اینباره را فرا بگیرند.
به عنوان مثال، هیچ نیازی نیست که همیشه به هنگام حضور در ماشین، غذا خوردن روی میز یا سفره و یا پیش از خواب، برای کودکان فیلم پخش شود یا ابزاری برای بازی در اختیار او گذاشته شود. کودکان به رمانهای آزاد و بدون برنامهی از پیش تعیین شده نیاز دارند.
توانایی سر کردن با بیحوصلگی، مهارتی عمیق برای کودکان است. در حالی که تحمل بهانهگیری آنها به هنگام بیحوصلگی سخت است؛ اما تسلیم شدن در برابرشان و غرق کردن آنها در کارهای دیگر، در نهایت یک کودک معتاد به فعالیت کردن به ما تحویل میدهد. به همین دلیل است که آموزش چگونگی کنار آمدن با بیحوصلگی به کودکان لازم است.
بیحوصلگی میتواند منجر به رشد خلاقیت و استقلال کودک شود. وقتی همیشه با برنامههای از پیش تعیین شده یا سرگرمیهای آماده، اجازه چشیدن بیحوصلگی را به کودک نمیدهیم، فرصت اندیشیدن و خلاقیت را از او میگیریم.
پس اگر کودکی دوباره گفت حوصلهام سر رفته، سراغ تبلت یا تلویزیون نرویم. اجازه بدهیم خودش راه حلی پیدا کند. ما باید مهارت زندگی کردن در کودک را پرورش دهیم به جای اینکه زندگی را برایشان ساده کنیم. این همان نقطهای است که خلاقیت تقویت میشود.