چند سال پیش سفری چند روزه داشتم تجربه سفر متفاوتی بود اما توی این سفر وقتی داشتم توی پارک دنبال آدرس خاصی می گشتم دختری نوجوان رو دیدم که وقتی ازش سوال کردم دقیقا اون هم مسافر بود و اطلاع نداشت بحث به اینجا رسوندم که فکر کنم مسیر امون یکی باشه توی تاکسی صحبت خوبی داشتیم و در نهایت بعد مسیر امون از هم جدا شد و از همدیگه خیلی وقته خبری نداریم .
در افکارم امروز غرق شده بودم که به این رسیدم که before sunrise نگاه کنم، فیلمی به نظیر که هر کسی قبل از مرگ باید آن را ببیند شاهکار هنری ریچارد لینکلیتر که با Boyhood هم آن را می شناسیم چه طرفدار ژانر عاشقانه هستید چه نیستید این پست برای شما است!
سکانس اول جسی را می بینم که برای تفریح به اروپا آمده و سلین کنار یک خانواده آلمانی جسی متوجه سر صدای در آن طرف قطار می شود برای باخبر شدن از وضعیت کمی بلند می شود و آنجا سلین را می بیند . آن دو همزمان عاشق می شوند ، زیباترین عشق در اتمسفر فیلم به خصوص قسمت اول شاهد هستیم ،شما در تمامی فیلم حس می کنید دیالوگ ها فی البداهه گفته می شود اما در ادامه راجب این نقطه قوت فیلم هم صحبت می کنیم ؛ انگار خیلی واقعی در گذر از میان مردم راجب خودشون گفتگو می کنند راحت و با صداقت از احساسات اشان حرف می زنند ، گفتگو برای لذت روح این سه گانه است .
در شروع before sunset حالا آن دو فاصله زیادی از هم گرفتند جسی در معارفه کتاب اش در پاریس با خبرنگاران کنجکاو سر کله می زند و دنبال راهی برای فرار از این موقعیت می گردد ناگهان با معشوقه قدیمی خود روبه رو می شود و حالا یک ارتباط دوباره شکل می گیرید دیالوگ مورد علاقه ام دیالوگ سیلین راجب تنهای و عشق بود .
سلین: «تنها بودن از احساس تنهایی درکنار کسی که دوسش داری، بهتره».
اتمسفر سه گانه before شبیه روایت معمول درام عاشقانه پسری عاشق دختری می شود نیست اینجا خود واقعیت است وقتی در قسمت اول سری در اوج رابطه عاطفی ارتباط این دو قطع میشود و شما در قسمت دوم وارد پاریس می شوی و می بینی که هر کدام از آنها حالا زندگی جدیدی ساختند زندگی سرشار از تعهد اما همچنان خاطرات گذشته در ذهن اشان تداعی می شود .
در قسمت آخر این سه گانه در سفری در یونان به سر می بریم جای که اوج کارگردانی را شاهد هستیم ؛حالا جسی با سیلین ازدواج کرده و حالا پدر چند فرزند شده و دیگر آن جوان پرشور همیشگی نیست بهتر بگویم حداقل از لحاظ سنی :) اما آنها حالا به عنوان خانواده هم باهم درگیری دارند چیزی که در قسمت های قبل کمتر شاهد بودیم ؛ دقیقا مثل زندگی واقعی شما این درس را می گیرید که پارتنر اتان بی نقص نیست و گاهی از شما می تواند متنفر باشد !
اگر بخواهم چند ویژگی سه گانه محبوب ام یعنی before را بگویم واقعا دیالوگ های بازیگران به نوعی فی البداهه بودن نبودن گفتگو ها تا قبل از مصاحبه ریچارد لینکلیتر نمی دانستم لینکلیتر در مصاحبه ای اعلام کرد
این موضوع واقعا خوشحالکننده بهشمار میرود که مردم فکر میکنند حجم زیادی از دیالوگها و رفتار شخصیتهای فیلم فیالبداهه بوده ولی فکر نمیکنم کسی متوجه شود چه مقدار وقت، انرژی و فکر پشت سر هرکدام از لحظات این فیلمها وجود دارد
اتمسفر فیلم در کنار یک فیلمنامه بی نظیر و واقعی بودن سکانس ها از چیزهای بود که برام ارزش دیدن این سه گانه در آخر هفته داشت دوست داشتم نه در جایگاه نقد بلکه صرفا نگاهی به داستان یک عاشقانه واقعی بکنم ؛ اگه این سه گانه دیدید پیشنهاد می کنم باز هم ببینید اگر هم تا حالا ندیدید همین حالا تمامی کارهاتون کنسل کنید :)