باغ می گوید:
که گل زیباست در میان سبزه ها
چلچله با حنجره
رازِ گل را می نوشت،
راهِ باران تا زمین
شوق وصل یک نگاه!
باد از هر طرف در گوشِ گل
دلخنده ی یک زندگی
پروانه اما دور خود
چرخشی با یک ادا
نازِ گل را می خرید،
صحبت از خاموشی یک بلبلُ
خم به ابروی گل وُ دلدادگی
زرد شد رنگ باغ از این همه شیدا شدن!
رنگِ گل خود زندگی است
گل نباشد زندگی را چاره نیست
از زبان گل، عشق معنا گرفت
در جوارش زندگی را می توان آسان گرفت.
گل،،،،، کتاب سلام صبح ،،،،،،،ص ۶۷