خروس در کوچه ها بی خواب
نعل اسب کدخدا گم شده!
بوسه شهر بر بال کبوتر به رسم خداحافظی
صدای زنگوله کاروان
الاغ آسیابان را
به آرزوهای دور می رساند
به سواری یک شاه و شاهزاده
تا به بلندای تفکر چشمانش خطر را حس کرده باشد
و سگهایی که ارتفاع شتر را
به اندازه خود می کشاند
چه زیبا رقص کبوتر!
و زیباتر دوستی الاغ و کبوتر
و بره ی رها شده در کوهستان
آشنا به پیچ و خم ها
دنبال راهبری الاغ تا کاروان شگفتی
شعر الاغ آسیابان از کتاب سلام صبح صفحه ی ۲۶
مسعود آزادبخت